۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

آیا حسین شریعتمداری ازدست مهندس مشایی دیوانه شده است!

The Conversion of Saint Paul



1- درپست "جیغ روحانیت؛ نیشخند دولت: منافع ملت" نوشتم که علت انتشاربا تأخیر نسخۀ الکترونیکی کیهان شنبه بضرس قاطع حذف سرمقالۀ تند شخص شریعتمداری برعلیه احمدی نژاد بمشاطه گری اسفندیار مشایی بوده است. وقطعاً آیت الله خامنه ای چنین مجوزی را نداده است به این دلیل بدیهی که احمدی نژاد جری ترازاین نشود و دو سال ونیم باقی مانده ازریاست جمهوری اش بیشترازمشکلی که قابل پیش بینی است دشواری مضاعف ایجاد نکند برای الیگارشی روحانیت سیاسی. 

2- چند روزپیش نیزبرسرماجرای مزایدۀ خودروقدیمی احمدی نژاد طی مطلبی با تیتر "غسل دادن آیت الله خامنه ای درلگن احمدی نژاد" گفتم که این پروژۀ مشترک رجا نیوز وکیهان برعلیه خریدار خودرو احمدی نژاد پایه واساسی ندارد و شریعتمداری از استیصالش است که به هرتخته پاره ای متوسل می شود تا بلکه حریف مشایی عزیز بشود.

3- امشب اما هردو گمانه زنیم ازراه کواکب!-قابل توجه خوانندۀ ناشناس- درصفحۀ 2 کیهان چهرۀ واقعیت بخود گرفت. وشریعتمداری گزارش مربوط به فروش خودرو را با انداختن مسئولیت آن بگردن رجانیوزپس گرفت. وتمام دق دلی اش ازمشایی و احمدی نژاد درمقالۀ حذف شده اش دردیشب را ریخت توی یک سرمقالۀ راجع به سقوط قریب الوقوع آل سعود درعربستان. چرا؟

4- برای اینکه امیرقطرگفته درهیچ پیمانی علیه ایران شرکت نمی کند اولاً. وزیر خارجۀ ایران همتایان ترک وآذربایجانی خود را برده ارومیه که سیاست منطقه ای عقلانی جدید ایران را درشاخۀ دولت های غیرعرب تحرک بیشتری ببخشد ثانیاً. روحانیت نتوانست با همۀ زوری که زد دولت را واداربه موضع گیری غیردیپلماتیک و مداخله جویانه برعلیه تحولات کشورهای عربی منطقه وشمال افریقا بکند ثالثاً. برای خواباندن برخی صدا های ضعیفی که نشان ازتمایز گذاری کشورهای عرب منطقه بین احمدی نژاد وآیت الله خامنه ای خبرمی دهد رابعاً.  با این تمهیددرست و قوی که برادر حسین می داند که چون او نمایندۀ رهبری است ودرخارج ازایران رهبر را تعیین کنندۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی می دانند، ومواضع کیهان را رسمی تر از اظهارات دولت مردان ارزیابی می کنند. لذا خواست با این عمل؛ دیپلماسی عقلانی جدید کشوررا درنطفه به شکست بکشاند. وهمین روزها منتظرباشیم که یک گندی هم مجدداً سپاه قدس علنی خواهد کرد درارسال اسلحه ودخالت در کشورهای شیعه نشین یا فلسطین.

5- اما دم خروس سرمقالۀ ضد منافع ملی ایران شریعتمداری درکیهان را چگونه می شود احرازکرد:

الف- درعربستان که خبری نیست تاچه رسد به سقوط دریک قدمی حکومت پادشاهی آن.

ب- شریعتمداری درهرجای نوشته اش اسمی ازبحرین برده، تأکید کرده است که بحرین استانی ازایران است که با خیانت شاه ازایران جدا شده است. یادمان نرود که چندی پیش بود که دریک نوشتۀ رقیق تری همین کیهان این جدایی بحرین را علم کرده بود که بحران تاقطع روابط دوجانبه هم پیش رفت. وبهمین خاطرهم بود که متکی برای عذرخواهی به منامه رفت وآن پاسخ طنز علیک به سلام هیلاری کلینتون از تویش درآمد.

پ- استنادات مورد استفادۀ سرمقالۀ کیهان چند جملۀ دستچین وتحریف شده ازگفته های نئوکان های امریکایی دررسانه های غربی است که:

(1)- همۀ این خزعبلات درشش ماه گذشته ازسوی همین کیهان چه بصورت جدی برای نشان دادن ترس غرب ازایران، وچه بصورت مسخره درستون گفت وشنود شخص برادرحسین مورد استفاده واستناد قرار گرفته است. مطالب تا آنجا کهنه است که جدیدترین آن که مربوط به تحلیلی ازرابرت ایندایک است وبنابه اعتراف خود شریعتمداری مربوط به 18 فروردین یعنی ده روزپیش بوده است.

