۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۳, سه‌شنبه

راه من احمدی نژاداست مقابل روحانیت سیاسی! اگرراه بهتری داری چرا پنهانش کرده ای!

Abramović performing Bruce Nauman's Body Pressure.

Seven Easy Pieces





جناب دلقک ..
متاسفانه بوی فاشیسم بدجوری تو نوشته هات موج می زنه ... و پیروزی گل اندامان سیمین ساقتان محمود جان و پارتنرشان مشاعی پیروزی فاشیسم مذهبی است که قدم آخر در بر باد دادن ایران است یا نمیدانی و برصف پیرهن سیاه ها پیوستی یا دانسته برای کاریکاتور های هیتلر و گوبلز کف می زنی من که امیدوارم هیچگاه موج بنیان کن فاشیسم به دیار ما نرسد اما چون تو آرزوهایم را چون پیش بینی های لایتغیر برزبان نمی رانم (مبارک رفت بر خلاف آرزوی تو)و میترسم از دوران سیاهتر از 30 سال پشت سرمان از دورانی که شاید حجاب و آواز رفتن دختران به ورزشگاه و .. آزاد باشد اما اندیشه زیر پای جوانان غیور طرفدار نازنینان شما له میشود ... خاطر تان باشد که حکومت هایی چون آلمان نازی و ایتالیای فاشیسم از با ثبات ترین حکومت های قرن گذشته با تعریف شما بودند و اگر سرت پایین بود و به چشم انداز و آرمان های رایش سوم کاریت نبود برلین قبل از جنگ بسیار مکان مطبوعی برای زندگی در آرامش بود اما اگر سری می جنباندی باید برای پیشرفت نژاد آریا کار اجباری می کردی در جایی که فرسنگ ها با کافه ها و باله ها و خیابن های زیبای برلین فاصله داشت.



حناب ناشناس 
سلام
به محضرمبارک عرض می کنم که: من دردعوای درگرفته بین الیگارشی روحانی با احمدی نژاد هوادارپروپاقرص احمدی نژاد ومشایی هستم وتا قرینه ای ازانحراف احمدی نژاد ازاهدافش نبینم وتشخیص ندهم براین هواداریم اصراروتبلیغ خواهم کرد. زیرا که ازنگاه فلسفی من عبورازاین ناسیستم بلاتکلیف ومذبذب 32 ساله به لیبرال دموکراسی غربی محال ممکن است. وتا کشورحکومتی با ثبات وباروابط تعریف شده درمناسبات قدرت پیدا نکند صرف شعارهای آزادی خواهانه ازمنظر سیاسی وحقوق بشرنخواهد توانست ایران را مجدداً بمدارمدرنیته وزندگی اجتماعی آزاد برگرداند. حضرت عالی خوب بود که دراین کامنت مبارک بجای القای این همه نگرانی از فاشیسم ازاندیشۀ خود برای ایران درحالت فعلی کمی می نوشتید تا حقیرهم با مطالعۀ آن واگرراه حل منطقی وبهتری بود به جرگۀ تببین کنند گان وتبلیغ کنند گان آن می پیوستم. این حرف که من خودم راهی ندارم وبه هرراه دیگری هم معتقد نیستم قابل عنایت نیست. صورت مسئله کاملاً مشخص است: ایرانیان سی ودو سال است دردست یک مشت آخوند متحجربه گروگان گرفته شده اند وجان ومال وثروت وزندگی و زیست دروطن وطبیعی ترین حقوق غریزی وحیوانی شان را هم ازدست داده اند. لذا هرکسی که احساس مسئولیت می کند بایدواردگودبشود وراه حل بدهد تا بهترین راه را برگزینیم وایران مان را ازاین درماندگی وعقب ماندگی نجات بدهیم. من می گویم باید بین شکاف های ایجادشده درحاکمیت مانوربکنیم واویی را که بیشترشبیه ما وایده های ماست برعلیه دیگری تقویت ویاری کنیم تا بتوانیم گام اول را بسمت  "آرمانشهر مان" برداریم. وبرای اینکاروقت می گذارم وفسفرمی سوزانم وچشم می فرسایم و زندگی شخصی ام را تعطیل کرده ام. مستنداتم را ودیده هایم را واستنباط هایم وچرا احمدی نژاد هایم را می گویم وشما وخوانندگان ومخاطبان می خوانند وتصمیم می گیرند. اینکه شما بیایید وبا ترساندن من ازکلمۀ فاشیسم بخواهید مرا هم مثل خودتان منفعل وناامید وتعطیل کنید؛ بدون اینکه جایگزینی داشته باشید ویا به استدلال های من نقد وایراد مستدل وارد کنید که نشد کار. لخت شوید وبیایید میدان بگویید راهم غلط است وراه درست را نشان بدهید. نکند باید منتظرباشیم واقعاً آقا امام زمان بدادمان برسد.


