۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

انقلاب احمدی نژاد پیروزشده است؛ مبارک باد!

Last Communion of St Jerome



1- دیروزنوشته بودم ازنفس نفس زدن های الیگارشی معمم ومکلا؛ خب طبیعی بود که بزودی (امروز) ازنفس بیفتند وسکوت قبرستانی براردوی شوم شان حاکم شود. که شده است. واین دیگرشوخی نیست که این باربطورسراسیمه ای منتظر ظهور هستند. ظهور ِنه سید خراسانی وشعیب ابن صالح؛ ظهوررییس جمهوراحمدی نژاد. لذا دراین هنگامه ای که همۀ موانع راه ها وجاده ها وزبان ها وقلم ها را روفته اند ازپیش پای احمدی نژاد تا مطمئن شود که فعلاً همه دست شان را جا رفته اند واومی تواند حتی با یک دست ضعیف هم بانک را بزند؛ وهمه درکنارفرش قرمز لباس احرام پوشیده اند به افتخارحاج محمود وکوچه کرده اند بدن های لرزان شان رابه احترام! تا ازچله نشینی بدرآید احمدی نژاد؛ من هم که خودم هم نمی دانم چرا زندگی ام راگذاشته ام روی این وبلاگ، وحتی شمارا هم کلافه کرده ام در رسیدگی به کاروبارتان، باید از فرصت "درانتظار ظهورمجدد احمدی نژاد" استفاده کنم وگلویی تازه کنم و... اما چون در شرایط کنونی ترک عادت موجب مرض است. لذا من هم ازاتاقم وروبروی کامپیوتر هندلی ام تکان نمی خورم تا غلامحسین الهام بدعوت حزب الله برود برای سخنرانی دریکی از مساجد مشهد- مشهد را با تأکید وپیوست علم الهدی بخوانید- و فرماندار مشهد نگذارد سخنرانی کند، تا من هم بتوانم این "بهترین و مهمترین خبر سال های اخیر"را برای شما بنویسم.


2- روزی که صادق اشک تلخ را توی کرمانشاه چنان زدند که جریان اشکش کام خیلی ازکرمانشاهی های ستم دیده وزندگی باخته وشادی ازدست داده را شیرین کرد؛ و من اولین تحلیل علنی شدن جنگ آخرالزمان دربین اصولگرایان را نوشتم و... تا روزی که در19 بهمن سال 89 وروزی که سه مرجع عالی مقام "بیانیه-فتوای" مشترک سه نفره -بدون سابقه درتاریخ شیعه- را صادر کردند در حرام بودن ورزش قهرمانی برای زنان، ومن اولین وآخرین کسی بودم که آن واقعه را انقلاب نام دادم و بشما تبریک گفتم؛ و... فقط نقاب دلقکیم باعث شد که ازسرتقصیر و مسخره بودن حرف هایم بگذرند خیلی ها که: بابا ازیک دلقک چه انتظاری می توان داشت غیر از چرت وپرت؛ اینک خنده دارترازهرآنچه گفته ام را می گویم: "ندادن مجوزدولتی به سخنرانی غلامحسین الهام میهمان گروهی حزب اللهی" یکی ازسخت ترین مراحل پیروزی "انقلاب فلسفی" مورد نیازایران که دوست دارم حالا آنرا به احترام احمدی نژاد بنام "انقلاب محمود" بنامم را رقم زد وسرعت زدایش شب بسیارسخت وطولانی ایران را بشدت افزایش  داد.


3- جالب ترقضیه را بگویم که شاخ دربیاورید: من حتی نمی دانم که فرماندار طرفدار دولت بوده است وحزب اللهی های دعوت کنندۀ الهام هوادارالیگارشی روحانیت یا برعکس. البته حدس هایی می زنم. اما-واین اما مادرهمۀ اما های وبلاگ دلقک است- چون اهمیتی ندارد که کدام بکدام است؛ به آن اهمیتی نمی دهم. زیرا مهم زد وخورد مسجد با مسجد است. -همان که حسین قدیانی درکیهان می نویسد والتماس می کند برای ترمیم شکاف- ونه اختلاف حوزه ودانشگاه مثل سال های گذشته. وبه هزارویک دلیل اندیشگی این دوپارگی ترمیم شدنی نیست تا عرفی شدن وتشکیل حکومت در ایران بزودی.


