۱۳۹۰ اردیبهشت ۹, جمعه

به افتخار و احترام عروسی باشکوه پرنس ویلیام!

Bucket of Rocks


1- سه روز بود که وارد انگلیس شده بودم. داشتیم در شهر لیورپول پیاده پرسه می زدیم در خیابان ها. از من پرسیدند انگلیس را چگونه دیدی. گفتم من که بریتانیا را ندیده ام هنوز بغیر از چند ساعت در قطار لندن به گلاسکو و دو روز گیج خوردن در راه ها و خیابان ها. لذا فقط می توانم از حس اولیه ام بگویم با نگاه به مجموعه: احساسم این طور می فهمد که گویا انگلیس و بطریق اولی بریتانیا و با همۀ طبیعتش و ساختمان هایش و آدم هایش و هرآنچه در جغرافیایی بنام بریتانیا وجود دارد از توی زمین روییده اند. اگر آدم هایش نطفه و جنین و نوزاد و کودک و نوجوان و جوان و میانسال و پیرسال بوده اند و شده اند. و اگر درخت هایش هسته و جوانه و نهال و درخت جوان و درخت کهنسال بوده اند و شده اند؛ این فرمول در مورد ساختمان هایش و خیابان هایش و داروندارش هم ساری و جاری است.


2- امروز روز عروسی بسیار باشکوه پرنس ویلیام نوه ملکۀ بریتانیا بود. میلیون ها بریتانیایی همراه ده ها هزار گردشگر خارجی و در لندن از نزدیک و میلیاردها انسان دیگر در سراسرجهان از راه تلویزیون و اینترنت شاهد برگزاری این مراسم فوق العاده از هر نظر- چه هزینه ها و ریخت و پاش ها و چه پرداختن سمج به همۀ جزئیات تشریفات سنتی بریتانیا و چه شکوه تجدد در آرایش و پیرایش صحنه ها و آدم ها و جلوه های ویژه - را تماشا کردند و لذت بردند. البته که تعدادی در خود بریتانیا و مردمان بسیار دیگری در جهان نیز مخالف این مراسم بودند.


3- من اما خیلی خوشحالم که وقتی در خانه ام غریبه شدم بریتانیا نصیبم شد برای قبل از آزادی ایران از چنگال مرگ یا رهایی طبیعی خودم از زیبایی زندگی. چرا؟ به یک دلیل مهم و بدیهی و آن اینکه: اگر آخرالزمان بشود و امام زمان ظهور بکند برای آن کشتار و نابودی وحشتناک جهت پایان دنیا. بریتانیا آخرین جغرافیائی خواهد بود که سید خراسانی و شعیب ابن صالح دستشان به آن خواهد رسید. چون امام زمان و 313 نفر لشکر با وفایش ابتدا مصنوعات ساخته شده به دست بشر مثل اغلب شهرهای کشورهای جهان سوم را نابود خواهند کرد و آنگاه به سراغ طبیعت خواهند رفت برای ممنوعیت زندگی و عدالت نهایی. و بریتانیا که طبیعی ترین کشور جهان است. گفتم که هنوز همان حس لیورپول را دارم: "بریتانیا بدست بشر ساخته نشده است. بریتانیا از دل تاریخ بشر روئیده است. خانه هایش مثل گلهایش. و کاخ هایش مثل درختانش.


4- منظورم از این روده درازی این است که بگویم بریتانیا سنتی ترین مجموعۀ انسان مدرن روی زمین است. و از فرمول از بریتانیا بهتر در دنیا وجود ندارد: آن فرمول این است: "ریشه هایت را محکم کن تا شاخه هایت هرروز تازه شوند و تو ببالی و سر به آسمان بسایی." البته بیشترکشورهای اروپای غربی چنین ویژگی را دارند. ولی هیچ کشوری دردنیا نیست که اولاً: از روز اول تاریخ پیدایشش حتی یک چوب کبریت سوخته اش را هم دور نیانداخته باشد. و ثانیاً: با تقبل بیشترین هزینه ها اصالت قطعه قطعۀ تاریخش را با این سماجت مثال زدنی حفظ کرده باشد. - حواستان پرت 50 سال اخیر نشود که صنعت توریسم پیدا شده و این ابنیه و سنت ها محل درآمد شده و توجیه اقتصادی پیدا کرده. قبل از آن را می گویم که همه اش هزینه بود برای نگهداری -