2- من خودم اولین کسی بودم که فاشیسم را به احمدی نژاد نسبت دادم. چون اولین کسی هم بودم که ازشش سال پیش می گفتم احمدی نژاد مخالف روحانیت است. در دورۀ اول ریاست جمهوریش وبادیدن بسیاری ازرفتارهای ناپختۀ سیاسی اش وازخدا پنهان نیست ازشما چه پنهان تحت تأثیرمنفی ظاهردهاتی اش وبیشترازهمه تحت تبلیغات منفی چپ های سازمان یافتۀ مذهبی معروف به اصلاح طلبان متقاعد شدم که اگرمهدی کروبی مدرن شده تامرزپذیرش سکولاریسم رییس جمهورشود بلکه با خطر کمتری بتوانیم ایران را بمدار لیبرالیسم اجتماعی رقیق برگردانیم. لذا با حرارت بسیار شروع کردم به تبلیغات برای ایشان. بعد ازانتخابات 88 هم با اینکه به گواه نوشته هایم مطمئن بودم که ازامام زاده های چپ الیگارشی آبی گرم نخواهد شد چون اگرمی شد درهمان رأی پرزورما به سید محمد خاتمی می شد؛ ولی با این همه به احساسات جوانان تهرانی احترام گذاشتم وکمترین جنبشی ازجنبش سبزرا با تمام توان پی گرفتم وتوجیه وتببین وتبلیغ کردم. ولی متأسفانه دراین قسمت برندۀ باخت ملت شدم ومعلوم شد که دوسال تمام سرنارا ازسرگشادش زده ایم.


3- اینک نشانه های بسیارقوی ازاحمدی نژاد عاقل ودرراه درست دیده ام ودراینجا هم نوشته ام ومی خواهم با اوبه مقصدم که ایرانی با آزادیهای اجتماعی متعارف وزمین خط کشی شده ای برای بازی سیاست طرازجهان سوم است رهسپارباشم. قبلاً هم گفته ام که هروقت احمدی نژاد پالون کج کرد برای زمین زدن ایران اولین کسی خواهم بود که باسنسورهای قوی دریابم وهوارکنم برای ایرانیان. واین را هم گفته ام وشما که خوانندۀ قدیمی وبلاگ هستید می دانید که من حتی فاشیسم را به آنارشیسم فعلی ترجیح می دهم. ضمن اینکه آیت الله خامنه ای وشرکا بسمت فاشیسم روسی وتوتالیتر استالینی رهسپارند بدون شک واحمدی نژاد درورژن جدید فاشیسم را هم نشان نمی دهد تاچه رسد به فاشیسم دینی.- متناقض است حرفتان دراین بخش ازکامنت چون فاشیسم دینی نمی تواند آزادی زنان وتفریح وسبک زندگی متفاوت را تحمل کند- اما اگربسمت فاشیسم کافه های برلین برود قطعاً من همراهش خواهم بود درقبال ماندن زیرعبای خامنه ای بسوی بیابان های پیونگ یانگ.


4- زیادی ترسیدی استاد هنوزمنزل ها فاصله داریم با دروازه های یک لقمه زندگی راحت وبی سرخروباخدای مهربان درایران. شما جلوتراززمان شیپورت را به صدا درآورده ای وآنهم فقط درحد شیپورچی ونه کسی که بگوید ای مردم راه ازاینجاییست که من رهسپارم دنبال این دلقکی که پیش بینی اش درموردمبارک غلط بوده راه نیفتید. من گفته بودم روح مدرنیته درمصر مساوی با روش پرزیدنت مبارک نباید سقوط کند که الحمدلله نکرده هنوز. وسقوط شخص مبارک هم فقط حماقت غرب واوباما شد که بعد ازآن نتوانست اشتباهش درمورد بحرین استراتژیک منافع نفتی اش را مرتکب شود. مبارک تختش را به خیانت غرب باخت مثل تاج شاه ما. ولی خوشحالم که مبارک روشی را اتخاذ کرد که کشورش فرونپاشید. تاریخ ازمبارک به بزرگی ونیکی یاد خواهد کرد واین بود نظرنرفتن من درمورد مبارک.


