۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

چرا احمدی نژاد ومشایی رویین تنند! مؤمنان خدا باور بخوانند.



پرسش کلیدی این است: چرا نه روشنفکران می فهمند احمدی نژاد چه می گوید وچه می کند. ونه روحانیان می دانند چگونه باید به مقابله با احمدی نژاد بروند؟


پاسخ یک کلمه ایش این است: "چون حرف وعمل احمدی نژاد ازیک حس نیروی برتر منشاء می گیرد. وابزارکارروشنفکران وروحانیان یک عقل مادی دانش محور است."


شرح مجمل:


من بسیارمطالب می نویسم برای شما درشناساندن نقشه وراه احمدی نژاد وآسمان وریسمان را دریک جعبۀ منسجم بهم می بافم تا شمارا به عمق عمل احمدی نژاد ببرم. اما-این اما مهم است- این بدان معنا نیست که هرآنچه من شرح می دهم ازچگونگی راه احمدی نژاد درعالم ماده اتفاق می افتد. بتعبیربهتر اینکه من برروی راه طی شدۀ احمدی نژاد جادۀ منطقی ومناسب ایجاد می کنم. بازهم روشن تراگربگویم. می شود این طورکه: احمدی نژاد ومشایی با قطب نمای غریزی وحسی (بخوان خدای خودشان) خودشان حرکت می کنند ومی روند جلو ومن ازپشت سراین دوبزرگوار جاده وراه طی شده شان را علامت گذاری می کنم برای راهنمایی شما!


2- اینک ده روزاست که احمدی نژاد ازمنظرومراء عام دورشده است. الیگارشی حاکم هزاران وهزاران جلسۀ رسمی وغیر رسمی ورایزنی وگفتگو ومذاکره ومباحثه وسخنرانی و... برگزارکرده است؛ وهنوزنتوانسته است به تصمیمی برسد که چه واکنشی نشان بدهد درمقابل این کنش احمدی نژاد. چرا؟ آیا نیروی اطلاعاتی کم دارد؟ آیا نیروی کارشناسی کم دارد؟ آیا ازشنود گذاری تا توالت خانۀ احمدی نژاد عاجز است؟ آیا... وآیا ... وآیا...؟. قطعاً با من هم داستانید که همۀ این آیاها پاسخش منفی است. والیگارشی همه چیز وهمه کس را دراختیاردارد تا بابررسی اطلاعاتی که از حرکت بعدی احمدی نژاد گرد آوری کرده اند ومی کنند؛ نقشه ای مؤثروعلمی برای ضدحمله به احمدی نژاد بکشند. پس چرا نمی توانند؟


3- برای اینکه دربیرون ازمغزاحمدی نژاد ومشایی نقشه ای وجود ندارد. نه جلسه ای می گذارند که بتوان حرف هایشان را شنود کرد ونقشه شان را کشف کرد. نه حرفی می زنند که انسان قرینه بگیرد وازآن نتیجه گیری کند. نه بیکدیگرتلفن می زنند غیر ازتلفن های کاری بی ارزش که نیروهای زبدۀ اطلاعاتی این داده های تلفنی را پردازش ونتیجه گیری کنند. هیچ چیزمادی دربیرون ازذهن مشایی واحمدی نژاد وجود ندارد که بتوان به استناد آن نیت خوانی کرد ونقشه کشید ووارد عمل شد. من خودم هم به قدیس ووحی والهام باورایمانی ندارم. ولی من هم به یک نیروی برترذهن معتقدم که درمقاطعی به انسان های دارای خصوصیاتی ویژه وتحت شرایطی راه نشان می دهد.


4- کمی به عمق بروم دراین مالیخولیای! ناباورعلمی ومادی باشما. اکثریت قریب به اتفاق ما احمدی نژاد را انسان حقیری می دانیم که نه تنها ویژگی های مرسوم متفکران وسیاستمداران را ندارد؛ بلکه انسانی بغایت لمپن وبدون فکروایده واندیشه هم می دانیم که حتی حرف زدنش را هم بلد نیست واغلب خواسته یا ناخواسته حرف های خنده داروتوهین آمیز وچرند می زند. اما درورژن جدید اززاویه نگاه من اینک برویم سراغ واژۀ "زلال" که احمدی نژاد وبا وسواس همیشگی آن را فقط دریک مورد ودرمورد یک شخص خاص استفاده می کند. وآن شخص خاص مهندس اسفندیار رحیم مشایی است. هرموقع ازاحمدی نژاد راجع به مشایی سؤال شود. او بی بروبر گرد ازواژۀ "زلال" استفاده می کند درتوصیف دوستش.


