۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

عصبانی نشوید این یک خواب آشفته است! همین.

Maiko in Landscape


1- عصری برنامۀ مجری محبوبم مهدی پرینجی را می دیدم دربرنامۀ صفحۀ 2 تلویزیون بی بی سی فارسی. بحث مصاحبۀ مطبوعاتی محمود احمدی نژاد بود وروابط منطقه ای ایران واعراب وبهانه اش هم همان تک جملۀ احمدی نژاد که گفت قطعنامۀ شورای همکاری خلیج فارس درمورد مداخلۀ ایران درامورداخلی انان ازنظرحقوقی ارزشی ندارد واین قطعنامه تحت فشارسیاسی امریکا صادرشده است. این البته تنها جمله ای هم بود که کیهان باغیظ ازپختگی سیاسی جدید احمدی نژاد که گزک دست هیچ اسلامگرای بی وطنی نداده بود درطول مصاحبۀ سه ساعته اش وازجمله شریعتمداری بناچارتیتراول کیهان سه شنبه کرده بود. میهمانان کارشناس بی بی سی امیرطاهری غول مطبوعاتی زمان شاه بود درسردبیری کیهان وحسن فتحی ازتهران. که هرچند من اورا به آوازه نمی شناسم ولی یکی دوبارکه دربی بی سی دیده ام مثل خیلی های دیگرچرت وپرت نمی گوید حداقل.


2- برنامه که شروع شد وگزارش ابتدایی برنامه با ان جملۀ غرورانگیز ودرست احمدی نژاد شروع شد که با اعتماد بنفس می گفت: "بهتراست همه قبل ازهرحرفی راجع به ایران خوب نقشه را نگاه کنند وببینند که با کی دارند حرف می زنند واین را به همه می گویم وحتی به امریکا"-پایان نقل قول به مضمون- واحمدی نژادنگفت ما ام القرای اسلامی هستیم. یا ما امید مسلمانان جهان هستیم. یا به نقشۀ جمهوری اسلامی ایران نگاه کنند و... بلکه فقط گفت به نقشه نگاه کنند وایران؛ بحث شروع شد که وارد جزییات نمی شوم ولی علاوه برمجری که مثل همیشه مسلط وبی طرف بود دربحث وبرنامه را درست هدایت می کرد میهمان داخل ایران برنامه آقای فتحی مشخصاً کم می اورد ووقتی پرینجی ایراد می گرفت که این موضع احمدی نژاد یک موضع واکنشی ودفاعی بود درمقابل کنش سران عرب وگفتۀ شما (فتحی) درمورد دشمن تراشی را نمی شود به آن بارکرد فتحی دچاردست پاچگی می شد ومی زد به صحرای کربلا ومرتب ازبخش تندرو حاکمیت می گفت ومعلوم هم نمی کرد که این بخش تند رودرسیاست خارجی کدام بخش وکدام شخص است.


3- برنامه تمام شد وخیلی خسته بودم ازدیشب وکارهای زیاد متفرقه ای که امروز انجام داده بودم لذا درهمان اتاق کارم روی کاناپه درازکشیدم وخوابم برد. اینک که سه ساعت ازوقتی که خوابم برده گذشته است وبمناسبت خواب وحشتناکی که دیده ام ازخواب پریده ام؛ آماده ام که خواب ترسناکم را برای شما تعریف کنم. ولی خواهش می کنم جدی نگیرید ونترسید چون این یک خواب سرشب است وبه تعبیر معبران ممکن است ازانباشتگی غذا درشکم بیاید وصداقت خواب های صبح صادق را ندارد.نه خودتان وحشت کنید ونه آنرا برای کسی تعریف کنید ونه این مطلب را جایی لینک کنید که باعث آبروریزی شود برای من. فقط ازاین جهت دراینجا می نویسم که تاریخ شفاهی این دوره هم مثل تاریخ کتبی هردورۀ دیگربایدشامل همۀ زشت وزیبا ها وهمۀ شکست وپیروزی ها وهمۀ وقایع دربیداری ودرخواب باشد که شاعرفرموده: "شتردرخواب بیند پنبه دانه/ گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه" مرسی ازاین که راز دارخواهید بود. واما خواب:


4- خواب دیدم درمیدان آزادی تهران هستم وجمعیت انبوهی آوازخوان ودست افشان  گوش تاگوش تاچشم کارمی کند ایستاده اند وهرازگاهی با صدای ترسناکی شعارمی دهند: "احمدی احمدی حمایتت می کنیم". اول فکرکردم که خواب می بینم والا من توی لندن خوابیدم توی تهران چکارمی کنم. تازه اگربه حرف یکی ازخوانندگانم که توصیه کرده بود برگردم ایران برگشته باشم ایران من توی میدان آزادی چه می کنم بین هواداران احمدی نژاد ملعون. وبدترازآن احمدی نژاد واین همه طرفداردرتهرانی که پایگاه جنبش سبز مردم ایران است. راستش چندین بار سکندری خوردم وکم مانده بود که زیردست وپای جمعیت سربلند که مرا به هیچ می گرفتند له شوم. لذا بهرجان کندنی بود خودم را رساندم به یکی اززمین های بلند اطراف میدان وجایی دردیدرس جمعیت پیدا کردم وهاج وواج ایستادم.