5- یک باردیگر این حرف دنیای انسان مدرن را تکرار می کنم. اگرحسن نیت دارید اینقدر دنبال انگیزه ها وپیش بینی های ازروی حدس وگمان نروید. برنتیجۀ اعمال آدم ها روی صحنه خیره شوید. اگرنتیجۀ کاراحمدی نژاد لرزش تمام وجودی  عناصر خطرناکی مثل خامنه ای ومصباح وشریعتمداری وطائب ونقدی و... بود چرا باید فقط بخاطراینکه شکل ماست ونه ازطبقۀ اشراف است ونه ازطبقۀ روحانیان واتفاقاً کمی چروک هم مثل اغلب ما ازریخت افتاده ها اورا پس بزنیم. بازهم کامنت بگذارید که این میمون است ودروغگوست وهمه را بخاک سیاه نشانده است وکودتا کرده است و هر آنچه که رقبایش درالیگارشی بارش می کنند را برای من بنویسید بدون یک خط سند. موفق باشید. یا...هو

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

بارو بندیل رو جمع کنید. سلطنت اسلامی کارش تمامه

ناشناس گفت...

سلام
از قضیه اون نقد و جواب شما بگذریم... من کلا" احمدی نژاد رو نیرویی در جهت نضعیف و نابود کردن حکومت اسلامی میبینم. نظرتون راجع به این حجمه اراجیفی که تازگیها منتشر میشه چی هست؟ یه نمونه اش تو لینک پایین. هدف از این کار ها رو نمیتونم تحلیلی کنم
http://www.1shanbeh.com/fa/?q=node/4

ناشناس گفت...

http://vahidnikgoo.com/blog/archives/4394

دلقک جان ، خواسته یا ناخواسته هم نسلی های من بد و بدتر نمی خواهند. آنها نه بد می خواهند و نه بدتر...
فلسفه بد و بدتر و انتخاب بین آنها باعث شده چیزی که به تار مویی هم بند نیست ، 32 سال دوام بیاورد.
فکر نکن فاشیسم اسلامی در برابر محمود و یاران هاله قرار گرفته است. هر دو تفکر اسلامی هستند. اتفاقا تنها راه پیروزی بر نظریه ولایت فقیه ، نظریه امام زمان است.
در مورد دیگر هم سن و سالان خودم اظهار نظر نمی کنم ، اما من اعتقاد به همانی که دوستت گفته و تو مسخره می کنی دارم... حداقل 196 سال دیگر برای دور کردن خرافات از عقل آدمهای این سرزمین لازم است و در طول این مدت ما فقط می توانیم دمکراسی را در برهه ای از زمان بازی کنیم ...
لینکی که در بالا آوردم ... موضوع قشنگی را بیان کرده ... دعوایی در کار نیست. اگر هم هست ، نیازی به فکر کردن به آن نیست.

ناشناس گفت...

سلام

به نظر دلقک ناشناسارو با هم اشتباه می گیره و همه رو به حساب یک نفر میاره
اینجانب اعلام می دارد همه ناشناسا من ناشناس نیستند و من ناشناس هم همه ناشناسا نیستم
البته که ایراد از ما ناشناساس که تعدادمون زیاد شده
خطاب به همه ناشناسای عزیز باید بگم که دلقک از حرفاش کوتاه بیا نیست و من ناشناس رو از رو برد تنها ایرادیم که بهش وارده اینهکه به مقتضای شغلش و سنش احساساتیه و خودشیفته و همین باعث می شه که گاهی زیادی تخت گاز می ره از تمجید از رئیس جمهورش و به مرزهای غلو نزدیک می شه
با این همه من ناشناس فارغ از سایر ناشناسان محترم و شناساهای گرامی، چشم به آینده نزدیک دارم برای یافتن دلیلی متقن برای رد یا تأیید بت جدیدی که دیگرانش می پرستند و سرنوشت مرا می خواهد رقم بزند.تا اون روز هم بر مبنای حس و غریزم این پیامبر جدید رو کذاب می دونم
و توصیم به سایر ناشناسان محترم اینه که با نپریدن به مدایح دلقک از این پیامبر جدید، به ایشان فرصت بدیم که از لایه مدح و ثنا خارج بشه و وارد مرحله ای بالاتر بشه و در این مرحله مدح و ثنا که نه شایسته دلقک است و نه مفید برای ناشناسان و شناساها عبور کنیم

Eric Calabros گفت...