5- زلال یک واژۀ ادبیات توصیفی سیاسی نیست. "زلال" صفت مخصوص و منحصر بفرد آب بعنوان مادۀ حیات است. وقتی می گوییم آب زلال. یعنی آبی که کمترین ناخالصی هم ندارد ومثل اشک چشم درون وبیرونش عین هم است. بعبارت دیگر "زلال" بودن یک انسان فقط دریک قدیس فراترازمادیت قابل شناسایی متافیزیکی عقل ناباوراست. خب درست است: هرچقدربرای شما ناباوراست برای من هم دیرباوراست چنین پدیده ای درعالم ماده. ولی آیا راه دومی داریم که بتوانیم احمدی نژاد ومشایی را توضیح بدهیم. اگرمن وتو داشتیم که بطریق اولی حاکمیت جمهوری اسلامی با داشتن همۀ ابزارهای مادی دراختیارش باید زودترازما این شناسایی را و این نقشه را کشف می کرد.


6- نتیجه اینکه درعالم ماده نه نقشه ای است ونه طرحی ونه راهی برای کشف کردن و آنگاه سد کردن آن. فقط باید بپذیریم که آن نیروی غیبی مورد ادعای دروغ وبرای سرکیسه کردن ما ازسوی آخوند های سیاسی؛ بالاخره عینیت یافته دروجود دوموجود نازنین. البته نه به کمک آخوند های ریا کارکه برعلیه آنان وبه کمک مردم ستمدیده. ومن به این نیروی غیرمادی خوش آمد می گویم وبه "مهندس مشایی دوست زلال احمدی نژاد" هم. 


7- چقدراین حرف بسیاربسیاربسیارزیبای مهندس مشایی را دوست دارم که گفت: "به تعداد انسان های روی کرۀ زمین خدا داریم. هرانسانی خدای مخصوص خودش را دارد که فقط درنام "خدا" یا "الله" یا "God" اشتراک لفظی دارند بعنوان خدای واحد." -من مضمون ومفهوم حرفش را کمی گسترش دادم برای شرح قابل فهم تر- وشما قبول کنید که این حرف کلید سعادت همۀ بشراست. چون انسان بی خدا وخدای بی انسان محال ممکن است. یا...هو

بعد ازتحریر:
رویین تن برگرفته ازتاریخ اسطوره است وبمعنی دینی آن که تنها "اسطوره" را خدایی انسانواره وجباروقادربه هردخالت بدون زمان ومکان درسرنوشت انسان معرفی می کند نیست. لذا هررویین تنی می تواند میرانده شود با عناصرمادی. یعنی بی خیال نباشیم. واوضاع را رصد کنیم.

۲۲ نظر:

RAHA گفت...

پیشنهاد می کنم این پستها را کتاب کنید و با عنوان روزنوشتهای یک دلقک منتشر کنید! شده عین این رمان دراکولای برام استوکر!

Dalghak.Irani گفت...

RAHA سلام
خیلی ممنون. من هم می گذارم ببینم کاربه کجا می رسد. اگرقراربشود کتابش کنم باید تیترمناسب انتخاب کنم. واین مستلزم آری یا نه خطی است که تعقیب کرده ام. اگردرست ازآب درآمد می شوید عقاید یک دلقک. ولی اگرنه می شود خیالبافی های یک دلقک. پس چند ماه دیگرصبرمی کنیم با هم. یا...هو
پی نوشت:
این هارا بی خیال فعلاً. داشتم به این فکرمی کردم که رییس جمهورهنگام بازگشت به صحنه اولین کاری که می کند اعلان یک عفو عمومی وفراگیراست برای بازگشت هموطنانی که آواره شده اند وموفق یا ناموفق می خواهند به ایران برگردند. هنوزفکرم ازدلم بمغزم صعود نکرده بود که شنیدم دولت گفته مجاهدین اشرف می توانند برگردند به ایران. آیا زیباتر ومامانی ترازاین خبر چه می تواند باشد برای من که دلم پیش گروگان های پسران بجای پدران کشته شده ازسوی مسعود رجوی است. ومن دلم خون است. یا...هو

عمو گفت...

منی که به متافیزیک اعتقاد ندارم با این مرد دارم اعتقاد پیدا میکنم .چون چنین برنامه ی دقیقی از ذهن یک بشر برنمیاد

دوست گفت...