5- چند روز پیش با دوست جوانم گفتگو می کردم در رابطه با همین مراسم ازدواج و او که بنحو برخورنده ای مخالف بود با این مراسم و شکایت می کرد از بی بی سی که روزها و هفته هاست نیمی از برنامه هایش را به این مراسم قرون وسطایی! اختصاص داده است و چه و چه... - چنان که افتد و دانی - خب طبیعی بود که شیفتگی مرا به این نوع سنت گرایی را هم گستاخ بود به خرفتی و پیری و اندیشۀ سنتی ام و ....  با او صحبت کردم و بدون اینکه بخواهم قانعش کنم. و نمی خواهم وارد جزییات شوم در اینجا. لذا فقط به این بسنده می کنم که بگویم "هویت" یک همبافتۀ بشدت تاریخی است چه درهیبت هویت شخصی و فردی. و چه در قالب هویت کشوری و ملی. همبافته به این معنای بدیهی که هویت یک جعبۀ بزرگ با جعبه های رنگ برنگ کوچکتر و سوا از هم در داخلش نیست که کسی یا کشوری یا ملتی بتواند درب جعبۀ هویت فردی یا جمعی را بازکند و بگوید بسیار خوب؛ چون من از این جعبۀ سیاه یا قهوه ای که مربوط است به یک خاطره و اتفاق تلخ و رنجورخوشم نمی آید لذا آنرا از جعبۀ هویتم خارج کرده و دور می اندازم.


6- هویت در هر شکلش و در هر اهمیت و وسعتی هم یک همبافتۀ رنگارنگ و مرکب است و اگر کسی اصرار داشته باشد بخشی از هویتش را انکار کند. بخواهد یا نخواهد کل هویتش را انکار کرده و بی هویت و بسرعت نابود خواهد شد. به آن دوست جوانم در آخر یک توصیه پیشنهاد کردم. نمی دانم گوش کند یا نه. به او گفتم: در اولین فرصت مرخصی بگیر و به ایران برو و پدرمادرت را در آغوش بگیر و سیر گریه کن و از آن ها حلالیت بطلب. از آنهایی که هیچگاه در 6 سال گذشته ای که مهربان نبودی با آنها گله ای هم حتی نکرده اند از تو به عاطفه و دوستی. بعد از بیست روزکه با کوله پشتی پر از هویتت برگشتی انگلیس همۀ مشکلات نداشته ات هم حل خواهد شد. دوستم یک ساینتنیست شده اخیراً. آیا می دانستید عاق والدین همان ترجمۀ پیشینی محروم کردن و محروم شدن ازهویت است!


7- می خواستم از این مقوله نقبی بزنم به باستان گرایان که پهلوی ها آزمایش کردند خطا بود و 50 سال بیشتر دوام نیاوردند. و به اسلامگراها که آخوند ها آزمایش کردند و خطا بود و بیشتر ازسی وچندسال دوام نیاوردند. و به روشنفکرها که اگر سعادت ایران را می خواهیم باید تاریخ ایران را با همۀ زشت و زیبایش بپذیریم و گرامی بداریم. انقلاب اسلامی سی ودو ساله چه خوب یا بد بخش مهمی از تاریخ ماست و همه مان در ایجاد آن نقش داشته ایم. با دشنام به دین و خمینی و... از این قبیل که نفی تاریخ می کنیم برای پاک کردن نقش خودمان در پیروزکردن انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی - بهمین صراحت عریان و خشن بدون کمترین توجیهی برای ما - راه به هیچ دهی نخواهیم برد. اگرهنری دارید باید صرف یکپارچه کردن این هویت گسیخته بکنید. نه اینکه نوبت هرکس می شود بخشی از هویت ما را بکند و دور بیاندازد. هویت یک جعبۀ پاندورا نیست. هویت یک فرش ریزبافت و پرنقش ونگار ایرانی است. زنده است بریتانیا! زنده باد ایران. یا...هو

۹ نظر:

مجتبا گفت...