5- همین طور گیج ایستاده بودم که یکباره شنیدم که یکی صدا می زند دلقک دلقک دلقک ایرانی. با یک یا حضرت عباس غیرارادی برگشتم ورد صدا را تعقیب کردم وجوانی سبزه رو ومتوسط اندام را دیدم که دست تکان می دهد وبازحمت راه بازمی کند ازمیان جمعیت تا بطرفم بیاید. جوان دوست داشتنی به نزدیکم که رسید هن وهنی می کرد ازفشاری که تحمل کرده بود ولی لبخند شاد وشیطانی خستگی اش را رنگ می کرد به پیروزی. جوان گفت من بسیجی سبزاندیش هستم که خوانندۀ وبلاگ شما بودم ومدتی هم کامنت می دادم ومخالف دیدگاه سیاسی شما بودم. من هم خوشحال استقبال کردم وگفتم خوشوقتم ولی خواهش می کنم یک توضیحی بده ببینم این چه بساط مسخره ایست که راه افتاده درام القرای اسلام سبز. بسیجی خندید وگفت ماجرا طولانی است ودستم را گرفت وکشان کشان مرا برد به یک کافی شاپ درهمان نزدیکی میدان آزادی وگفت بنشین تا قهوه یا چای سفارش بدهم وبگویم چه خبرشده. من هم گفتم مرسی قهوه می خورم واوسفارش داد ونشست.


6- بسیجی سبز اندیش گفت که ما درهمین سه چهارثانیه ای که توداری خواب می بینی همه باهم دچاردگردیسی شدیم وخارج وداخل، واقعی ومجازی، سبز وسرخ وسفید وآبی وحتی سیاه، روشنفکروعامی وخلاصه هرکس بغیرازهمۀ آنانی که یا جزو الیگارشی روحانی هستند یا نگهبان ونگهدارآن ها هواداراحمدی نژاد رییس جمهورشدیم ودرداخل آمدیم به خیابان ها که می بینی ودرخارج بیانیه ومقاله واعلام حمایت نوشتند وهمه گفتند که ما ازاحمدی نژاد ومشایی حمایت می کنیم وروحانیت باید یا خواسته های اورا دراهمیت ملیت وایرانیت وشادی وآزادی های اجتماعی وحجاب آزاد زنان و... را رسماً بپذیرد ونوشته بدهد ویا اینکه باید ازحکومت دست بشوید وقدرت را واگذارکند به رییس جمهوری که خود رهبر گفته است 25 ملیون رآی دارد وما هم اضافه شده ایم. من که می دانستم درعالم واقع چنین چیزی اتفاق نمی افتد وفهمیدم که خواب می بینم دیگرترسم ریخت وپرسیدم حالا انتظار چه عکس العملی ازسوی رهبر والیگارشی روحانیت دارید.


7- بسیجی سبز اندیش گفت که ما فکرمی کنیم با توجه به دوسال ونیمی که ازدورۀ ریاست جمهوری احمدی نژاد مانده واورسماً رییس جمهوراست دست الیگارشی روحانیت برای برکناری او بعد ازاتفاقاتی که درسال 88 و89 افتاد به هیچ جا بند نیست. تازه مگر توده های هواداراحمدی نژادبعلاوۀ نخبگان داخل وخارج ایران که به احمدی نژادپیوسته اند چوب الف یاردبستانی هستند که رهبربتواند با استناد به حمایت ضدانقلاب ازاحمدی نژاد بخواهد اورا بنی صدری کند. لذا شک نداریم که روحانیان محترم ومراجع دینی که دغدغۀ دین دارند دست ازحمایت برخواهند داشت وبه حوزه وحفاظت ازدین مردم برخواهند گشت ودیگران هم عددی نخواهند بود تا درمقابل رییس جمهور عرض اندام بکنند. تنها نگرانی نصفه ونیمه مان ازخوداحمدی نژاد است که می ترسیم مجدداً برگردد به همان تندروی های غیرمعقول قبل ازیکسال گذشته اش واین عقلانیت سیاسی تازه بازیافته اش را رها کند. این هم البته فقط یک پیش بینی احتیاط آمیز است وما فکرمی کنیم بادیدن پشتیبانی همۀ ملت ازسیاست ورزی معقول جدیدش خاضع وخاشع تربشود وامید مارا نا امید نکند. تازه اسفندیار رحیم مشایی هم هست که خیلی ازما به اوهم دلبسته ایم درتصحیح مسیر. بعدهم اگر خدای ناکرده توزرد ازآب درآمد ما که هزینه ای نداده ایم ودوباره برخواهیم گشت به موضع مخالفت وباقی داستان سبز.