عالی بود مخصوصا بند 6
زنده باد انسانیت زنده باد آزادی زنده باد ایران

خواننده مشتاق گفت...

ولی از من میشنوید برای برگشتن به ایران هنوز خیلی زوده! حسین درخشان رو که یادتون هست؟!

اسدی گفت...

من نفهمیدم تاکید بر این که من رییس حمهورم یعنی چه؟! (منظور در پیام خلیج فارس) چرا سعی می کنید همه چیز را رمزی تفسیر کنید. برداشت من اینه که این یک پیام خیلی معمولیه

ناشناس گفت...

http://news.gooya.com/politics/archives/2011/04/121257.php

Dalghak.Irani گفت...

اسدی جان
سلام
منظورم این است که بدلیل غیبت اعتراضی رییس جمهورازعرصۀ عمومی مخالفانش بخواهند تبلیغات کنند واینطورالقاء کنند که رییس جمهورکارها ومسئولیت هایش را معطل گذاشته است. درحالیکه فرستادن پیام به یک نشست جزوریزه کاری های دولت است واگرهم نمی فرستاد کسی نمی توانست ایراد بگیرد. لذا فرستادن این پیام که من درجزیی ترین وتشریفاتی ترین وظایفم هم سرکارم هستم بسیارزیاد مهم بود. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

عموجان ودوست خیلی ممنون.
واما مشتاق عزیز.
سلام وخیلی ممنون. نه نازنین من قصد بازگشت ندارم. نگران بچه هایی هستم که سیاسی هم نیستند واین طرف گیرافتاده اند ومی ترسند برگردند والبته مجاهدین که سیاسی هم هستند ولی عمرشان تلف شده وممکن است قصد داشته باشند ازاین فریب بزرگ ارتش آزادی بخش مسعود بکَنند وبیایند درنزد خانواده هایشان دمی بیاسایند. نمی دانی که سخت گذشته به این بچه ها دراین سال های قرنطینۀ هم مرگبار وهم بی حاصل.
من خودم هنوزکاردارم وبقیۀ عمرم را فقط با آزادی زندگی درایران تعریف کرده ام وبا ایده وطرح روشن ازنظرخودم به خارج آمده ام. فعلاً که خیلی امیدوارم احمدی نژاد ومشایی موفق شوند ولی اگرنشدند ویا منحرف شدند هنوزهم ازجنبش تکنفره ام دست نشسته ام.وآن را کلید خواهم زد یا...هو

ناشناس گفت...

چرا ما را مجبور ميكني نظر بديم .بزار مثل هميشه باگوگل ريدر يا از بالاترين پست هات را بخونيم.تورا به اون خدايي كه هردو قبول نداريم يه چيزي راجع به اين دروغگو متوهم بگو كه هر دو باور كنيم

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناشناس عزیز
متوجه منظورتان نشدم ازاجبارمن برای نظردادن شما. اگرروشن تربفرمائید می توانم پاسخ بدهم. وبلاگ من هزارنفر خوانندۀ ثابت دارد. که فقط کمتراز2 درصدشان لطف می کنند نظرمی دهند. بقیه همان کاری را می کنند که حضرت عالی دوست دارید. راجع به دروغگو ومتوهم هم من جوابی ندارم هرکسی داوری خودش را دارد. والبته محترم است. یا...هو

دوست گفت...

یکی از خوانندگان همشهری دلقک در لندن لطف کند دلقک را ببرد دکتر ! من خیلی دورم ونمیتوانم خودم بیایم دلقک را معاینه کنم و دارو بدهم. دارم برای سلامتی روحیش نگران میشوم اگر همینطور پیش بروددیگر قابل درمان نخواهد بود.
دلقک جان اگر خودت خوب شدی و کتابت را خواستی منتشر کنی ترا جان خودت به عقاید یک دلقک کار نداشته باش هنریش بل گرامی را در گور نلرزان اسم کتابت را بگذار خرافات یک دلقک
ممنون
مواضب خودت باش
یک دوست

Dalghak.Irani گفت...

یک دوست عزیز
سلام اگرناشناس قبلی نباشی باید سفارشتان را جدی بگیرم. وبروم دلقک دکتر فردیناند سلین را مجدداً دوره کنم برای طبابت عوضی. چون من قبلاً که آدم بودم ودیوانه شدم. این سلین بود که گفت اگرمی خواهی بمرگ قسطی نرسی ویک راست بروی بهشت برو دلقک شو. حالا اگردلقکی به اعتباریک دوست درجابجایی خودش با من اینقدراصرار دارد لابد باید این سلین نامرد نسخۀ عوضی داده باشد. شاید هم نه رفتم اسکارگراس شدم وطبال! یا...هو

sina گفت...

