۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۶, دوشنبه

با این تاکتیک احمدی نژاد روزنامۀ کیهان تعطیل خواهد شد. طفلک شریعتمداری!

La Vigne rouge

The Red Vineyard





1- پاک ناامید کننده بود. کوه موش زایید. یک ماه است هرروزبخودمان وعده می دهیم که  اگراحمدی نژاد به تلویزیون بیاید برای هرموافق ومخالف وخنثایی چندین تیتروعنوان چاق وچله مهیا خواهد کرد که حداقل یک هفته خوراک چرب وچیلی فراهم بشود برای نوشتن وتحلیل کردن وداغ کردن تنور"دیدی گفتم من راست می گفتم." تا اینکه بالاخره انتظاربسررسید ودیشب احمدی نژاد به تلویزیون آمد وچنان خنثی سخن گفت که نه تنها ازداخلش تیتروتحلیل درنیاید بلکه باعث شد که همۀ ما از موافق ومخالف وخنثی یک "توبه نامه" هم بدهکارباشیم برای مطالبی که قبلاً نوشته ایم. لذا چون می دانم شما منتظرید که من یک مطلب راجع به سخنان دیشب احمدی نژاد بنویسم؛ لاجرم به احترام شما یک خاطره اززجرتاکتیک بی اعتنایی تعریف می کنم:


2- دردهۀ 30 خورشیدی که من مشغول گذراندن بخشی ازکودکی ونوجوانیم در روستای زادگاهم بودم. رسم غذایی این بود که ما همیشه ناهارآش داشتیم وشب ها آبگوشت لپه. من چون مادرنداشتم وپدرم هم تهران بود باعموهایم وزن عمویم زندگی می کردیم با بچه های آن ها. من بدلایل هم عاطفی وهم پول هایی که پدرم می فرستاد برای خانواده؛ بسیارمورد لطف وتوجه بودم درخانه وبطورطبیعی لوس. بسیار اتفاق می افتاد که اغلب سرشام بهانه ای می گرفتم وقهرمی کردم. وبازدراکثریت مواقع این نازو کرشمه های لوس وبچه گانه خریدارپیدا می کرد. ومن مثل فاتح العلمین یا برمیگشتم سرسفره وبخش مهمی ازگوشت ولپۀ ناچیز آبگوشت خانواده را تصاحب می کردم. ویا اگرهم قهرم را ادامه می دادم سهم زیاد مرا می گذاشتند لای نان لواش خانگی وبرایم نگه می داشتند برای صبح. ویکی ازمزه هاییکه هیچگاه ازذائقۀ من زدوده نشد لذت همین لپه وگوشت بیات وسرد بود درفردای صبحانه. اما-واین اما مهم است- فاجعه زمانی اتفاق می افتاد که دردفعات بسیارمعدودی، وبدلایل معلوم و نا معلومی خانواده تصمیم می گرفت  که اعتنایی به قهرمن نکند وهمۀ شام را می خوردند، بدون اینکه حتی نام واثری ازمن ببرند ویا جزوآمارخانوارسرشماری کنند. لذا مجبورمی شدم گریان وگرسنه بخوابم وفردا صبح هم منتظرهیچ غذای خوشمزه وزیادی نباشم.

3- دیشب که حرف های احمدی نژاد با مرتضی حیدری را تعقیب می کردم. هرچه جلوترمی رفتم دردوبلاگ خودم وبورشدن درمقابل سبزوغیرسبزشما را ول کرده بودم ومانده بودم بفکرحسین شریعتمداری وکیهان. با خودم فکرمی کردم که این بدبخت شریعتمداری چه خاکی بسرش بریزد ازدست این آقای دکترمحمود احمدی نژادرییس جمهورمحبوب دیروزومسخّردردستان مشایی امروز. ازحرف های احمدی نژاد نه تیتر درمی آید ونه تفسیرونه تحلیل ونه دعوا ونه آشتی ونه ذم ونه مدح. نه درسیاست داخلی گیری بکسی داد ونه درسیاست خارجی گزکی برای ضدیت با این دولت وآن  ملت. یک ماه آزگاراست که جناح راست با همۀژنرال های فراوان وبی سربازش. و همۀ سربازان کم وبی ژنرالش هرچه توپ وتفنگ وتشرومتلک وکنایه وبازداشت و عرفان وجن ورمال وفساد مالی وجنسی وسکسی ولواطی وشکلی ومحتوایی و بدور و نزدیک وخاص وعام و... برسرجبهۀ احمدی نژاد باریده اند. واوبا همان پوزخند همیشگی برای رقبا ولبخند شیطنت برای رفقا آمده بی اعتناء نشسته ودارد ازمدیریت جهان وعدالت وبستۀ جدید وهدفمندی یارانه ها وتعریف ازخود و...الا ماشاءالله نامربوط به دعوای حیدری-نعمتی گل می گوید وتأیید مرتضی حیدری می گیرد.