8- تا آمدم بگویم که همین خواب را من دروبلاگم نوشتم وبیش از پنجاه کامنت مشابه شتردرخواب بیند پنبه دانه/ گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه که خودش یک رکورد غیرقابل باوراست گرفتم بیدارشدم ودیدم اصلاً هم خیس عرق نشده ام ونترسیده ام ازیک چنین رؤیایی! یا...هو

پی نوشت:
این خواب وبیداری را چندروزپیش نوشتم. اتفاقاً فردای آنروز بسیجی سبزاندیش بعدازمدت های طولانی غیبت یک کامنت داد. من هم برای اونوشتم که یک چنین خوابی را نوشته ام وازترسم پست نکرده ام. الان اما دیدم که بعدازعزیزمان امیر ارجمند ومجتبی واحدی، اخیراً هم جناب مزروعی پدر به اعضای راه سبزامید اضافه شده اند ومصاحبۀ افشاگر وروشنگر وهمه فن حریفی هم کرده اند. ومهاجرانی که گفته است عضو نیست -چراسقلمه می زنی من چه می دانم کدیورعضو است یانه- وتصمیم گرفتم همۀ خطرات را بجان بخرم واین پست را منتشرکنم. بابا هرچه باشد احمدی نژاد ومشایی یک هوش خداداد غریزی دارند خداوکیلی! نه شما قضاوت کنید.

۱۷ نظر:

قیصر گفت...

دلقک عزیز نگفتی خوابهای قبلی رو که میدیدی صادق بود یا نه؟ زودتر بگو که نگرانم بدجور!!!

Dalghak.Irani گفت...

قیصرجان سلام
جان خان دایی یادم نیست قبلاً کی خواب دیدم. اینست که شما حمل برصحت کن انشاء الله برورکعت بعدی نیازرا تمام کن. مرسی که آمدی و پرسیدی. یا...هو

Ali گفت...

دلقک جان سلام

خسته نباشید

حالا همین که این اوهام و احلام را به حساب رویا گذاشتی و توهم نزول وحی نکردی باز جای شکرش باقی است.

موید اینکه میر حسین یک بار از اختلافات داخلی میان مشایی و مخالفانش به جنگ زرگری تعبیر کرد این نقل از رهبری است که جایی خواندم گفته بوده ما درون خودمان باید یک جناح چپ داشته باشیم

ایام عزت مستدام

ناشناس گفت...

سلام دلقک عزیز. خداییش مرحبا. تو این بلبشوی عجیب نقطه نوری واسه من! حرفات رو می خونم و فیض می برم اساسی. اما با این مردم ، با این ایرانی های عجیب که واقعن دارن گوشت هم رو می بلعن امیدی هم به دموکراسی هست؟ آیا توجه و عقل تو اکثریت مردم ما نمرده؟ از کوچک ترین رفتارها می شه این رو فهمید. راه رفتن تو خیابون، رانندگی، تحصیل، حرف زدن و ... . ادبیات احمدی نژادی ادبیات مردم ایران نیست حقیقتن؟

Dalghak.Irani گفت...

