۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

درهواداری ازرهبرمعظم انقلاب: کشتن احمدی نژاد ومشایی؛ تنها راه حل است هنوز!

Las Hilanderas


مژده: هم زمانی کشته شدن اسامه بن لادن با مرگ سیاسی آیت الله خامنه ای؛ ودر نظریۀ "تقارن" که من به آن اعتقاد درام، تقارنی بسیارمبارک است. ودنیا می تواند برای سال های آینده ای بسرعت وبزودی مطمئن ازمحو اسلام گرایی سیاه وضد زندگی ازهرنوعش درجهان باشد. واما بعد:

1- روزنامۀ کیهان برای چند دهمین بار درعمرنیم قرنی خودش که همه نیز مربوط به سال 89 و90 است سه ساعت دیرتراز روزهای آرامش الیگارشی ونا آرامی روانی جامعه بسته شد. وهمۀ این تأخیرهم همیشه مربوط است به سرمقاله های حسین شریعتمداری برعلیه دولت احمدی نژاد ومشایی که قبلاً هم گفته ام ودیگرتکرارنمی کنم. شریعتمداری ودرسرمقالۀ امروزکیهان هرچقدرجرح وتعدیل کرده نتوانسته دم خروس تهدید به مرگ احمدی نژاد را بپوشاند. واگرشده حتی دردوواژه "بود ونبود" اعلان جنگ را یاد آوری کند. آنجالیکه دراواسط مقاله این جمله را آورده است:
خوشبختانه رئيس جمهور محترم، همانگونه كه از ايشان انتظار مي رفت با حضور ديروز خود در رياست جمهوري و شركت در جلسه هفتگي هيئت دولت، از يكسو، به دلشوره و نگراني مردم كه بي علت نبود، پايان داد و ان شاءالله در ادامه مسير رگه هاي باريك احتمالي از تكرار رخداد پلشت ياد شده را نيز محو خواهد كرد و از سوي ديگر، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي حقير و بارها شكست خورده داخلي آنها را نه فقط آشفته، كه به كابوس تبديل كرد و مي ماند جريان انحرافي كه اميد است رئيس جمهور محترم و مردمي، توصيه دلسوزانه دوستان واقعي خويش را ناديده نگيرد و از كنار دغدغه آنان كه نشان داده اند، نه سوداي سود دارند و نه غم بود و نبود، [من های لایت کرده ام]آسان عبور نفرمايند.

2- بقیۀ سرمقالۀ شریعتمداری قصۀ حسین کرد است با محوریت اینکه: "درطول قهر رییس جمهورهمۀ دشمنان ومخالفان جمهوری اسلامی طرف احمدی نژاد را گرفتند و هیچ کدام ازموضع رهبردفاع نکردند" وازاین صغرا نتیجه گرفته است که: "پس تو(احمدی نژاد) هیچ کس نیستی وآن که ستون وخیمۀ جمهوری اسلامی است آیت الله خامنه ای است." لذا من برآن شدم که ازموضع طرفداری ازحاکمیت الیگارشی به ریاست آیت الله خامنه ای به بررسی راه های نجات جمهوری اسلامی بروایت 32 سال گذشته بپردازم:


3- طرح مجمل صورت مسئله:
آیت الله خامنه ای دریک اقدام غیرقانونی -ونه فراقانونی حتی چون غیرقانونی قانون شکنی آشکاراست وقابل تأویل وتفسیرتوجیه شرعی نیست- ازاحمدی نژاد خواسته است تا ازاختیارعزل ونصب وزرایش صرفنظرکند ووزیراطلاعات استعفاء داده اش را به سرکاربازگرداند. ودرحالیکه احمدی نژاد درحال بررسی این دخالت غیرقانونی وپیدا کردن راه حل بوده است. وهنوزپاسخ آری یا نداده بوده است؛ رهبردریک اقدام شتابزده وفرا قانونی دیگری خودش به وزیرموردنظر ومستعفی اش نامه نوشته واورا بدون رأی اعتماد مجدد مجلس ابقاء کرده است. احمدی نژاد به این عمل فرا قانونی دوم واکنش نشان داده ودردفترکارش حاضر نشده است.