من واژه "خیانت" رو در مورد غرب نمی پسندم. آن چه که از وقایع اخیر به نظر می رسد این است که ظاهراً قصد آمریکا به روی کار آوردن رادیکال هاست. رادیکال های متنوع. رادیکال هایی که ظاهرشان مثل هم است اما با هم فرق دارند. رادیکال های بحرینی، مصری، سوری، مراکشی، لیبیایی. وقتی این ها بالا آمدند، کار القاعده و طالبان تمام است. در اینکه این درست همان کاری است که با شاه ما کردند، شکی نیست. ولی من اسمش را خیانت نمی گذارم. این یک برنامه است که در ایران جواب داده، و دلیلی ندارد بقیه جاهای خاورمیانه جواب ندهد.
وقتی رادیکال ها زیر پتو باشند، نواب صفوی می شود قهرمان... اما وقتی رو بیایند، می شوند سیبل جامعه!

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس اول
سلام
امیدوارم. انشاءالله. همین طوراست. ممنون. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس دوم
سلام
بسیارخوب. انشاءالله. من هم نظرشما را دارم با این توضیح که احمدی نژاد درپی نابودی روحانیت نیست واین روحانیت سیاسی است که درغیرتاریخ خودش اتفاق افتاده ونابودشدنی است. واحمدی نژاد فقط درجهت غریزۀ تقدم زندگی برمرگ حرکت می کند وچون دین بعنوان امرقدیم توان وصلاحیت همراهی با زیست مدرن را ندارد جا می ماند وازدلش ضدیت احمدی نژاد با دین وروحانیت برمی آید. ولی درکل می شود حرف شما را تأیید کرد که راه احمدی نزاد بدلیل تصمیم وارادۀ او نا کارآمدی وبلاتکلیفی سی ساله را عیان می کند ودقیقاً ریشه ها را برملا می کند. واین یک اتفاق مبارک ومورد نیاز همۀ این سال های نکبت بوده است که رهبران فکری ما درپی درست کردن ابروی سیاست یا اقتصاد یا اجتماع یا فرهنگ یا ورزش و... بوده اند درحالیکه این ناسیستم ومثل اکثریت خود منتقدانش اصلاً چشم وبینایی ندارد که کسی توجه به راست وچپ بودن ابرویش بکند. مرسی. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس سوم
سلام
کامنت شما نیازی به پاسخ ندارد. حضرت عالی وبگردی می کنید وگاهی هم یک لایک می زنید به این وآن وکلماتی گسیخته هم می نویسید برای برخی دیگر. آدمی که بگوید وازیک نسل هم سخن بگوید وادعا کند که بین بد وبدترانتخاب نمی کند. نباید زیاد جدی گرفته شود. چون لازمۀ بودن ونه حتی آدم بودن؛ انتخاب است ودیگرهیچ. یعنی این شما نیستی که انتخاب می کنی بلکه این انتخاب است که شمارا...( دربرگرفته) است. انسان ازلحظه ای که چشم می گشاید درمعرض انتخاب است برای زندگی فردی واجتماعی. تو درداخل یک انتخاب هستی وخودت را می زنی به کوچۀ علی چپ چون نمی خواهی اعترافت باعث مسئولیتت بشود. نسل شما همین یک روزپیش همه آوازکرخوانده اید ومن ظبط کرده ام که رأی بدون دلیل وعلت خاص ما به میرحسین انتخاب بین بدمیرحسین وبدتراحمدی نژاد بوده است. حالا بفاصلۀ چندساعت شما امده اید ومی گویید نوارمارا پس بده. دوست من را هم که گفته ای نشان ازبی حوصلگی وسربهوا بودن وشوخی بودنت دارد چون او دوست من نیست وبیشتردوست شماست "سعید حجاریان" مجروح وتئوریسین معروف اصلاحات خاتمی. چطوراورا هم نمی شناسی. درضمن آن بعضی وقت ها دموکراسی را بازی می کنید را که دیگراوج گسیخته گویی ات بود اصلاً نفهمیدم. البته که اینجا یک وبلاگ است ولی دلیلی ندارد که درهیچ وبلاگی حرف جدی زده نشود. لذا با کلید واژۀ تفریح نمی شود وارد همۀ نوشته ها شد. من هم که می دانی برای بچه هایم درخیابان های ایران می نویسم والا الان می رفتم عروسی پرنس ویلیام. چکاردارم به انتخاب بین خامنه ای واحمدی نژاد. مرسی. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس چهارم
سلام
حرمت امامزاده با متولی اش است. هنگامی که خودنویسنده پشت ماسک وناشناس است معلوم است که بطریق اولی کامنت دهندگانش هم ناشناس ها باشند وازاین بابت گله ای نیست. فقط اگرعوض ناشناس کلمه ای دیگر هرکلمه ای مثل پرنسس تا دسته بز نوشته بشود مرا درپاسخ دادن کمک می کند وخواننده را درارتباط بهتر.
بنابراین وخوشبختانه این جا حرف هاست که به مسابقه گذاشته می شود ونه نام ها وغش وضعف کردن های حال بهم زن نوشته های مزخرف بزرگان -چنان که افتد ودانی- واین خیلی مبارک است که دلتنگی ها گفته می شود ونه مدح وثناها وعقده ها بجای عقیده ها.
مرسی که تصمیم به همراهی ام داری با امید به این که دز مدح وثنا وستایش ازاحمدی نژاد را ازسویی ودزخود شیفتگی خودم را ازجانب دیگرکم یا تعدیل کنم. ولی من مدح وثنا برای احمدی نژاد را قبول که ندارم هیچ بلکه ازبکارنبردن حداقل کلمات محترم نسبت به مقام وموقعیت ایشان هم ازاو پوزش می خواهم. من درهمین پست حاضر اورا بخری که پالان کج می کند تشبیه کرده ام وهیچ کجا بیشترازاحمدی نژاد وحد اکثر رییس جمهور ایشان را ننامیده ام واگردرمورد برخی اعمال او زبان به تحسین گشوده ام راجع بوده است به اراده وتصمیم منجربه آن عملی که تشخیص داده ام زده به ریشۀ همۀ بدبختی های ایران ازمنظرفلسفۀ سیاسی.
درمورد خودشیفتگی خودم هم امکان ندارد کوتاه بیایم مگراینکه بالاخره یکی پیدا شود وبگوید این را به این دلیل علمی ومستند ومیدانی غلط گفته ای وعقل جمعی هم تأیید کند. چون برای هزارمین بار تکرارمی کنم که جهان امروز وزیبا حاصل ذات انسان بهترخواه وخودخواه وخودشیفته است واگراین خصیصۀ ذاتی انسان را تعطیل کنیم حد اکثر می شود قوی ترین مردان جهان (شیر) وضعیف ترین بدبخت های جهان (آدم) وبدرد وحید نیکخوی هنرمند خوب ونازنین می آید که کارتون بکشد وبگوید شیرچلاق هم بالاخره حریف روباه مکارمی شود وناشناس سوم را کیفورکند که پس مشکل حل شد خودشان با خودشان دعوا دارند داخلی. وبما چه که سرنوشت زمین بازی شان که وطن ماست وهموطنان گیرافتادۀ ما چه می شود.
درمورد چرا احمدی نژاد را دوست نداریم هم یک پست مستقل روزهاست گیرکرده پس کله ام که مسایل روزاجازۀ خودنمایی ونوشته شدن نداده است. شاید بزودی نوشتم که: "احمدی نژاد را دوست ندارم چون ازخودم متنفرم. واوشکل من است" شما من مفرد را با ضمیرجمع بخوانید همین! یا...هو ومرسی به شوخ وشنگی کامنتت که نهایت هدف سیرک من امید است وخنده وتحرک.