Ali جان سلام. مرسی.
من انسانی مدرن هستم وجزبه نتیجه ها کاری به انگیزه ها ندارم البته که مهندس موسوی بعنوان یک انسان سنت گرا ورقیب سیاسی باید سعی درتخریب حریف بکند. من دقیقاً ادعای ایشان را رد می کنم. زیرا شواهد همه گویای این است که یک اتفاق واقعی ونه شو بدون عمل وکوتاه آمدن های مرسوم قبل ازاحمدی نژاد افتاده است وهرروز پررنگ ترمی شود. من بعنوان کسی که ایران را دوست دارم با نوشتن واستقبالم ازتغییرات حتی کم هم رییس جمهوررا تشجیع می کنم که اگرکماکان بر مواضع عقلانی وبویژه عقب راندن الیگارشی روحانی ادامه بدهد لشکری آماده چون مارا هم درخدمت خواهد داشت به پشتوانه تا اگرنیت اصلاح دارد دلگرم شود. وازآن سو به ایل وتبار 28 سالۀ جمهوری اسلامی پیام می فرستم که بازندۀ نهایی هستند اگر موضع مشخصی نداشته باشند درمقابل آخوند های ضد زندگی یا همان علمای اعلام ومراجع بزرگوار مهندس موسوی. من خودم هوادار مهدی کروبی بودم وهنوز هم دوستش دارم ولی دلیل ندارد که اگر احمدی نژاد درقدرت گزینۀ بهتری بود تغییر موضع وجایگاه ندهم. اینجا بحث مردش وحرفش وعاطفه ونامردی ونازنی وخودخواهی اینکه چون ازروزاول گفتم مموتی ا.ن مرغم یک پا دارد نیست وباید برسر همان اشتباهی که این همه هزینه روی دست همه گذاشته وبهترین فرزندان این کشور شهید وزندانی وآواره شده اند بمانم چون من Ali نباید ازحرفم برگردم. خدا هم بارها اشتباه کرده وحرفش را پس گرفته ماهم باید برمبنای منافع توده های مردممان مشق بکنیم. اگرهم سند می دادی برگفتۀ رهبر بازهم تفاوتی نمی کرد که اوچه زری زده است برای من عملی که انجام می شود مهم است. دیوانه ام نکنید یکی دوتا مزیت بشمارید حداقل که ایکس-بحرمت شما گفتم ایکس- داردواحمدی نژاد ندارد. طوری حرف می زنید که گویی بین خدا وشیطان دارید بسمت شیطان رانده می شوید با سفارش من جهت بازی دقیق بنفع ایران ونه این چهره وآن چهره. هنوزهم معتقدم که مهندس موسوی تغییرکرده دردوسال گذشته وکمی لیبرال شده بازهم ده ها برابر بیشترازاحمدی نژاد ایدئولوزیک واسلامی فکرمی کند. ده ها بار نوشته ام که تاج زاده بعنوان عنصر خودانتحاری طیف اصلاح طلبان مذهبی تازه همین دوماه پیش بود که با ده هزار احتیاط ودرنامه اش به مطهری راجع به حجاب پرسش کرد وخاتمی که می گفت این آزادیهای لیبرال "ولنگاری" است که ترجمۀ خفیفش می شود هرزگی. یک بار ازدهان احمدی نژاد چنین حرفی راجع به خانم ها وجوانان درآمده است. چرا قبول نمی کنیم که بازی خوردیم ومن همه اش تأسف هزینه هایی را می خورم که بچه های مستقل مثل زیدآبادی وباقی وسحرخیز می دهند والا رجبعلی مزروعی که پیش ماست. بخدا هیچ اشکالی ندارد آدم اشتباه بکند مهم این است که همان اشتباه را تکرا نکند. ازمن گفتن وازشما رفتن دنبال اینکه رهبرچه گفته. این خط این نشان. خدایا شاهد باش که من گفتم بیایید سیاست بخرج بدهیم واینقدر برموضعی که امروز معلوم شده غلط راهنمایی شدیم اصرار نکنیم. پاینده باشی. یا....هو

نوروزی گفت...

خب دیگه از این پس دلمون را به خوابهامون خوش کنیم. کسی را میشناسم چنان به خواب باوردارد که هر اتفاقی هم بیافتد در بیداری اگر پیش از آن در خواب ندیده ومنتظرش نبوده باشد را باور نمیکند. ولی من هر چه کوشش کردم نتوانستم خوابی به این خوبی ببینم. چه باید بکنم؟

ناشناس گفت...

بسیجی سبزاندیش
دلقک جان سلام
خوشحالم از اینکه یک پست کاملت را به امثال بنده اختصاص داده ای .خداکند خوابت به واقعیت تعبیر شود و در نهایت به نفع مردم علیه روحانیت سنتی مدرن ستیز.
اما بعد
اصل اختلاف نظر بنده با شما در این نکته است :
(نقل از خواب شما) : " بسیجی سبز اندیش گفت که ما فکرمی کنیم با توجه به دوسال ونیمی که ازدورۀ ریاست جمهوری احمدی نژاد مانده واورسماً رییس جمهوراست دست الیگارشی روحانیت برای برکناری او بعد ازاتفاقاتی که درسال 88 و89 افتاد به هیچ جا بند نیست."
ببین عزیز جان طیف تندروی هوادار آقا براش فرقی نمیکنه موسوی باشه یا هاشمی یا احمدی نژاد به محض اینکه متوجه بشه طرف مقابل داره پاشو از گلیمش دراز میکنه قیچی اش میکنه (به صحبتهای اخیر مصباح یزدی که اونو پدرخونده معنوی احمدی نژاد میدونند نگاه کن ، و یا سایتهای الف و جهان نیوز که چجوری دارند برای محمود خط و نشان میکشن)
در واقع به نظر من شما بیش از اندازه داری احمدی نژاد رو بزرگ میکنی مطمئن باش حاکمیت حاضره حتی با کسی که نظراتش به رهبری نزدیکه در صورتیکه ببینه کوچکترین رودررویی انجام میشه با هر دوز و کلکی باشه او را کنار میزنند/. نگران هواداری توده های مردم هم نیستند اینو قبول کن که بسیاری از طرفداران حزب اللهی احمدی نژاد فقط به واسطه حمایت آقا پشت او ایستادند. توده و عوام مردم هم با جنگ رسانه ای و تبلیغاتی به حذف احمدی نژاد راضی می کنند.
احمدی نژاد از نظر حمایت مردمی بالاتر از منتظری دهه شصت که نیست.
پی نوشت :
خیلی دوست دارم تو خواب هم که شده دلقک رو ببینمو با همدیگه فقط شاد باشیم و بخندیم. خدانگهدار تابعد

ناشناس گفت...