4- ازاین جا به بعد ماجرا اینطورپیش رفته است: احمدی نژاد حاضربه قبول هیچ پیشنهادی نشده است بغیرازاینکه رهبرفرمان غیرقانونی خودش را پس بگیرد و وزیر مربوطه عزل وکارها طبق قانون ووظایف واختیارات ازسرگرفته شود. این چالش و کشمکش ادامه یافته است وچون هیچ کدام ازطرفین حاضربه عقب نشینی نشده اند؛ قهر رییس جمهوربه بیش ازده روز افزایش یافته است. وجود رییس جمهوری که نیست دررسانه ها مورد بحث وتحلیل وتفسیرقرارگرفته است وبا طولانی شدن آن کار تا زیرسؤال رفتن موجودیت جمهوری اسلامی بالا گرفته است. دراین جاست که آیت الله خامنه ای پیشنهاد کرده است که احمدی نژاد به دفترکارش برگردد ودرجلسۀ هیئت دولت حاضرشود وتضمین کرده است که مصلحی را ازتهران دورخواهد کرد تا در جلسۀ هیئت دولت شرکت نکند. ورهبرواحمدی نژاد فرصت یک هفته ای مجددی به همدیگر می دهند برای مذاکره ومباحثه جهت حل مشکل. تا درجلسۀ هفتۀ بعد دولت این مشکل حل شده باشد وکابینۀ کامل تشکیل جلسه بدهد. -این روده درازی تفسیر و تحلیل این حرف دوکلمه ای احمدی نژاد است هنگام بازگشت به سرکار، که گفت: "مشکل بین من وآقاست وانشاءالله حل می شود." اوازفعل مضارع "می شود" استفاده کرد ونه فعل گذشتۀ "شد"؛ لذا معلوم است که احمدی نژاد بنا به مصالحی پیشنهاد عادی سازی اوضاع درعلن را پذیرفته است ونه حل شدن همیشگی چالش را-

5- راه حل ها:

الف- آیت الله خامنه ای حرف خودش را پس بگیرد واجازه بدهد که رییس جمهور وزیرش را عزل وفرد مورد دلخواهش را نصب نماید: درچنین حالتی آیت الله اتوریتۀ ولایت فقیه مطلقۀ خودش را ازدست می دهد ودیگر قادر نیست هرروزیک صفحه کاغذ پاره بی سروته شامل ناممکن های جان آدمیزاد تا شیرمرغ را بفرستد تلویزیون که سیاست های کلی نظام (واژۀ من درآوردی آخوند ها) را تصویب کرده است و بدتر اینکه درچنین حالتی بچه های خودش هم برایش تره خرد نمی کنند تاچه رسد به بقیۀ الیگارشی وغیرآن و... این البته علاوه وفراترازمشکل اولیۀ بدرشدن اختیارکامل اطلاعات وجاسوسی ازانحصارخودش است.

ب- احمدی نژاد حاضربشود حکم آیت الله خامنه ای را قبول کند ومصلحی را به کابینه برگرداند با این پیش شرط قطعی وحتمی که اولاً این آخرین فرمان دخالت گری باشد که آیت الله صادرمی کند وثانیاً همۀ مخالفت های الیگارشی درسایرنهادها و سازمان ها مثل مجلس وقوۀ قضائیه ومنابرومساجد وکوی وبرزن وروزنامه وشبنامه و... با دولت برای همیشه برچیده شود تا احمدی نژاد بتواند طبق فتوا وسلیقۀ مشایی و خودش کشوررا برای آمدن ولایت حقیقی آماده کند. این را ه حل ظاهرخوبی دارد و آیت الله می تواند پیروزی خودش را برخ بکشد. ولی عیب بزرگ این پیروزی ِآیت الله دردومورد است: اول اینکه کل غربیلک را که بدهد دست احمدی نژاد معلوم نیست در کدام پیچ احمدی نژاد ازپشت رل خواهد پرید بیرون وجمهموری اسلامی را رهسپار دره خواهد کرد. دوم اما مربوط است به الیگارشی ریزودرشت وبویژه ریزه خواران قدرت آن مثل فامیل لاریجانی ها، هاشمی ها، باهنرها، عسگراولادی ها و.... هزاران ازاین اسامی که درجناح -بیشترراست وکمترچپ- الیگارشی خون ایران را می مکند. اینان دیگر حاضرنخواهند شد تا احمدی نژاد بدون عنان را بپذیرند چون می دانند گفتن الف ِآری به احمدی نژاد همزمان خواهد بود با گفتن میم ِمرگ قدرت و ثروت خویش!

