۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

ایلغار پلیس و مسئولیت رییس جمهور و مدعیان اصلاح طلبی از عالم تا ظالم!

The Bar



1- درست است که دژخیمان ضد انسان و زندگی و شادی و تفریح و پیشرفت، آخرین نفس هایشان را می کشند برای کشتن هر نوع امیدی در بین جوانان تا آنان را وادار به عقب نشینی از خیابان های شهر به دخمه های مواد افیونی و مرگ تدریجی بکنند. ولی این دلیل نمی شود که رییس جمهور و دولت و اصلاح طلبان مدعی اصلاح پذیری جمهوری اسلامی خودشان را بزنند به کوچۀ علی چپ و گویی نه خانی آمده است و نه خانی رفته است. و چانه بزنند بر سر قدرتی که این بار در انتخاباتی مثل همیشه و هفت ماه بعد در اسفند ماه به طعمه گذاشته خواهد شد.

2- بعد از شاهکار عملیات کماندویی در صعود عنکبوتی از در و دیوار ساختمان های شهرها برای ماهواره زدایی و مضحکۀ عالم و آدم کردن ایران نازنین در چشم جهانیان. و همین طور آن رفتارهای زشت ضد شرعی و عرفی با زنان و دختران کشور در کوچه و خیابان و اماکن و معابر عمومی این بار وقاحت را تمام کرده اند و در یورش به اماکن آموزشی -مستند به هجوم وحشیانه به آموزشگاه دخترانۀ سفیر در حیابان شریعتی تهران- دختران و زنان بی پناه و درحال تعلیم و تعلم را به زشت ترین نحوۀ ممکن مورد بازخواست و بازجویی و بازداشت قرار داده اند.

3- اینک جای این سؤال باقی است که اولاً آقای رییس جمهور چرا ناظر این بی قانونی ها و آزار و اذیت های عنیف و رعب انگیز هستند و واکنشی نشان نمی دهند. آیا بر خلاف پز انسان دوستی که گرفتند و بدرستی از روحانیان مدعی "اسلام دین رحمت و منطق و کار فرهنگی است" خواستند که بالاخره بعد از سی وسه سال دروغ ودغل و بی عملی کار فرهنگی را شروع کنند و گفتند که اجازه نخواهند داد داغ و درفش بکار گرفته شود جهت دخالت پلیسی در حریم های زندگی شخصی مردم؛ از کار خود و حرف خود برگشته اند و عملیات پلیس و سپاه و بسیج را در برقراری حکومت رعب و وحشت در شهرها تأیید می کنند یانه؟ و اگر نه که من معتقدم احمدی نژاد مصمم نخواهد حرف درستش را پس گرفت چرا نسبت به این همه تضییع حقوق مردم واکنش مناسب نشان نمی دهند. مگر می شود رییس جمهور منتخب یک ملت بر پلیس شهری کشور از هر جنس و سازمانی اتوریته نداشته باشد. و در چنین صورتی ماندن ایشان در پست ریاست جمهوری بی یال و دم و اشکم چه توجیهی دارد.

4- در سوی دیگر اما اپوزیسیون اصلاح طلب مذهبی که ادعای مبارزه برای دموکراسی و آزادی های مصرح در قانون اساسی را دارد و می خواهد برای ملت آزادی های فاخری مثل سیاست و مطبوعات و آزادی بیان و ازاین قبیل بیاورد؛ چرا موضع خودش را با این وضع ارعاب پلیسی مردم و محروم کردن آنان از حد اقل آزادی های مدنی و اجتماعی مشخص و اعلام و اعتراض نمی کند. درحالیکه همۀ ایرانیان انتظار دارند که این آقایان مدعی اسلام ترقی خواه نه تنها اعلان موضع قطعی و شفاف در مورد زنان و آزادی های مدنی بکنند؛ بلکه اعتراض بموقع هم بکنند. آخر چطور می شود در جامعه ای که حداقل آزادی های مدنی و اجتماعی مربوط به حیطه های شخصی مردم چنین وقیحانه منکوب و سرکوب می شود باور کرد که می توان بدنبال آزادی های سیاسی دموکراتیک بود. و از مرجعیت و روحانیت سیاست گزار و ایدئولوگی دفاع کرد که اصلی ترین خواسته و وظیفه و دست آورد شان را محدودیت روز افزون زنان و جوانان شهری تا رسیدن به جامعۀ مُثُل (طالبانیسم - استالینیسم) کامل می دانند و می خواهند! فاعتبرو یا اولی الباب. یا...هو