ای یاوه

یاوه

یاوه،

خلایق!

مستید و منگ؟

یا به تظاهر

تزویر می کنید؟

از شب هنوز مانده دو دانگی.

ور تائبید و پاک و مسلمان ،

نماز را

از چاوشان نیامده بانگی!

Dalghak.Irani گفت...

سلام ناشناس عزیز
خیلی ممنون ازکامنت تان. البته تا اندازه ای قبول دارم فرمایشتان را که بدلیل خیلی خیلی زیاد طولانی شدن قدرت امنیتی وسیاسی این حاکمان متحجر ملت ما هم حتی درقشرهای تحصیلکرده هرروز بیش ازروزپیش ازفرهنگ نجیب خودشان دورشده اند وفرهنگ معقول جوامع پیشرفته را هم اخذ نکرده اند چون الگوی رفتاری حاکمان الگویی عصبی کهنه وبدلیل تاریخ مصرف گذشتگی ازریخت افتاده بوده واست. لذا مردم ما ازآنچه که خود داشت کنده است وبه آنچه می باید می رسید محروم شده است لذا رفتارهای امروز ما نه شبیه کبک است ونه مثل کلاغ. ومن همین جاست که آسیب اصلی بلاتکلیفی را سراغ می گیرم ومیخواهم نشان بدهم که انسان پادرهوا چه وضعیت رقت انگیزی دارد. البته که امید واریم با اولین نتیجه ای که درپس راندن این سم خطرناک چیرگی هژمونی دین رسمی و آخوند های سیاسی این وارونگی فرهنگی هم با سرعت قابل انتظاری روبه بهبود وتعادل برود. حرف زیاد است درمورد فرمایشتان ودموکراسی و... تابعد انشاءالله البته درقبل هم نوشته ام به اندازۀ کافی. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

نوروزی عزیزم
سلام
راجع به اهمیت خواب درست می فرمائید واعتقاد برخی ازمردم بشدت مؤید است که رؤیا خبرازواقعیت می دهد. ولی راستش من هم ازاین خواب بیننده های حرفه ای نیستم. واغلب خواب های آشفته وبی سر وته می بینم که هیچکدام هم یادم نمی ماند بس که بی سروته است. اما درمورد قالب ها وشکل هایی که من انتخاب می کنم برای ارائۀ منطق تحلیلی ام به محضرتان زیاد به شکل ها بسنده نکنید وبیشتر به منطق گفته ها متمرکزبشوید که اگرردی ازواقعیت وحقیقت داشت تأیید کنید واگرنقدی برنوشته واستدلالش وارد بود گوشزد وتصحیح کنید. وکنیم. مرسی که کامنت دادیدو یا....هو

Ali گفت...

دلقک جان خسته نباشید

آخر شما هم در عمل یک مورد را نشان دهید که احمدی نژاد و همفکرانش چنان عمل میکنند که تصور میکنید . اینکه همه اش حرف است . لا اقل این حرفها در زندگی شخصی اشان باید نمودی داشته باشد .

گفتی تاجزاده و حجاب ، خواستم بگویم همین تاجزاده که در مورد حجاب دست به عصا راه میرود - از بس ایران و اسلام و قدرت مرجعیت را میشناسد - عکسهای همسر و دخترانش را و حجاب شان را مقایسه کن با عکسهای همسر احمدی نژاد .

همسر میر حسین را و مسیری را که از قبل از انقلاب طی کرده تا به اینجا رسیده ، مقایسه کن با خانم اعظم فیرحی فرست لیدی ایران .

اگر در عمل - نه حرف و جو سازی و موج سواری ، شلوغ بازی های این گروه - یک مورد را پیدا کردی من اولین کسی خواهم بود که ایمان می آورم .

عزت زیاد

Dalghak.Irani گفت...