4- رییس جمهوراحمدی نژاد با هرهیبت جدیدی هم مجدداً به صحنه برگردد. وحتی درهیبت غیرقابل باوری مثل: "گریان وتوبه کنان درآغوش آیت الله خامنه ای"! شک ندارم که انقلاب دوم وانسان محوراوپیروزشده است. مگردریک استثناء بعید: "احمدی نژاد برگردد واسفندیاررحیم مشایی را با خفت برکناروازاوبرائت بجوید." پس شاخص را دادم به دستتان: "جمع بین مشایی با آیت الله خامنه ای محال ممکن قطعی است" وچون انتخاب مشایی ازفلسفه ای کاملاً متضاد با انتخاب روحانیت (به نماد آیت الله خامنه ای) نشأت می گیرد؛ لذا اگرمشایی مدرن وآیت الله متحجردریک اردو بکار گرفته شوند پیروزی با انسان مشایی است ونه با خدای خامنه ای! وبرای محکم کاری تأکید می کنم که اگراحمدی نژاد با مشایی دفترکارشان را هم منتقل کنند به ته چاه جمکران؛ دراصل صورت مسأله تفاوتی رخ نخواهد داد. وآن تقابل اولویت دنیا به آخرت. یا بزبان ایمانی مشایی واحمدی نژاد رفتن ازانسان بسمت خدا ونه برعکس آن که الیگارشی مبلغ آن است: "انسان قربانی خدا"!


5- اگرهنوزسرتان گیج می رود وباورحرف هایم عاقلانه بنظرنمی رسد وشاخص دو گانۀ فلسفی "آیت الله- مشایی" را کافی نمی دانید؛ با حس تان وارد عرایضم بشوید. و اگرحس تان هم ارتباط برقرارنمی کند. برگردید به منطق ریاضی خوگرفته تان مجدداً و باین معیارمنطقی صحنه را تعقیب کنید: "درجنگ طرفی پیروز است که آرامش و خونسردی بیشتری دارد. ونه نیرویی که عصبی است ومرتب دست به آزمایش وخطا می زند ومی خواهد با سروصدای تجهیزات بی مصرفش دشمن را واداربه تسلیم کند."


6- احمدی نژاد فلسفۀ "خدا-انسان" محور ِالیگارشی متحجررا چنان با فلسفۀ "انسان - خدا" محور ِخودش جرداده است که ترمیم آن امری محال خواهد بود. چون که فلسفۀ احمدی نژاد درناخود آگاه تک تک توده های فلسفی ِ زیست باخته درطول این سی و دو سال حضوری پررنگ وقطعی دارد. ویادمان نرود که احمدی نژاد بیش از دو سال دیگر رییس جمهورقانونی است. بنابراین انقلاب دوم احمدی نژاد جزبا یک کودتای بسیار خطرناک وبا نتایج خطرناک ترقابل شکست توسط ضدانقلاب الیگارشی نخواهد بود. یا...هو


بعد ازتحریر:
می دانید که من صورت بندی حکومت هارا امری فرع براهمیت خود حکومت می دانم. لذا من هیچ گونه "نوع حکومتی" را وعده نمی دهم دراینجا. حرف من این است که این چالش فلسفی -نه سیاسی- به زندگی بهتر وآرامش بیشتری برای ایرانیان خواهد انجامید. وخنده وجشن ورنگ آزاد خواهد شد درگام بگام بسمت پیروزی کامل! وایرانیان ازاضطراب وعدم امنیت روانی وضعیت نامتعین وعزاداراین سی ودوساله به آرامش موردنیاز زیست انسان درثبات حکومت خواهند رسید. والبته که غیرازاین هیچ راه دومی هم نبوده ونیست وهمۀ راه حل های سیاسی اگرچرند نباشد یک توهم است.