بخشی از پیام احمدی نژادبه گرامیداشت روز خلیج فارس :
در بخشي از اين پيام گفته شده اگر چه تعداد كساني كه بر اين واقعيت هزاران ساله چشم بسته اند كم نيست، اما حقيقتي هم كه بر همگان آشكار است، آن كه اين خطه پهناور گنجينه‌اي ارزشمند از اسطوره‌ها، حماسه‌ها و آئين‌هاي ناب و ماندگار را از زمان هاي دور تا به امروز در خود جاي داده است؛

ناشناس گفت...

اوه! چشممان روشن! دلقک با سلین ضد یهودی میپرده بگو چرا احمدی نژاد را اینقدر تحویل میگیرد :)

ناشناس گفت...

افرادی از جنس شما که خداراشکر خداراشکر تعدادی بی اندازه قلیلند، با نوشته ها و اندیشه هایشان، جماعت کثیری را بیشتر و بی اندازه عمقی تر از دولتمردان این سرزمین از فرط عصبانیت به گریه و جنون می اندازند. یک بار هم برایت تان نوشتم در لندن چه می کنی؟ بلند شویدبروید پیش ایشان در ایران لذت ببرید از این همه دستاورد. دوست نداشتم این حرف را بزنم ولی می گویم برای شکست احمدی نژاد لحظه شماری می کنم. آنروز از فرط خوشحالی دیوانه وار میرقصم اما قطعا یاد افرادی مثل شما در آنروز زجرم میدهد.هم به خاطر نوشته های سابق ات در توجیه جنون و هم در نوشته های انروز ات در توجیه شکست جنون، ویران شدن نگاه جنون آمیز و مهمتر از همه توضیح و توجیه شروع جنونی دیگر و تازه تر. شکایت داری چرا گروه قلیلی تورا جدی گرفته اند؟خدارا هزار مرتبه شکر که جنون و " خودکشی"و پریشانی هنوز این چنین فراگیر نشده.برگرد به این سرزمین برگرد. لندن چه می کنی؟

ناشناس گفت...

http://www.4shared.com/audio/QjwomzMk/abbasi.html

Dalghak.Irani گفت...

سلام بانوی محترم وناشناس.
چنین تشخیص دادم که حضرت عالی یک خانم بسیارایران دوست وهموطنم هستید. درشروع کامنت اینقدرعصبانی نیستید ومرا به ضمیرجمع مخاطب قرارمی دهید. بعدازنوشتن نیمی ازکامنت یکباره یادتان می آید که اینقدرازدست من ناراحتید که می ترسید دچارجنون بشوید ولذا می فرمایید بخاطر جنون درپیش گریه خواهید کرد. دیگراینجا نقطه عطف کامنت می رسد وشما با گزینش ضمیرتو کاررا یک سره می کنید. البته بخاطر خصوصیات محتوایی کامنت نیست که شمارا بانو تشخیص دادم. این ها را گفتم که بگویم چقدرمتأسفم که شما را تا این حد ناراحت کرده ام. وپوزش می خواهم.
2- سرکارعالی خودتان درفرنگ تشریف دارید ولی حقیررا مرتب دلالت می فرمایید که برگردم توی آغوش احمدی نژاد. اما به این نکته توجه نمی فرمایید که آغوش احمدی نژاد بویناک است واگرآغوش خامنه ای هم نصیب من بشود دراین اوضاع خرتوخرکه واویلا. ازآغوش آخوند با یک جای سالم بیرون آمدن جزو معجزات الهی است. متوجه هستید که سرکار.
3-من گله ای هم ندارم ازقلت خواننده واگرگاهی نقی می زنم طبیعی است شما هم علاقه مندید که آدم های بیشتری متوجه بشوند که من درراه چه جنونی دارم راه می نمایم ومی پیمایم.
4- خب من هم دنبال راه حل می گردم وزده ام به شانۀ خاکی جاده. این همه وبسایت ووبلاگ ونویسنده وگوینده وروشنفکر ورقاص وعکاس وآدم جدی ومسعودبهنود و...چه می دانم هستند وبا این همه شاهراه های مستقیمی که هرروزمی سازند بسوی وطن. چرا می خواهید دلخوشی یک دلقک هموطن را ازسکه بیندازید. کافی است پشت زین سازگارا مثلاً بنشینی یا نه حتی بفرمایش خودتان برقصی تا ایکی ثانیه شمارا درمیدان شهیاد اسبق وآزادی سابق و-...هرچه شما دوست دارید-لاحق پیاده اتان کند وقاسم آبادی برقصیم.
5- درضمن رقصتان را می توانید فعلاً گرم کنید تاپست بعدی من که دیوانه وارخواهید رقصید. چون احمدی نژاد درحال رونمایی ازپروژۀ جدید خودش است. البته که شما کارهای مهمتری دارید که به اندازۀ انتهای کامنت ازمن عصبانی باشید وخودتان هم ناراحت. وخداراشکرکه هستید وکامنت می دهید ومرا نصیحت می کنید. شما هم مرا زیاد جدی نگیرید لطفاً. مرسی. یا...هو