Dalghak.Irani گفت...

Eric Calabros
سلام
من حرفی ندارم وخودم هم با کلمات زشت مطلق خیلی حال نمی کنم. لذا محتمل کلمۀ سبکتری بهتربود ازخیانت. البته منظورم ازخیانت هم نسیت به شخص مبارک بود وممکن است ازاحساسات رقیقم درمورد حرمت خدمتگزاران مدرنیته (نه به معنای لیبرال دموکراسی غربی) سرچشمه گرفته باشد. فعلاً که با کشته شدن بن لادن حرمت اوباما هم درنزد من افزایش یافته مثل خود امریکائیها وکاری بسیاربسیارمهم صورت گرفته که باید بنویسم بالاخره که اگرشیعه زدایی احمدی نژاد ازجنگ های مذهبی شیعه وسنی ناشی ازجمهوری اسلامی با کشته شدن سمبول بنیادگرایان سلفی بزودی ملاقات کنند. دنیای چندسال بعد بزودی چه جای نازنینی خواهد شد برای زندگی خواهان. بزودی می نویسم انشاء الله. درمورد داوریت راجع به نقشه های غرب نظردارم ولی الان لزومی به ورود نمی بینم ولذا نفیاً واثباتاً مسکوت می گذارم. مرسی یا...هو

بابک گفت...