اما بسیجی سبز اندیش قهرمان قصه!
سلام
درست می فرمائید البته نه درمورد قوت وزوررهبر والیگارشی روحانی. بلکه دراین مورد که ما دونفر با دومبنای کاملاً متفاوت وحتی می شود گفت متظاد وارد ماجرا می شویم وبدیهی است که به دونتیجه گیری کاملاً متنافرهم برسیم که می رسیم.
من مشکلات ایران را نه درحوزۀ سیاست بمعنای خاص وعامه فهم آن که درحوزۀ فلسفۀ سیاسی حاکم برجمهوری اسلامی می بینم. وصغری کبرا های خودم را براین شالوده پایه می گذارم وبیان ونتیجه می گیرم. درحالیکه شما ایران را یک حکومت مثل همۀ حکومت های دیکتاتوری وگروه سالاری ویکه سالاری و... می دانید وراه برون رفت ازوضع حاضررا درسیاست بمعنای خاص آن جستجو می کنید.
دقیقاً مثل همان وضعیتی که درهنگام انتخابات 88 گرفتار ورودررو بودیم. ما هواداران کروبی بیشتر فلسفی نگاه می کردیم به ماجرا وشما هواداران موسوی بیشتر سیاسی می دیدید انتخابات را. اصل برای ما برنامه های مطالبه محور منجربه دگرگونی های عمیق پی آمد آن بود که کروبی مرتب می نوشت ومنتشر می کرد ومی گفت درچه حوزه ای دنبال کدام برنامه ها است وچه قول وتعهدی می دهد. درحالی که کمپین مهندس موسوی یا برنامه وتعهدی نمی داد ویا اگرخیلی همت می کرد بخشی ازکهنه ترین قسمت های برنامه های قبلاً منتشرشدۀ کروبی را کپی می کرد وبعنوان برنامه های مهندس موسوی می نمایاند. درعوض همۀ کوشش وتلاش واستدلال شما متمرکزبود براین که نخست وزیر امام رأی آور است وچون شما هدفی بجز شکست شیطان احمدی نژاد نداشتید تنها کسی بدردتان می خورد که پیروزیش تضمین شده باشد بدلیل محبوبیتی که چپ های دهۀ 60 تزریق کرده بودند به جوانان که موسوی است وبس. لذا بحث من وشما چون مبانی مختلف ومتضادی دارد بجایی نخواهد رسید همانطورکه بحث بزرگان ما با بزرگان شما بجایی نرسید وفاجعه اتفاق افتاد. البته که احمدی نژاد آدم مصممی است ونشان داده که بازی سیاست را خیلی خوب می داند ومهارتش هرروز بیشتر می شود. لذا انشاء الله محتمل است که برخلاف نظر شما بازی را ازروحانیت خواهد برد بدون حمایت ما بلاتکلیف های مضاعف وجدید هم. ترس من درآنجایی است که بازی بجای حساس که رسید من وشما هم درجبهه ای بازی بخوریم که پشت روحانیت ورودررویی با احمدی نژاد باشد. چون بی طرفی دراموراجتماعی خیلی شدنی نیست. هیجانات که بالا گرفت بخواهی یا نخواهی دراردوی یکی ازدوقطب خواهی بود. احمدی نژاد را جنسی ازروشنفکران واصلاح طلبان مذهبی که بزرگترین الگوهایشان سه سیاست مدار شکست خوردۀ تاریخ ایران یعنی امیرکبیرومصدق وخاتمی است بحساب نیاور. من تا حالا کلمۀ شکست را اززبان احمدی نژاد جز درمصرف برای دشمنان ومخالفان نشنیده ام. ویکی ازراز های موفقیتش هم همین بوده. هرغری بوده به خواص می زند ولی جلو ملت حتی تزلزلی درپلک هایش هم نشان نمی دهد چه رسد درگفتارورفتارش. همۀ حرف های تلویزیونیش خطاب به مردم را اگرآنالیز کنی جز بشارت خوب است وداریم موفق می شویم وما می توانیم وازاین قبیل نیست. وادارم می کنید چنان گرم لخت شوم ووارد حوزۀ احمدی نژاد بشوم که گویی مجنونی لیلی یافته. درصورتیکه همۀ خواستۀ من ازایرانیان فرهنگی وفرهیخته این است که فعلاً وبا صدای بلند ازمواضع ملی ولیبرال دولت درمورد آزادی های اجتماعی حمایت لفظی بکند. رادیو وتلویزیون هم که گفتی فقط ابزاری است برای بزرگ کردن ونه ابزاری برای فکرساختن. بارها وبارها گفته ام سخنان بزرگان حوزۀ مدیا ورسانه را که رسانه هیچ نوع افکارعمومی را نمی تواند بسازد یا شکل بدهد. بلکه رسانه می تواند سوار موجی که درواقعیت جامعه بوجودآمده شود وآنرا تبلیغ وبزرگنمایی کند. طولانی شد ببخشید. من وشما بجایی نمی رسیم. چون مبنا وسطح دیدمان متفاوت است. مرسی که قهرمان قصه ام شدی. ولی آنطوریکه توآرزو کرده بودی که دوست داری مرا ببینی وباهم بخندیم. من دوست ندارم. چون تو قبلاً با اطمینان به دلقکی من سهم قهقهه هایت را هم مشخص کرده ای. آنوقت من چگونه به یک بسیجی که سبز است وتا اینجا دوچماق دستش دارد یکی برای بسیجی ودیگری برای سبزجرأت خندیدن خواهم داشت. نه داداش بهتراست که ملاقات مان درهمان کافی شاپ خیابان آزادی خواب من باشد. یا....هو

Dalghak.Irani گفت...

