۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

آقای خاتمی؛ چرا بازنشسته نمی شوید!



آقای سیدمحمد خاتمی عزیز.
شما دیروز مجدداً پروژه ای را کلید زده اید که باجرح وتعدیل هایی درشش ماه آینده منجربه دعوت شما ازما برای مشارکت درانتخابات مجلس آینده خواهدشد. چون هم روحیۀ شما برما آشکاراست وهم نیازجمهوری اسلامی برای نمایش مردم درصفوف رأی گیری. ومن نا امید ازاینکه بتوانم کمترین تأثیری برشیفتگان جوان شما بگذارم تا آنان را ازدنباله روی ازشما برحذردارم ناچار به صداقت ونجابت ومردم دوستی شما می آویزم که سید بزرگوار بیا ودرگذر از سر تقصیرات ما وقبای ژندۀ این کارگِل (سیاست) را برای همیشه بیاویز.

شما اینک بهترازمن وما می دانی که توهم گنجاندن دوسلطان (خدا وانسان) بریک اقلیم ناشدنی وشکست خورده است. نمی شود هم خدا وهم انسان هردونقش اول و تصمیم گیررا داشته باشند. یا باید افساررا بدهی دست خدا وبنده اش را بتبعیت بخوانی مثل آیت الله خامنه ای. ویا لگام انسان را بیاندازی دورگردنش ورهایش کنی تا خودش راه خودش را انتخاب کند. واینجاست که می توانی موعظه بکنی که انسان خدارا هم برترکش سوارکند برای پیداکردن ارامش روانی.


سیدنازنین دوباررییس جمهور مابودی وهردوبار موفق نشدی چون که باخودت یکسویه نبودی، نشده ای ونخواهی شد.- ومن با این دعوت که یکسویه بشوی این وجیزه را می نویسم- چون هیچگاه حاضرنشدی پاسخ بدهی که درصورت دعوا و اختلاف سليقۀ بین خدا وانسان کدام تقدم رأی دارند. واگراین دست برتر خداست؛ اعلام نظراوبعهدۀ چه کسی است وچرا. ونهایتاً همین آش وهمین کاسه نخواهد شد که می فرمائید آیا؟: "قرائت های مختلف"


خاتمی بزرگوار اگر استالین جمع نکرده بودآن قرائت های مختلف ومتناقض از مارکسیسم را بعدازمرگ لنین؛ مگرمی توانست ازشوروی سابق ابرقدرت 50 ساله بسازد. مگرمی شود ازدین واحد ومذهب واحد ومکتب واحد قرائت های مختلف داشت ودرعین حال با این آرای متناقض جامعه را هم اداره کرد. بلی تنها درموقع محور بودن انسان قایم بذات دراومانیسم فلسفی ولیبرالیسم سیاسی است که می توان آرای متفاوت ومتکثر و حتی متناقض اورا برسمیت شناخت. واگرمعترضی به نتایج این تکثربود؛ خود ِانسان مشترک ومعترض را به ضرب المثل "خود کرده را تدبیرنیست" ارجاع داد.


شما باراول که آمدی هم اشتباه ایدئولوژیک داشتی وهم ضعف عدم شناخت. وبخشیده ای. اما باردوم ریاست جمهوری که آمدی ونتوانستی به کمترین وعده ات عمل کنی و ملتی پرشوررا تحویل گرفتی وملتی افسرده را برجای گذاشتی مقصری. برای انتخابات سال 88 بدون توضیح مستدل آمدی وبدون گفتن چرایی رفتی. وبا جهت گیری های عملاً بنفع مهندس موسوی همراه با بذرتعارف وبلاتکلیفی "موسوی یا کروبی فرقی نمی کند" ازبه نتیجه رسیدن روشنفکران ودانشجویان برگزینۀ مشخص، و بردن آن تادوردست شهروروستای کشور- مثل سال 76- جلوگرفتی وبازمقصری!


آقای خاتمی نازنین.
ما همه می دانیم که شما بدنبال پست ومقام سیاسی نبوده ای ونیستی. ولی اینک مسئولیتی درمجمع روحانیون مبارز وجاهای دیگر داری که بسیاری ازاعضای آن ها برای یک نصفه صندلی ازدست داده بهردرودیواری سرمی کوبند ولذا شمارا تشجیع و تهییج می کنند که راه آنان را هموارکنی. ولی آقای خاتمی این گوشت تن ملت است که داری برای قدرت دیگران می جوی. خواهش می کنم. بازنشسته شو! یا...هو

۶ نظر:

کیمیا گفت...

http://mmoeeni13.blogspot.com/2010/12/8.html

سلام
من فقط یه سوال دارم.پاره دوم این چهارپاره یکی از ده ها مورده.چیکار می تونست بکنه؟

Dalghak.Irani گفت...

دارم خانه تکانی می کنم فردا دخترنازنینم میادپیشم. ولی آقای خاتمی پانصدتاکارمی توانست بکند که راحت ترین وتنبل ترینش استعفاء بود. برمی گردم درروزهای بعد. یا...هو

ناشناس گفت...

پاراگراف اول خوب, پاراگراف دوم شاهکار, پاراگراف سوم عالی . بقیه هم نسبتا خوب .مرسی برای همه شان.
پیشاپیشی سال نو را شادباش میگویم و هم چشم روشنی برای آمدن دخترتان. من هم راهی دیار عزیز تر از جانم و امیدوارم عاقل تر باز گردم چونکه هالو میروم.یکماهی از دست من در امان هستید نه بیشتر که کار فرمای قدر چنین خواسته نه خودم. فکر نمیکنم در آنجا از پس فیلترینگ بر بیایم بنا بر این امیدوارم در دوری من زیاد به شما سخت نگذرد!!!!!
هالو

ناشناس گفت...

برای این ملت محروم نه از خاتمی فاسد آبی گرم میشود و نه از موسوی و کروبی و امثال اینها.
تنها و تنها راه سرنگونی ابن حکومت جنایتکار قیام ملت و سرنگونی قهرآمیز آن است.
مرگ بر خامنه ای لعنت بر خمینی

Dalghak.Irani گفت...

سلام به جناب آقای هالو
خیلی ممنون وسفربه خیر وخوشی وسلامتی.
سلام مرا نیز به دیار آشنا برسان. ودست راستت زیرسر همۀ مایی که دلمان لک زده برای رقصی بدون رنگ وریا ومذهب وقبیله و... درمیدان شهرایران. دوستت دارم ومنتظر بازگشت انرژیک وتازه ات می مانم. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام بر ناشناس عزیز
غیضت را درک می کنم. ودرست هم است البته که چنان سی ساله پیچانده شده اوضاع که ناچارباید کمی هم دلا دلا رفت درمسیری که خاکریزها اینقدربلندنیست که استتارطبیعی فراهم کند ازچشم دشمن. خوشحال شدم که کامنت دادی ونظرت را با ما درمیان گذاشتی. مرسی. یا...هو