.............................................
پی نوشت اول:
خوانندۀ محترمی کامنت داده و در موثق بودن مورد مصداق (آموزشگاه زبان سفیر) تشکیک کرده است. لذا من بدون رد یا تأیید این حملۀ مشخص؛ خوانندگان را به روح و منطق نوشته ارجاع می دهم و رفتار ضد اجتماعی پلیس ایران شامل سپاه و بسیج و نیروی انتظامی را مورد سؤال اصلی در کلیۀ مواردی که امروز جریان دارد می دانم.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سایت اتحاد برای ایران که خبر مورد نظر شما رو جعل کرده از سایتهای اقماری مجاهدینه و اخبارش کذبه و سندیت نداره.

aram گفت...

به نظر میرسد "جریان انحرافی" از محاق در آمده و فعالیت خودش را شروع کرده. یکی سخنرانی اخیر مشایی و دیگر ویژه نامه خاتون روزنامه ایران.(به قول گنجی دستور کار بعدی اصولگراها)
http://jahannews.com/vdcguz9qtak97y4.rpra.html

ناشناس گفت...

اتفاقات اخیر بیش از اندازه سیاسیه. یعنی مشخصه که رفتارهای وحشیانه نیروی انتظامی که از چندین جبهه مختلف وارد عمل شده نه از سر دین و امر به معروف و نهی از منکره و نه از سر دلسوزی برای کشور و جوانانش. اگه یادتون باشه قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم هم یک چنین فشارهایی رو آغاز کرده بودند که مسلماً احمدی نژاد اگه می تونست در مقابلش کاری بکنه همون موقع حداقل برای حفظ وجهه دولتش و کسب رأی بیشتر این کارو می کرد درحالیکه دیدیم اتفاقاً هر چه قدر به انتخابات نزدیک میشدیم این رفتارها تشدید میشد. این بار هم به خصوص از زمانی که اختلاف احمدی نژاد و رهبری علنی شده یک دفعه به طرز عجیب و غریبی وضع کشورو به هم ریختن. در مورد اینکه اگر احمدی نژاد وقتی نمی تونه در این مورد کاری کنه پس وجودش در رأس قوه مجریه بی فایده است به نظر من می رسه اتفاقاً اونها هم همینو می خوان، می خوان که احمدی نژاد تسلیم بشه و عقب بشینه یا با اونها سازش کنه یا نه برعکس یک حرکت تند و عجولانه از خودش نشون بده و بهانه رو برای حذف خودش به دست اونها بده. حتماً می دونید که حذف آدمها با زدن برچسب های مختلف و خصوصاً جریحه دار کردن احساسات دینی مردم در نظام جمهوری اسلامی مثل آب خوردنه هرچند من شخصاً عقیده دارم در مورد احمدی نژاد کار برای اونها خیلی دشواره و باید بهای زیادی بپردازند شایدم به خاطر همین یکی از نماینده های مجلس گفته که رهبری ترجیح میده احمدی نژاد این دو سالشم تموم کنه. ولی دو نکته مهم در اینجا وجود داره: اونها احمدی نژاد رو مقابل خودشون می بینند و شاید کمتر به این فکر می کنند که مجموعه این رفتارها روز به روز مشروعیت نظام رو کم می کنه و نکته دوم روش احمدی نژاد در رویارویی است. تا جایی که من متوجه شدم این احمدی نژاده که هر روز داره کارت جدیدی رو می کنه و اونها رو در موضع انفعال قرار میده و واقعاً معلوم نیست حرکات بعدیش چی هست. من معتقدم احمدی نژاد داره با برنامه پیش میره برنامه ای که شاید از ابتدای ورودش به عرصه ریاست جمهوری توی سرش بوده ولی نباید یک نکته رو فراموش کرد رئیس جمهور تأیید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان و تنفیذ حکم شده توسط ولی فقیه مثل من و شما نیست که راحت بتونه هدفش رو پیاده کنه و قطعاً نیاز به صبر و تحمل داره. در مورد اصلاح طلبان هم واضحه قضیه از چه قراره، اونها هم مجموعه این رفتارها رو به ضرر احمدی نژاد می دونند و مسلمه که ناراضی نیستند. متأسفانه مدت هاست به این موضوع پی بردم که اصلاح طلبی در ایران یک فریب بزرگ بود که "مردم" اگه نگیم براشون بی اهمیتن قطعاً الویت اول نیستن.