ناشناس گفت...

جناب دلقک عزیز
بانو رو که اشتباه کرده اید( کرده ای) من اصولا در لحظاتی با شما خودمانی میشوم و چون میدانم خودتان هم خوشتان می اید برای همین ضمایر راتغییر می دهم بسته به حال و احوالم. این هم سبکی است در کامنت گذاشتن. قضیه عصبانیت من هم از دست شما برمیگرد به همان ماجرای گریه حلاج از سنگ پراکنی شبلی در ماجرا بر دار کردنش. شما جای پدر من هستید و چندین پیرهن بیشتر بنده پاره کرده اید. توجیه جنون و بی خردی ، و جامه خرمندی و مدیریت بر این تخریب پوشاندن از ادمی چون شما( تو) بعید و تصورش درد آور. این قلم و این دانش باید صرف روشنگری واقعی بشود نه اینچنین دن کیشوت وار تاختن در این میدان بی خردی. من پاسخ سوالم را نگرفتم از اصلاح طلبان متنفرید و دردوران ایشان حرف های تان را زدید. در دوران احمدی نژاد به خارج از ایران خودرا تبعید کرده اید( تبعید کردن تان) من این را نمی فهم. من نمی فهم پسرفت در تمامی عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی فراگیر شدن دروغ و بی اعتمادی زیر سوال رفتن اعتبار ایرانیان این بی اخلاقی فراگیر و... این دستاورد های درخشان در جلوی چشم شما چون گوهر میدرخشد؟ انتظار داری( دارید) در این جنبش تک نفره با تو همراه شوم( شویم)؟ اگر خوانندگان کمی با شما همراهند آیا نشانه ناپذیرفتنی بودن عقایدتان نیست؟ پیش بینی قبلی تان درباره مبارک و حمایت تان از او که به شکست منتهی شد شمارا به فکر فرو نبرد؟ به نظر شما زمانه هاشمی و خاتمی سگ صاحبش را نمی شناخت یا این روزها برازنده تعریف شماست؟خاتمی مردم را آگاه تر و کمتر دم از خرافات و امام زمان و ولی فقیه ودست بوسی و هاله نور زد یا احمدی نژاد؟ می دانی چرا از احمدی نژاد متنفرم چون او اتفاقا میخواهد من وما احمق باشیم کمتر بدانیم( آمار نمی دهد)نوکر باشیم و مطیع او و مرامش. خرافه پرست باشیم و جهان را مثل او ببینیم. خاتمی هیچگاه نخواست اینچنین سفله پرور و دروغ گو و حقیر شویم. دیدن حمایت یک دلقک خوش قلم و بعضا خوش اندیش و نگران و پر دغدغه و اتفاقا نکته سنج از جریانی که موجب حقارت و ویرانی پایه ای اقتصاد و فرهنگ و اخلاق این مملکت شده و می شود از سنگ پراکنی شبلی هم درد آور تر است. من با نوشت های شما گریه می کنم عزیز. اما روزی که احمدی نژاد شکست خورد و مطمئن هستم تو از من و ما معذرت نخواهی کرد و بر اشتباهت اعتراف ، آن روز از تو عصبانی خواهم بود. تا آنروز هر روز نوشته هایت را میخوانم. خوش باش در فرنگستان و اگر خوش تری برگرد به سرزمین ویران امروز همگی مان.

Dalghak.Irani گفت...