۴ نظر:

Dalghak.Irani گفت...

ازبالاترین منتقل کرده ام:


shafa کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:
من همون مهره سیاه هستم که گاه گداری در وبلاگ شوما نظر می دم و می دونم Germany از سر لجبازی منفی می ده، ولی تحلیلاتون جالبه و از یک دیدگاه دیگه است و به نظر من آدم باید کاری نکنه که همه فکر کنند اگه احیاناً احیاناً رژیم عوض بشه اینها همان راهی را خواهند رفت که گذشتگانشان رفتند و یک دیکتاتوری پرولتاریا بوجود نخواهد آمد و دیکتاتوری بر پرولتاریا بوجود خواهد آمد و اگر قرار است اینطور شود "بهتر آنست که این قصه فراموش کنید" و این رژیم از همه رژیم ها بهتر است...لبیک


binam کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:
سلام وممنونم.
نظرشما بسیارمحترم است. ولی من اعتقاد ندارم که درایران بعد ازانقلاب حکومت بمعنای متعارف ومسئول -فارغ ازصورت بندی- تشکیل شده باشد. حاکمیت ابران را یک انارشی گروگانگیرانقلابی می دانم. وبدلایل فلسفۀ سیاسی ازتشکیل حکومت مدرن با هرصورت بندی هم استقبال می کنم. رژیم توتالیترآرزوی الیگارشی برهبری آیت الله خامنه ایست وازنوع طالبان شیعی. قبلاً می ترسیدم که احمدی نزاد دنبال یک فاشیسم باشد که البته فاشیسم هم برانارشی مقدم است چون یک حکومت است ونه یک انقلاب. درحال حاضرازنظر قبلی ام عدول کرده ام وبا توجه بزمان ومکان وبویژه تحولات منطقه وسیاست عقلانی احمدی نژاد دریک سال گذشته آن ترس فاشیسم را هم ندارم. یا...هو

salehich گفت...

دلقک جان، هر چقدر که تحلیل هی قبلی ات رو دوست داشتم اینبار احساس می کنم که من و تو اصلا توی دنیاهای کاملا متفاوتی هستیم و اخباری که می شنویم با هم خیلی فرق داره.
البته خب نظر شما کاملا محترم و دوستانی هم که نظر دادند معلومه که همچین این نظر به طرفدار هم نیست.
اما من به شخصه شدیدا با اسطوره سازی مخالفم. علی الخصوص که اون اسطوره آدم کوته فکر بی سوادی چون احمدی نژاد باشه!
خیلی ساده ترجیح میدم که زیر یوغ دیکتاتور بی شرفی مثل خامنه ای بمونم اما دیکتاتور کم عقلی مثل احمدی نژاد شخص اول مملکتم نشه.

ناشناس گفت...

متاسفم که مرض خود برتر بینی و تحقیر رقیب گریبانگیر عده ای از هموطنان شده است که به نظرم برمیگرده به همان مسئله شکست از احمدی نژاد در انتخابات که برای عده ای شاید عقده شده باشد (آخر چطور میشد مردم حرفای یک آدم یک لاقبا رو گوش کنند که تونست تمام محاسبات روشنفکرها رو بهم بریزه). همین نگاه بالا به پایین (اینکه ما بیشتر میفهمیم و دیگراندیشان یا نمی فهمند یا ساندیس خورند) باعث یک دودستگی خطرناک شده که مانع یک اتحاد ملی برای سرنگونی الیگارشی خواهد بود. البته این کاملا دلخواه الیگارشی حاکم هست. من و تو که در غرب زندگی کرده ایم می توانیم بفهمیم که با توجه به استانداردهای فرهنگی در جامعه غربی چقدر این طرز تفکر سبزها ضد دموکراسی و در خدمت فاشیسم است.

Dalghak.Irani گفت...