پ- ریزه خواران الیگارشی درمقابل پیروزی مشروط وظاهری آیت الله؛ راه حل اول (شکست ظاهری وموقتی رهبر) را می پسندند وبه رهبرمی گویند تو کوتاه بیا و بگذار وزیررا اخراج کند. آنوقت ما با اهرم های قانونی خود درمجلس وقضا وثروت درجریان خود در بازارجلوی احمدی نژاد را سد می کنیم ونمی گذاریم همۀ مارا با هم بفرستد ته دره. اما هم آیت الله خامنه ای وهم خوداین سرجوخه های بی سرباز می دانند که درحالت جدید احمدی نژاد دندان توده های هوادارش را بجنگ شان خواهد فرستاد. یعنی هرمخالفتی بکنند درادبیات توده ای وفقیرنوازش هضم کرده وبه مردم خواهد گفت که اینان هستند مانع سعادت ونیکبختی که من وامام عصربرای شما خواسته ایم. والبته سرجوخه هایی مثل توکلی ولاریجانی ومطهری وباهنر ونبوی و... بهترازهمه می دانند که چقدرمتنفرند حزب اللهی ها ازآنان. بعبارت دیگر اگر هنوز اراذل واوباش وبرخی متدینین درجبهۀ ولی فقیه دیده می شوند فقط به اعتبار شخص خامنه ایست واگرقرارباشد زیرعلم توکلی سینه بزنند ترجیح می دهند برگردند توی جبهۀ دکتر.

6- خیلی طولانی شد وزد ازصفحه بیرون بنابراین راه حل های دیگرمثل مرگ آیت الله خامنه ای یا برکناری او وازاین قبیل هم حتماً مطرح شده است ومی شود در جلسات الیگارشی. ولی بدلایل برشمرده دربالا راه گشا نیست. چون صورت مسئله این نیست که رهبر چه کسی باشد. بلکه مشکل وسؤال این است که با احمدی نژاد چه باید کرد. فرض کنیم یکی دیگررهبربشود مناسبات قانونی ازسویی وارادۀ ورییس جمهوری احمدی نژاد ازطرف دیگر عنصرثابت این چالش؛ درصحنه حاضر خواهند بود وهرحرکتی دراین میدان باعث سقوط بیشترخواهد شد.

7- لذا بجد وبعنوان یک متعصب به ادامۀ خوشبختی سی ودوسالۀ حکومت دینی در ایرا ن عرض می کنم: "تنها وتنها راه نجات ایران اسلامی ام القرای روحانیت شیعه واذنابش کشتن احمدی نژاد ومشایی است" که عین درآوردن چشم فتنه توسط حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خواهد بود. وهرروزوساعتی که ازاین امرواجب کفایی غفلت شود گویی خنجری سمی به پهلوی روحانیت سیاسی شیعه می رود. البته این کار براحتی کشتن سید احمدخمینی نخواهد بود؛ وممکن است تبعات اجتماعی داشته باشد. ولی با حساب هزینه-فایده و"بود ونبودی" که شریعتمداری آماده کرده است بهترین وتنها راه حل است. خود دانید! یا....هو

۲ نظر:

ناشناس گفت...

داستان را خیلی بردی توی ژانر وحشت. جاسوسی قاطیش کن فروش بره بالا!

ناشناس گفت...

به قول یه دوست مذهبی ما شاهد وعده الهی هستیم:

هر کس ظالمی را یاری کند خداوند آن ظالم را بر او مسلط می کند