(2)- رسانه های نئوکان بیشتراین مطالب اغراق آمیزرا با این هدف منتشرمی کنند که دولت امریکا وکل دنیای غرب را متقاعد کنند که فرصت را ازدست ندهند وایران را هم لیبیائیزه کنند. آنان کوچکترین اعتقادی به نیرومندی ایران ندارند وبیشتربقصد نابودی ایران تلاش می کنند.

6- بنابراین شکی نمی ماند که این سرمقالۀ کهنه وپروپاگاندای ضدعرب وسنی برای تخریب درسیاست منطقه ای عاقلانه وجدید دولت ایران نوشته شده است وبس. لذا ما بیشترازسه گزینه درروی میز سیاست امروزایران نداریم: اول- "زنده باد احمدی نژاد جدید وعقلانی." زنده باد حسین شریعتمداری همیشگی وضدایرانی". "زنده باد جنبش سبزبا اولویت فحش ودشنام هرجایی." "Regime change " بابا تودیگرکی هستی!

7- برخی براین گمانند که من نه دلم برای روزنامه نگاران جلای وطن کرده می تپد. و نه ازاقتصاد وآگهی بازرگانی ودخل وخرج سایت وروزنامه بی خبرم. درحالیکه چنین نیست ومن همین امروز هم نفس نفس زدن های خودمان را درنبودن جنبش سبز می شنوم ومی بینم. اما - واین اما خیلی مهم است- پس ایران چی! وهموطنان گیر افتاده دردست یک مشت آخوند اهل دقیانوس چی! دیریازود واقعیت تلخ برما چیره خواهد شد. آنوقت چه!؟ لذا اگرقصد خیری داریم باید طرحی نو دراندازیم وبازی را با قواعد شناخته شده دنبال کنیم. کمی باید بیشترفکرکنیم وزمینی جدید وموافق منافع ایران وایرانی طراحی کنیم. حتی اگرنمی خواهیم درزمین ا.ن بازی کنیم. واین ممکن است-منظورم ازا.ن احمدی نژاد است. چون کیهان برای ابراهیم نبوی عزیزهم ازاین اختصاراستفاده می کند.- یا...هو


بعد ازتحریر:
من کسی را دعوت به هواداری کورازاحمدی نژاد نابینا نمی کنم. من پیشنهاده ام این است که: "احمدی نژاد بینا را با بینایی دیدگاه تعقیب کنیم." همین!



۱۲ نظر:

Dalghak.Irani گفت...

آزمایش وآموزش نکته سنجی:

اول آزمایش:
درموضوع تکذیب گزارش خریدارخودرواحمدی نژاد چه نکتۀ مهمی بنظرتان می رسد. وازآن چه نتیجه ای می گیرید.

راهنمایی:
برای پی بردن به نکته یا نکات موردنظرباید روی خبرکیهان کلیک کنید وآنرا ببینید نیازی به خواندن هم نیست.

آموزش:

پاسخ راامروزساعت 14 بوقت لندن درکامنت دیگری خواهم نوشت. پس لطفاً تا قبل ازآن ساعت پاسخ را بفرستید. یا...هو

MiM گفت...

اینکه بدهکاری این بدهکار بزرگ بانکی و صاحب سهام بودنش در بانکهای تازه تاسیس تکذیب نشده و اتفاقن تایید شده و طبق اشارات وصل به مشایی به قول دلقک نازنین است شاید ادامه تخریب مشایی باشد و تکذیب خرید خودروی احمدی نژاد توسطش، تبرئه احمدی نژاد و جداکردن حساب مشایی و احمدی نژاد از هم و فرستادن پیام برای او.
نمی دانم شاید امید به بیرون آوردن شتر را دارند بی سوختن سیخ و کبابی...

رایان گفت...

عیان ترین چیزی که نظر آدمی را در تیتر خبر جذب می کند، تایید وجود آن بدهکار 1200 میلیارد تومانی است. و شاید اینکه آن شخص حاضر به خرید خودرو نشده است.

Dalghak.Irani گفت...