سلام جناب دلقک و خیلی ممنون که برای پاسخ به کامنت من در پست قبلی وقت گذاشتی..
قربان به عقیده من اندیشه های ما تا وقتی در سر خودمان می چرخد ایده ای است سر گردان اما به محض تبیین و تکثیرش ما را در قبال آن مسئول می کند چه برسد که مخاطبی هم بیابد. من از راه حل دادن های قطعی مسلما عاجزم و اصولا آن را کار خودم نمی دانم اما نقد آنان را که راه حل می دهند و اندیشه هایشان را از آن رو پی گیرم که کاویدن آن ها را برای خودم برای یافتن بهترین ها لازم می دانم. آنچه من در یافته ام راه سومی است که نه از راه پر شیب و تاریک و بی نشان و علامت احمدی نژاد می گذرد و نه از راه مالروی خامنه ای. راه خامنه ای توهین وتحقیر انسان ایرانی است از راه منع او از هر چه نام زندگی بر آن است و راه احمدی نژاد سو استفاده از کمبود های همین انسان با انگولک کردن آنها برای تحقیر دوباره او. هدف هر دو غارت جان و مال و حیثیت و اندیشه و فرهنگ ایرانی است و اعتقاد شخصی من این است که راه احمدی نژاد منزجر کننده تر است چون معنی بارز سواستفاده از یک موجود تضعیف شده است. این راه سوم راه هموار از دلار های نفتی نیست راهی است که ذره ذره دارد باز می شود و جوانان ایرانی و دست های زندگی خواهشان سازندگان آنند. این مسیر برمبنای اصالت احترام به نوع بشر اندیشه و هنر وپرهیز از هر گونه تاریک اندیشی و خرافه در حال ساخته شدن است نقشه این راه در هر مهمانی و جشن در خانه های ایرانی در حال زایش و پرورش است.و این چرخش های خام دستانه احمدی نژاد برای سوار شدن بر موج این خواسته ها نشان از پتانسیل بسیار نیرومند نهفته در آن دارد. احمدی نژاد و بخوان تازه به دوران رسیده ها و تازه از گرد راه رسیده ها بر سر خوان یغما و چپاول بسیار دوست دارند این راه مبارزه ایرانی را به سوی راه پر خرافه و امام زمانی خود وصل کنند اما آخر شما بگو چگونه آنکه در عمرش جز نوحه موسیقی نشنیده و جز ناسزا و گنده گویی شعری زمزمه نکرده هیچگاه مجذوب نقاشیی نشده چگونه می تواند ما را به سوی لذت زندگی رهنمون باشد.که گفته جناب دلقک که او مثل من وشماست کدام شیوه زندگی روزمره اش به من و شما و ما شبیه است؟
من راه حل نمی دهم من در پی راه حلی هستم که با عقل جمعی ایرانیان متولد شده و دارد پا می گیرد و به همین دلیل مردم ایران را بازنده محسوب نمی کنم که هر ملتی در راه رسیدن به خوشبختی اشتباه هم می کند و دو سال پیش از این مقوله جدا نیست. بازی هموز تمام نشده قربان ، این شمایید که سوت پایان را بسیار زودتر شنیده اید و سراسیمه و دوان دوان به سوی پیروز خیالیتان احمدی نژاد شتافته اید تا در آغوشش بگیرید .
بله من ترسیده ام بسیار هم ترسیده ام که می بینم چون شمایانی مبهوت شعبده کسی شده اید که فرسنگها با آرزوهایتان و آرزو هایمان فاصله دارد. این ترسناک است برای من که شمایی که باید آستین بالا بزنید و انگشت به سوی فریب نشانه روید به دست افشانی برای رقاصی های مهوع او پرداخته اید و چه چیز هولناک تر از آنکه چون شما که میدانید و خوانده اید و می خوانید و می اندیشید صحنه گردان این کمدی سیاه و خانه برانداز شوید.
یک نکته هم این آخر یادم افتاد اول انقلاب بسیاری از نیروهای مخالف شاه برای خمینی سینه چاک دادند که او به هدف ما نزدیک تر است و اگر بعدا پالان کج کرد افسارش را می کشیم خمینی آمد و پالان کج کرد و همه را به جفتکی یا راهی جوخه های اعدام کرد و یا به کنج عزلت و غربت پرت کرد و آرزوها و تخیل ها دود شدند....... و ورد شب و روز ما شد رحمت به کفن دزد اولی....
ناشناس اصلی: بابک