از بالاترین آورده ام:

san حدود ۱۲ ساعت قبل گفت:
این عبارت "انقلاب احمدی نژاد" انقلاب های یک نفره 40-50 سال پیش کشورهای خاورمیانه رو تداعی می کنه. انقلاب ناصر در مصر. انقلاب حافظ اسد در سوریه. انقلاب صدام حسین در عراق و انقلاب سفید ایران. جالبه که بانیان همه این انقلاب ها هم با کودتا به قدرت رسیده بودند.


skalman حدود ۱۲ ساعت قبل گفت:
نميدونم در جريان هستيد يا نه. ولي آخرين سفر استاني دور سوم احمدي نژاد اين هفته قرار بود به قم انجام بشه كه ظاهرا فعلا كنسل شده. قرار بود دو پروژه بسيار مهم يكي بهره برداري از شيرين شدن آب قم(از سرشاخه هاي دز) و دومي جاده مهم قم گرمسار در اين سفر به نتيجه برسه. گويا مقدمات اولي در حال اجراست و اين جور كه پيداست هم اكنون به صورت پله اي و به تدريج در طي چند روز آب قم در حال شيرين شدنه و جاده قم گرمسار هم آماده افتتاحه. منظورم اينه كه اين سفر از نظر تبليغاتي در مقايسه با بسياري از سفرهاي استاني ديگه سفر مهمي براي دولت به حساب مياد. هر چند شايد اولويت فعلي براي احمدي نژاد مسئله دعواش با روحانيت و ولايت فقيه باشه، ولي روحيه احمدي نژاد هم طوري نيست كه فرصت هايي از قبيل اين سفر رو از دست بده. به هر حال من همچنان تماشاگرم و جرات قضاوت هايي به اطمينان و اعتماد به نفس دلقك رو ندارم.

paramir27 حدود ۱۲ ساعت قبل گفت:
دلقک جان، خیلی آرمانی به دنیا نگاه میکنید. من فکر نمیکنم خود احمدی نژاد هم از انقلابش خبر داشته باشد. پیروزیش که بماند. ولی آنچه مسلم است دیگر سگ صاحبش را نمیشناسد. بلایی که سر این رژیم خواهد آمد همان بلآی است که سر دیکتاتوریهای قبل از خودش آمده، در زیر بار بی کفایتی و بی لیاقتی ارکانش به زانو در خواهد آمد. ایکاش امروز خردمندان ایران ائتلافی تشکیل میدادند و آماده خلا پس از سقوط میشدند.

skalman حدود ۱۲ ساعت قبل گفت:
جرات قضاوت هايي به اطمينان و اعتماد به نفس دلقك رو ندارم=جرات قضاوت هايي از جنس قضاوت هاي دلقك مثل "انقلاب محمود پيروز شد" يا "خامنه اي رفت" رو ندارم.

payamemruz حدود ۲ ساعت قبل گفت:
اين دعوا،‌حتي اگر به نفع خامنه اي تمام شود،‌اتفاق مباركي است... اصولگرايان سنتي و غيرسنتي براي قبضه قدرت درحال دريدن همديگر هستند... جدا از همه چيز اگر قرار بر انتخاب باشد( و مگر جز اين است كه در حيات جمهوري اسلامي اغلب بين بد و بدتر مجبور به انتخاب بوده ايم!) من احمدي نژاد را به خامنه اي و دارودسته آن (مربع قاليباف توكلي لاريجاني رضايي و نوچه هاي وبلاگنويسشان) ترجيح ميدهم.
حداقل روراست تر از آنهاست و خود را طور ديگر نشان نميدهد...
نكته ديگر اينكه در اين دعوا حق با احمدي نژاد است زيرا رئيس جمهور بايد مخير باشد وزيرش را انتخاب يا عزل كند و ديگر اينكه همواره روساي جمهور پيشين دست رهبر را براي تحميل وزير باز گذاشته بودند و اينهم اتفاق مباركي است كه كسي (حتي اگر قرابت فكري با او نداشته باشيم) جلوي اين بازيچه بودن را بگيرد...