چقدردلتنگم برای یاوه یاوه های شاملوی کبیر با آن صدای آهنگین شعرخوانی خودش. مرسی ناشناس عزیز که حال وهوایی دادی به این مطلب عبوس.
شاملو سه بار وهربار به تلخی وگران تجربه کرد یاوه های شیرین شعری را دربرابر یاوه های تلخ زیست بشر. ودنیا هنوزهم دربیرون ازکتاب های شعرراه می پیماید دریغ. قطعاً اگررسیدم به دنیا-رؤیایی که خشت هایش ازشعربود خبرتان خواهم کرد که شاملو بخوانیم ومشت گره کنیم وغصه بخوریم وسیگار وقهوه که جزو ملزومات روشنفکر شاعرانه است. مرسی که باعث روانش شادباشی برای شاملوی نازنین شدی. بازهم بیا گاهی هم شده. یا....هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام Ali آقا
من هرچه آدرس می دهم شما عنایت نمی کنید وبازهم ازمن آدرس می خواهید. درست است من با اکثریت خواننده های وبلاگم که کامنت می دهند والبته غالب روشنفکران مرجع هم اختلاف مشرب دارم درنگاه فلسفی ونه سیاسی به مسائل ایران.

موضع گیری های احمدی نژاد ضدایدئولوژیک وساختارشکن وبهمین دلیل ماندگارودایمی است. درحالیکه موضع گیری های اصلاح طلبان مذهبی تلطیف کننده وموقت است بدون اینکه درنفی ایدئولوژی کمترین حرکتی بکنند. البته آن هم راهی است که ما اززمان سیدجمال الدین اسد آبادی مشق کرده ایم وحاصلش شده روشنفکرانی که روی مبل های غربی تاخرخره فرومی روند ودرحالیکه پیپ دود می کنند وجرعه ای تلخی هم به اعماق خرخره شان می ریزند ازمستی؛ فکور وکون عالم پاره کن ازتاریخ پرافتخارشکست های 150 سالۀ ایران چنان باد درغبغب شان می افتد که یادشان می رود دیگرحتی اسمشان حسن ومهرداد نیست بلکه ویلیام وجان وجک است. دست روی دلم نگذار. بخدا می ترکد ازاین همه نکبت.
این گفته ات چون خنجری توی قلبم فرومی رود: " - از بس ایران و اسلام و قدرت مرجعیت را میشناسد -"
جوان اگرچنین شناختی داشتند که جامعه مچاله شان نمی کرد تف کندشان به حاشیه تا مجبورشوندانقلاب رنگی راه بیاندازند برای بازگشت به میزها.
اسلام یک دین است وشناختنی نیست. دین فقط رفتارکردنی است. پس اسلام بغیرازذهنیات تاریخی جمع شده درذهن تک تک ما چیزی برای شناختن ندارد. که این ذهنیت تاریخی هم درتلفیق با خصوصیات ذاتی واعتباری متفاوت هرکدام ازما دینی منحصربه شخص خودمان است. وبه تعداد نفوس هردین دردنیا برداشت های متفاوتی ازدین است این ها کدام اسلام را می شناسند! اسلام قدرت خودشان را یا اسلام مهربان مادربزرگ مرحوم مرا یا اسلام آش نذری خانم دکتر ایکس درلندن را. مرجعیت را هم نمی شناسند که اگرمی شناختند درهمان سال 76 باید می دانستند که مناسبات درجامعه مناسبات سال 57 نیست ومرجعیت نه تنها ازاسب افتاده بلکه درحوزۀ حکومت وسیاست ازاصل هم افتاده. اگرمرجعیت را می شناختند ونتوانستند به سکولاریزاسیون حکومت درایران کمکی کنند خائنند واگرنه. پس خودشان مرتجعند ومرجعیت را نمی شناختند.

من هم هنوز کاملاً کورنشده همۀ خانم ها وخانواده هایی را که مثال اورده ای رصد می کنم وگزارش شما را ازروی صحنه تأیید می کنم.
ادامه دارد.....

Dalghak.Irani گفت...