دروود بر شما
با خیلی از نظرهای شما موافق و با خیلی ها مخالف . دوست عزیز همون بریتانیا که باهاش حال میکنی تو شکل گیری حکومت جمهوری اسلامی نقش اصلی رو بازی میکرده و با اجازه شما ما الان 30 ساله که مستعمره این کشوریم مثل هندوستان فقط شکلش فرق داره. و همه اینا از نفهمی همین مردم که هنوز نفهمیدن دارن از کجا و به چه شکلی چوب میخورن و به جای اینکه دنبال فرهنگ خودشون باشن دنبال فرهنگ عرب و هر چی دیگه که فکر کنی هستن . در ضمن همین بریز به پاشها که شما میگی دیگه دورش گذشته . حکومت سلطنتی دیگه این بازیارو باید تموم کنه چون عمرا تا چند سال دیگه دووم بیاره

Dalghak.Irani گفت...

ازبالاترین منتقل کرده ام:

gsgilan کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:
خارج نشین هم خارج نشین های قدیم!


binam کمتر از ۱ دقیقه قبل گفت:
البته که شما نازنینی واین پاسخ برای شخص شما نیست. بلکه به بهانۀ شماست اگرکسی ببیند:
1- اگرکینه ابزارمؤثری بود برای پیشرفت. الان باید شترهای قذافی حاکم دنیا بودند ونه رولزرویس های ملکه!
2- درصداقت وراستی آنانی که با پوند انگلیسی دشنام فارسی می نویسند. حتماً شک کن که دم خروسی را درحال پوشاندنند!
3-انسان مدرن شفاف وصریح است بی مجامله وپیچاندن. آنانیکه این صراحت وشفافیت را به بی شرمی ترجمه می کنند باید مواظب عمامه های پیدا وپنهان شان باشند. چون فقط وفقط آدم کهنه دشنام بلد است. چون کم می آورد. یا...هو

ناشناس گفت...

این انگلیسیهای به ظاهر جنتلمن دستشان به خون میلیونها نفر آلوده است. خون دنیا را می مکند و هیچ فایده ای برای ندارند. درست مثل الیگارشی ایرانی. اسراییل را اینها درست کردند و جنگی راه انداختند که در آن فقط خون مسلمان و یهودی ریخته میشود. از دیکتاتورترین آدمهای روی زمین حمایت می کنند تا وقتی تاریخ مصرفشان تمام شود و بترسند مردم حکومتی را سر کار آورند که منافعشان دیگر تامین نشود. آنگاه جهت خود را با باد عوض میکنند.

ناشناس گفت...

حرف انگلیس شد باید بگم تلاشهای شما در این وبلاگ بیشتر از اینکه یادآور عقاید یه دلقک آلمانی باشه منو یاد یه ضرب المثل انگلیسی میندازه. مضمون اون ضرب المثل اینه: وقتی دارن بهت تجاوز میکنن و نمیتونی کاری کنی، سعی کن لذت ببری!
سعی میکنیم دلقک! سعی میکنیم از کارایی که احمدی نژاد باهامون میکنه لذت ببریم!

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناشناس نکته سنج.
چه ضرب المثل بیستی! سخت است ولی بی شرمانه هم نیست.

آرش گفت...

هم اکنون در تمام سینماهای پایتخت: جدایی محمود از آقا.

فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی اسفندیار رحیم مشایی.

برنده بهترین فیلم از نگاه تماشاگران, جشنواره فیلم مردمی ایران

نسرین گفت...

دربخش 6 اصراربه غلط اسرارنوشته شده

Dalghak.Irani گفت...

نسرین جان سلام
خیلی ممنون. ولی کامنتت دیررسید وقبلاً تذکرداده بود یکی ازخوانندگان وتصحیح کردم. مرسی که دقیقی. یا...هو

Hel. گفت...

سلام دلقک ایرانی. :)
خیلی خوب بود. مرسی.