آموزش:
آموحتم هم ازرایان وهم ازMiM خیلی ممنون. راستش اینجوری ندیده بودم وکمک شما باعث فهمم شد. اما آن سفر15 روزه به لندن با هزینۀ خودتان اگربتوانید ویزا بگیرید-اگردرایران هستید- را برنده نمی شوید.
من هم بنکات دیگری توجه کرده ام:
1- کیهان به آسانی خبری را تکذیب نمی کند. واگرشاکی اقدام بفرستادن پاسخ وچاپ آن طبق قانون مطبوعات بشود هم یا چاپ نمی کند یا درغیرجای اصلی وکوتاه وبرگزیده ای ازپاسخ ونهایتاً با توضیح مفصل دیگری دردفاع ازموضع خود درهمان پاسخ مسأله را چنان گم می کند که کسی سردرنیاورد ازادعاهای دروغش.
2- اما این بار کیهان بدون اشاره به اعتراض وتقاضای خاصی اقدام به تولید وچاپ پاسخ خود کارگرفته است. ونه تنها آنرا مفصل وبدون اظهارنظرشخصی مجدد چاپ کرده است. بلکه درهمان جا وبهمان تفصیلی که اصل خبردروغ را چاپ کرده بود منتشر کرده است. حتی از (خبرویژه) درداخل پارانتز هم نتوانسته عدول کند و...
3- لذا دست های لرزان شریعتمداری درپشت این غلط کردم نامه آن عنصر یگانه ایست که مرا بقدرت مشایی بشوق می آورد. شریعتمداری واخلاق وقانون و...! این معجزۀ هرپیامبری باشد من بدین او هستم. چون شریعتمداری عصارۀ چرکین یک فکرپلید وخانمان برانداز است. یا...هو
وممنونم از رایان ومیم نازنین که دق الباب دلقک را تحویل گرفتند.

Unknown گفت...

http://niaak.blogspot.com/2011/04/blog-post_17.html

http://niaak.blogspot.com/2011/04/blog-post_16.html
دلقک عزیز و محترم ،این دو لینک را حضورت تقدیم می کنم برای بیشتر و بهتر دیدن قضایا ،امیدوارم حمل بر اسپم نکنی ، دلیلی بر انعکاس "کامنتم" نمیبینم ، تصمیم نهایی با خودت !

Dalghak.Irani گفت...

سلام chariar عزیز
من ازهرکامنتی با هرمحتوایی استقبال می کنم. بجز
1- دشنام وفحش وکلمات رکیک داشته باشد.
2- اعلامیه برای تبلیغ این رژیم وآن حزب ودیگری شخص وازاین کلیشه ها باشد که بصورت کلیشه تکرار شود.
3- کامنت هایی که نه گوینده اش بفهمد چه می گوید. نه من بفهمم منظورش چیست ونه خواننده های وبلاگ سرگیجه نگیرند ازافاضات مدعی. البته این نوع کامنت را پاسخ می دهم وراهنمایی می کنم واگرمؤثرواقع نشد با طنزگزنده منصرفش می کنم.
ازکامنت شما که حاوی دوتا لینک است به یک وبلاگ ناشناس وبرای سرگرمی هم. استقبال ومنتشرمی کنم. که خواننده ها بتوانند استفاده کنند.
ولی ازشما این گله را دارم که سطح مرا خیلی زیاد پایین آورده ای واین همه زوروزحمت شبانه روزی مرا برای توضیح وتشریح مشکلات ایران درحوزۀ فلسفه ونه سیاست را به نوشتۀ ازروی بیکاری وسرگرمی وبلاگی ناشناس فروکاسته ای که چندتا شوخی اقتصادی است ودروغ گویی احمدی نژاد.
البته که فرمایشات چند کلمه ای این ادرس ها جز برای تیترداغ درسایت های اجتماعی وتولید امتیاز وسرگرمی برای کاربران آن ها درحد وقت ومطالعۀ من نیست.
من می گویم دروغ اعظم که حکومت دینی است را نگاه کنیم. توبرای من لینک می گذاری که حجم نقدینگی وآمارها درزمان خاتمی کجا بوده ودرزمان احمدی نژاد به چه رشد وجشتناکی رسیده است. یا دولت بدهی دارد یا نداردورشد اقتصادی را اعلام می کند یا نمی کند. من می گویم رفتن زنان به ورزشگاه چارۀ درد ماست وآزادی کنسرت وسینما وزن وهیجان درعرصۀ عمومی وتو ازدورۀ نوستالوژیت درزمان اصلاح طلبان مثال می آوری.
من که هزاربارگفته ام که حمایت من ازهرکس وگروه وفکری مشروط به منافع بلند مدت ایران دررهایی از فلسفۀ مرگ روحانیان است ومن نه ازموضع اقتصادی احمدی نزاد دفاع کرده ام ونه می کنم ونه تخصص آن را دارم.
ولی برای اینکه آن وبلاگ نویس هم بداند که گاهی دلنوشته های ازروی شکم سیریش ممکن است باعث اغتشاش فکری خوانندگانش شود عرض می کنم:
رشد حجم نقدینگی دراقتصاد بد است نه بخاطر اینکه عدم رشد مقدس است. بلکه رشد نقدینگی به این دلیل بدیهی بد است که تورم را دامن می زند وباعث نارضایتی جامعه می شود. همین ونه یک کلمه بیش ونه یک کلمه کم.
حالا اگررشد نقدینگی درابعاد وحشتناک آمار وارقام ودیگرهیچ این وبلاگ نویس باعث تورم فزاینده وشورش گرسنگان نشده است وجامعه حتی ازنظر اقتصادی شاداب تربنظر می رسد وقیمت ها را با هرترفند درست وغلطی کنترل کرده اند من که نمی توانم بگویم چون تئوری های اقتصادی این بدی را می گوید ولی دردولت احمدی نژاد بهرعلت ورائی وماورائی این اتفاق ازمهارخارج شدن قیمت ها اتفاق نیفتاده است. نباید من تئوریم را بازخوانی کنم بلکه باید پینوکیو را مقصربدانم که معلوم نیست با چه حقه ای اسلام شهری هارا ومشهدی هارا نمی گذارد مثل دورۀ هاشمی شورش کنند.
خواستم فقط بگویم که اصولاً سطح وبلاگ من خیلی خیلی زیاد با این چرک نویس های برای خالی نبودن عریضۀ دیگران تفاوت ارزشی دارد. ومن انتظاردارم که مرا به فیلسوفان، اقتصاددانان، جامعه شناسان وروان شناسان ومردم شناسان احاله کنید ونه به زردنویسان برای اطفاء حریق در...! پاینده باشید. یا...هو