دنبالۀ پاسخ کامنت Ali

اما- واین اما خیلی مهم است. بادرود به مردیها- موضع گیری احمدی نژاد یک موضع گیری سکولاراست. اواگربه نحوۀ پوشش خانواده اش باوردارد به انتخاب دخترمن هم احترام می گذارد ونه تنها احترام می گذارد بلکه علناً می گوید که به آن حملۀ فیزیکی وگشت ارشادی هم نمی کند. ومهم اینجاست که با پرزورترین سمبه وهجوم الیگارشی هم ازحرفش برنمی گردد وعقب نشینی نمی کند واین نکتۀ مهمی است.
البته موضوع اینقدرمفصل وحساس است که حداقل من بی سواد می توانم 500 صفحه کتاب بنویسم راجع به آن. ولی خلاطۀ چندجمله ایش این است که احیاگران دینی ازملکم خان تا خاتمی معتقدبوده اند وهستند که آزادی های اجتماعی لیبرال ومدرن باید درفرهنگ جامعه تا آنجا عمومیت پیدا کند وفراگیرشود که نه تنها هیئت حاکمه بلکه مراجع هم چاره ای جزپذیرش ان نداشته باشند. این فرمول 150 سال است پاسخ نگرفته است وتا 500 سال هم پاسخ نخواهدگرفت درجوامع مسلمان. چه اینکه ما می بینیم درجامعه ای مثل ترکیه هم که بنظرمی رسید دوران گذاراتفاق افتاده ودرحال عبور وگذارکامل است بازتمایل بازگشت به پیشامدرن قوی است. لذا پیشنهادۀ لاجرم ما این است که لزومی ندارد فرهنگ جامعه کلاً موافق مناسبات مدرن شود وکافی است که طبقه ای پیش رو با حمایت هیئت حاکمه ای که مخالفت ایدئولوژیک با لیبرالیسم اجتماعی نداشته باشد حمایت شود ودوران گذار تسریع واتفاق بیفتد. اینکه ایدئولوژی حاکم چونان سنگی هوارا مسموم نگهدارد ودرعوض دلخوش به تغییرات کند وتدریجی باشیم، مارا از150 سال تاریخ گذارشکست خورده مان نه تنها نجات نمی دهد حالا دیگربا سیطرۀ دین هم اصلاً ممکن نخواهد بود. اگراحمدی نژاد با خانم بدون حجاب اسپانیایی مصاحبه می کند دیگردنبال توجیه وتفسیرش راه نمی افتد که دل آیت الله صافی گلپایگانی را بدست اورد. مقایسه کنید با یکی ازهمین جوراتهامات دست دادن با زنان به سیدمحمدخاتمی که همۀ توان توجیه شان را بکارمی گیرند که ثابت کنند چنین خیانتی به آرمان های ایدئولوژی متحجرروحانیت اتفاق نیفتاده است. مسألۀ حاکم بیشترازاینکه به نوع زیست شخصی اش ارتباط داشته باشد به نوع دفاعی که اززیست متفاوت مردم می کند مربوط است. احمدی نژاد برنامۀ موسیقی حافظیه اش را نه تنها حذف نمی کند بلکه بعدازترک مجلس بنشانۀ اعتراض چهارروحانی ارشد شیرازهم کمترین اهمیتی نمی دهد وبرنامه اش را ادامه می دهد وهمین روحانیون بخاطر همین عمل ننگین موردتشویق وقدردانی مراجعی قرار می گیرند که موسوی به دامن شان می آویزد که کمکش کنند وبنفع او موضع بگیرند.
متأسفانه تا با مباحث فلسفۀ سیاسی حاکم برحاکمان یا حکومت ها به اندازۀ کافی آشنایی نداشته باشیم گول همین ظواهر دختراین وهمسرآن را خواهیم خورد درحالیکه مشکل جوانان ما نوع پوشش زن احمدی نژاد وخاتمی ومیرحسین نیست بلکه آنان می خواهند به نوع پوشش خودشان کسی گیرندهد. واین هنگامی میسراست که حاکمان تنوع زیستی درجامعۀ مدرن را پذیرفته باشند. وتا اینجای کارفقط دولت احمدی نژاد بوده است که آنرا پذیرفته است حتی اگراین پذیرش به مقدار حداکثری مورد انتظارمن سکولار-لیبرال نباشد. یا...هو

ناشناس گفت...

سلام
این ناشناس همیشه میاد گاهی به شعری گاهی به جمله ای و گاهی به کامنتی
اما ناشناس هنوز در احوالات حرفای دلقک مونده که آیا مثل راوی شعر شاملو عاجز است از نشان دادن خورشید حقیقت به تشنگان حقیقت یا خود خورشید درخشان حقیقت رو با فجر کاذب اشتباه گرفته و راوی درمانده از اثبات این اشتباه
در هر صورت دست مریزاد که با هر هدفی که داری اندیشه ناشناس رو قلقلک می دی

آيدين گفت...

هشت ماه پيش پدرم مي گفت احمدي نژادتمام شعارهاي اصلاح طلبان را مال خود مي کنه و يک چيزي مثل حذب ملي ايجاد مي کنه.اين خواب شما بي ربط هم نيست.