من حتی نمی خواهم اعتراف کنم که دربانو خواندن شم اشتباه کرده ام. راستی سلام یادم رفت ازبس محکم نوشته بودی. سلام داشتم چی می گفتم؟ ...یادم رفت بی خیال. من وتو با هم مشکل بنیان های فلسفی مشکلات ایران را داریم. کجاست آن سرزمین رؤیایی خاتمی شما امروز. همۀ گردانندگان بی بی سی که هنوزکراوات زدن را عارمی دانند روزنامه نگاران تبعیدی دست پخت خاتمی هستند وخوشبخت ترین هستند بعلاوۀ نیک آهنگ ولی خیل دیگری که حتی کارآبرومندی ندارند درغرب برای زندگی بغیرازابراهیم نبوی چرا اینجا هستند.
مشکل ما نمایش نیست که شومن بخواهیم مثل خاتمی. مشکل ما گرایش است که سکولارمی خواهیم مثل احمدی نژاد. خیلی وقت است با منی ولی بازهم سؤال های تکراری وشعاری می پرسی. خاتمی به دخترمن گفته ولنگار. احمدی نژاد به اجداد خاتمی مثل نوری ومصباح وصافی وخامنه ای گفته به موی دخترمردم چکاردارید مگرخودتان خوارمادر ندارید. من معلوم است که شپش های احمدی نژاد را می جورم ولی زیرعبای شکلاتی خاتمی نمی روم. کمی به عمق تربرو وسعی کن ببینی که رقصی اگردرانتظارتوباشد به کوشش احمدی درتاراندن خاتمی ها واجداد ظاهرینش است ازپرسه دوروبرکیک قدرت. والبته سازی که من می نوازم. خندان باشی مثل همیشه. من اگرگریه بنویسم با خنده می نویسم پس این چاخانت را هم باورنکردم که ازنوشته های من گریان باشی. قلم من جزبه زیبایی وخنده لبیک نگفته ونمی گوید. یا...هو

ناشناس گفت...

مشکل بنیادین که قطعا هست جناب. خاتمی به دختر شما توهین کرد و احمدی نژاد به ملتی با خس و خاشاک خواندن شان و سفله پرور کردن شان. وقتی بحث به شپش و عبای شکلاتی برسد که معلوم است داریم به کجا می رویم در این مجادله. شما جواب من را ندادید در این روند رو به سقوط در تمامی عرصه ها که حال من پاسخگوی تان باشم درباره چه می خواستیم و چه شد. ساده ترین جوابش ین است: همین هایی که کهریزک برپاداشتند و فاجعه آفریدند خاتمی را در برخی عرصه ها به بن بست کشاندند وروزنامه نگاران را به تبعید خدخواسته واداشتند. من معتقدم او هم در موارد متعددی عملکرد غلطی داشت ولی در نهایت ایرانی بهتر داشتی. پاسخ نمی دهید این سقوط را. پاسخ نمی دهی حمایت احمد خاتمی و جنتی و آقا را از این سمبل دروغ و بی اخلاقی. دوستش داری بمان تنها با خودت و خدای خودت. تاریخ بین ما قضاوت خواهد کرد . خوانندگان پرشمار و کم کامنت گذارتان هم قضاوت می کنند . امیدوارم هفته آینده در سخنرانی ژیژک یا دباشی ببینمتان در لباس غیر مبدل آنوقت هرچه فریاد داشتیم بر سر هم می کشیم

Dalghak.Irani گفت...

من مجبورنیستم که پاسخ خواننده هایی را بدهم که وبلاگ مرا ونوشته های مرا نمی خوانند وفقط کامنت می گذارند. والا چطورممکن است کسی وبلاگ مرا بخواند واین همه سؤال کلیشه ردیف کند برای من که نه یک باروده بارکه بیشترازصدباربه هرکدام ازمدعیاتت وسؤالاتت پاسخ گفته ام. درضمن من زبان ژیژک را نمی فهمم وخود دباشی را. کاشکی می شد بجای این فیل وفنجان یک آدم را سراغ داده بودی برای حرف هایش مثل رضا کیانیان! تا باسرمی آمدم ومی دادم رضا سرت را بشکند. من که زورم نمی رسد به کلۀ "بی نقشۀ راه" تو! ویک تشکر: دیشب دیرخوابیدم واگرکامنت تو تحریکم نکرده بود بیدارنمی شدم وپست جدید را نمی نوشتم واخبارکهنه می شد وخوانندگانی مثل خودت رقص وپایکوبی می کردید که :"دلقک بریده. دلقک بریده" پس ممنون. یا...هو