ناشناس گفت...

بسم الرب المهرج و المهرجون
سلام
نیامده ام چیزی در باب بحث اضافه کنم. من نوشته ها را همان موقع که مینویسی و منتشر میکنی میخوانم و حتی بیش از 10 بار در روز بر میگردم و کامنت ها را هم میخوانم. حتی آن شب که از تنهایی به سرت زده بود و خودت به خودت در پست تاجیک پاسخ میدادی تنگت نشسته بودم. راستش 3 4 خطی نوشتم و بعد دیدم حال ندارم تکمله اش را بنویسم. پس همه را قلم گرفتم. الغرض یکشنبه است و از بخت نیک یا بد روزگار که امیدوارم روزی دستم به چرخش برسد تا با میخ پنچرش کنم- من مثل هر روز گوشه ی یک کتابخانه در یالغوز آباد بریتانیا نشسته ام و به اصطلاح کارم را میکنم. هم خسته ام و هم عصبی! خسته ام چون دیشب خوابم قد نداد و عصبی چرا که یک نا مسلمان چینی کنارم نشسته و 1 ساعت است مدام چیپز میخورد و قارچ و قورچ چیپزش تمرکز و هواس و آرام از من میگیرد.
بگذریم
میدانم تو هم امروز مشغولی و بساط سیرک برپاست. اما بعد از دلقک بازیت رسیدی سری به من بزن تا گلویی به اشربه ی داغ تازه کنیم!!
الی المهرج الایرانی

Dalghak.Irani گفت...

تو که مرا انکارکردی دلقک نبودنم را. چنان دعوت سفت وسختی می کنی که گویی دلقک ها پیامبرانند درعلم غیب ولدنی. توکجایی تا چارقت دوزم سرم شانه کنی! ویک نشانی که به شانه خاکی نزنیم هردو! روزگارغریبی است نازنین. یا...هو

Unknown گفت...