4- من با اطمینان وبه ضرس قاطع می گویم که حسین شریعتمداری درشش ماه گذشته چندین باراستعفاء داده وآیت الله خامنه ای قبول نکرده. وبزودی هم یا مجبوراست برود ویا کیهان را بکل تعطیل کنند. چون ازنزدیک شاهدم که طفلک مادرمرده چه زجری می کشد برای درآوردن روزنامه ای که خوراکش یا ازپرونده های خیلی محرمانه وسرّی وزارت اطلاعات تأمین می شد؛ یا نوشتن کیفرخواست برای دادگاه های جنبش سبز؛ ویا ستایش ازموافقان وهتاکی ودشنام به منتقدان. حالا که دیگرهیچ کدام آن ها دردسترس نیست وجبهۀ موافقان ومخالفان هم چنان قاطی شده که سگ صاحبش را نمی شناسد؛ این بیچاره مدح چه کسی را بگوید وبه چه کسی دشنام بدهد. طرفه اینکه آق محمود رهبررا هم قفل کرده که حد اقل اویک فتنه فتنه ای ودشمن دشمنی وجنگ نرم وشبیخون فرهنگی چیزی بگوید تا شریعتمداری تفسیربگذارد روی آن وبه حزب اللهی های هوادارحضرت ماه بگوید که منظورآقا فحش ودشنام وحملۀ خودجوش به چه کسی وچه مکانی بود. چون همانطورکه می دانید حزب اللهی های طرفدار رهبرمثل سعید تاجیک وسعید حدادیان وسردارقاسمی و... لایه های پنهان فرمایشات مولا را ازچشمۀ فیضش حسین شریعتمداری می پرسند ووارد عملیات خود جوش می شوند.

5- وآخرالامراینکه احمدی نژاد گفت وتأکید کرد که نظام ولایی دوعنصردارد بنام های امام وامت. که هرکدام بدون دیگری ول معطلند. البته که منظورش متوجه ولایت فقیه بود که پالس قطعی بفرستد که همانطورکه مشایی بلافاصله بعد ازانتخابات گفت که ازرأی 24 میلیونی احمدی نژاد فقط 4 میلیون موافق رهبرونظام بودند وبقیۀ 20 میلیون ناراضیانی بودند که به شخص احمدی نژاد رأی دادند. وهمانطور که اخیراً ادعا شده که اگر رهبرازاحمدی نژاد حمایت نمی کرد او35 میلیون رأی می آورد -ونفس حرف درمورد منفی بودن حمایت رهبردریک انتخابات نسبتاً سالم مثل 76 کاملاً درست است- شما وروحانیت سیاسی طرفداری دربین ملت ندارید. چرا که سبزهایی هم که مخالف ودشمن احمدی نژاد هستند طرفداررهبرنیستند. لذا پیشنهاد می کنم حالا که مثل همۀ 75 میلیون ایرانی ضعیف وخطا کاری سرجایی که تعیین کرده ام بنشین ومحترم مثل پدربزرگ ها؛ وازمن حمایت مطلق کن تا کشورم راوملتم را اداره کنم وکسی مزاحمم نشود. درغیراین صورت تو امتی نداری که به پشتوانۀ آن ها بخواهی درمقابل پسرت قدعلم کنی. وخب این پالس بسیار خردکننده وقوی بود که احمدی نژاد درپایان حرفش ودرقالب دفاع ازنظام ورهبری فرستاد. ولی آیا الیگارشی درمانده جرأت دارد چنین پالس خطرناکی را استحصال کند ازحرف رییس جمهور و روی آن مانورکند؟ ابداً. وفردا مجبورند همه به به به وچه چه روی بیاورند تا شوک بعدی! اما خودمانیم؛ فارغ ازانگیزه های فراسوی نیک وبد احمدی نژاد درمهارتش برای فرستادن پیغام های ساده با محتوای پیچیده؛ باید یک خاکی بریزیم روی شصتش که چه جوری 45 کیلو پوست واستخوان یک الیگارشی 1400 ساله را حیران ونالان کرده است. یا...هو

۳ نظر:

مشتی گفت...

ممنون از تحلیل تان. به اعتقاد من احمدی نژاد این کارها را یک جورهایی با موافقت(هرچند نانوشته) رهبر می کند. به عبارت دیگر خود رهبر هم از دست زالوهایی مثل ... که در همه چیز مملکت دخالت می کنند و بیش از هر چیز به فکر منافع الیگارشی خود هستند به ستوه آمده است و تصمیم گرفته کمتر در کارهای اجرایی دخالت کند. ولی چون آدم اهل ریسکی نیست به هر دلیل، میخواهد به دست احمدی نژاد ترتیب بقیه را بدهد. علت حمایت او از احمدی نژاد هم تشخیص اشتباه نبوده است که او ته دلش احمدی نژاد را می ستاید. نتیجه این قضایای اخیر ایجاد تقابل واضح بین احمدی نژاد و مخالفانش در الیگارشی بود که اگر رهبر حداقل به سیاست فعلی اش را ادامه دهد احمدی نژاد همه را صاف خواهد کرد.

حمید گفت...

سلام
فایلی برایتان میل کرده ام
آیا بدستتان رسیده است؟
با سپاس
حمید

Dalghak.Irani گفت...

سلام آقای حمید بزرگ ومحترم.
بلی نازنین. فایلتان بدستم رسید واز مطالعه اش خیلی خیلی کیفورشدم که خواننده ای به فرهیختگی ونظم وقدمت شما دارد وبلاگم. درموردتوصیه هایتان هم دارم مزه مزه می کنم. تاببینم حسش وپولش هم می تواند بزودی به همراهی برخیزد یا نه. ببخشید تأخیرکردم درپاسخ به لطف تان.علاوه برسرشلوغی بی خودی وبهانۀ همیشگی این مورد هم بود که شما آدرس یاهوی مرا چگونه بدست آورده اید. یا...هو