دلقک عزیز به گمانم دچار سو تفاهم شدی و به این دلیل کمی از کوره در رفتی ،وبلاگی که به آن ارجاعت دادم متعلق به احمد سیف است که مدرس اقتصاد و مقیم پاریس است و مهمان گاه بگاهی بی بی سی صفحه دو ،حال چطور ایشان را به جا نیاوردی احتمالا پروفایلش را ندیدی ، چرا فکر کرده ای که ایشان یک زرد نویس است نمی دانم .ولی این را میدانم که دفاع کسی مثل دلقک از احمدینژاد با وجود مشکلات و مصائب نظری و ایجابی و القایی ولی با رد وضع موجود و با نگاه انتقادی جدی به شرایط روز مملکت ،تفاوت ماهوی دارد با آن طرفدار احمدی نژاد بیسواد و مغرض که ایران را بهشت می انگارد و خواهان حفظ وضع موجود است به همین خاطر خواندن مطالبت را با علاقه دنبال می کنم و اگر مطلبی را با تو در میان میگذارم نه اینکه قصدم پنبه کردن بافته ات باشد بل به این امید که به طرح نظرات راهی پیدا کرده ودر تنویر افکار نقشی هر چند نا چیز داشته باشد ،هیچگاه نخواستم منفی بافی ای کرده و باعث دلگیری و کدورتی شوم ، میدانم که مطالبت مانند سنگ های یک بنا ،یک به یک بالا رفته و به یکدیگر مربوطند و زحمتش را کشیدی .این را هم اضافه بکنم و مطلب را درز بگیرم ،جنبه های فلسفی و سیاسی به عقیده من به یکدیگر ربط دارند و دومی از اولی تاثیر می پذیرد و نمی توان ایندو را از هم جدا کرد . در پایان لینکی میگذارم ،امید که مورد پسند قرارگیرد ،یا علی !!!

http://aayande.wordpress.com/2011/04/15/%D8%A8%D8%BA%D8%B6-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%87-%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%8C-%D9%86%D9%87-%D8%AD%D8%A8/#more-1741

ناشناس گفت...

نشانی شد نشانه سوی میلت
ناکجا آبادی

Unknown گفت...

در کامنت قبلی مراد، "طرفدار بیسواد" احمدی نژاد بود و نه غیر آن و میدانم که این اشتباه مطلب را از حیز انتفاع انداخت و نقص غرضی شد که مپرس !

Dalghak.Irani گفت...

CHARIAR عزیز
خیلی ممنون. بلی من عصبانی شدم. اگرپاسخ خیلی خیلی کوتاه ونمادین بخواهم بدهم برای این کامنت شما می شود اینجوری:
1- من ازاحمدی نژاد دفاع مشروط می کنم ونه دفاع. که این دوبا هم تفاوت بنیادین دارند.
2- من ازتیتربه لید وازلید به متن وازمتن به مؤلف می روم درهرمطالعه ای ونه برعکس. لذا نام ها وعنوان ها ارزشی ندارند تا هنگامیکه متن های بی ارزش صادربکنند.
3- دونوشتۀ لینک دادۀ شما حتی زردهم نیستند ومن با ارفاق به آنها زردگفتم. چه آن متن هارا یک دانش آموزراهنمایی هم بهترازان می نویسد ونیازی به دکترا نیست.
4- اهمیت عنوان ها وآدم ها دراحساس مسئولیت هایشان برای اگاه کردن جامعه است که تبلورمی یابد ونه درمسخره بازی هایشان برای وبلاگ نویسی. اگرآقای دکتر مقالۀ اقتصادی ونقد می نویسد باید آداب نوشتن را رعایت کند واگردنبال هزل وهجو وسرگرمی است نباید کاری کند که شمارا ترغیب به جدی بودن مسأله کند ولینک دادن درحدمرجع بودن و بدیگری.
5- هرآنچه راجع به احمدی نزاد ومشایی گفته ای مستند وبا معاینۀ دقیق میدانی ازهواداران بی سوادش هم باشد برای من فرقی نمی کند چون من خودم راهم ونه رهرو. واسب پیشکشی را دندانش را نمی شمارم. بمن ارتباطی ندارد که احمدی نژاد با چه انگیزه جلو تحجرروحانیت می ایستد برای من ایستادنش تا موقعی که ایستاده مهم است.
6- من می خواهم راهی را نشان بدهم که درواقعیت بیرونی موجود است ونه راهی که نه وجود دارد ونه درتوهم کودکان می گنجد. بنابرفرمایش "همه را مسخره کنیم" این آقایان وخانم ها باید رژیم اخوند هارا سرنگون کنیم چگونگی اش هم به آنها مربوط نیست چون درپاریس راحت هستند. ولی من بچه هایم درتهران هستند ونمی خواهند ایران را بقصدلندن ترک کنند. من برای ایجادحق انتخاب برای ایرانیان است که می نویسم ونه برای نوستالوژی انتقام از آخوند واحمدی نژاد.
7- کمی بزرگ نمایی کردم دراعتراف به عصبانیتی که بمن نسبت داده بودی. چون من اصولاً ادم عصبی نیستم که کورم می کند اگرباشم. مرسی. یا...هو