۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

خدایمان را پس می خواهیم!

Automat


سکولاریسم مهوع!

چنین بنظر می رسد که نواهای ناسازی درحال کوک شدن است؛ برای یکبار دیگر اشتباه! وعقیم ساختن جنبش سبز مردم ایران درتودرتوهای نابودگر "سرمایۀ اجتماعی به صحنه آمدۀ مردم ایران درانتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد 76 خورشیدی." والبته جناب آقای سیدمحمد خاتمی مسئول آن شکست تلخ، اولین چراغ سبزبه شکست کشاندن جنبش سبز را روشن کرده است؛ درآنجایی که اولاً رادیکالهای "در" قدرت را با رادیکال های "بر" قدرت هم عرض وهمساز وهم وزن به تصویرکشیده؛ وثانیاً همۀ نیروهای میدانی جنبش سبز را درکلیشۀ نخ نمای "ضدانقلاب سی ساله" خلاصه کرده است.لذا برآن هستم که درحد وسع خویش وظرفیت "حوصلۀ خوانده شدن" نکاتی را یادآوری کنم:

1- همۀ تودۀ طبقۀ متوسط، دانشگاهی ونیمه مدرن ایران حداکثر دریکی دوسالگی انقلاب اسلامی وبا رصد کردن بلاتکلیفی وواپس گرایی حاکمان انقلابی روحانی و دیگرهیچ! یکسره آرزوی بازگشت به دورۀ نیمه مدرن حکومت استبدادی پهلوی را داشتند. ولی درآن فضای هیستریک برساخته توسط مارکسیست های مذهبی وغیر مذهبی ازسویی وهژمونی توده های آخرت خواه و ناموس پرست! (زن ستیز) تحت تحریک وهدایت روحانیان انقلابی بشدت متحجر- که همۀ انقلابی گری ومخالفت شان با شاه نیز به مسألۀ حجاب وموسیقی وسینما وعرق فروشی خلاصه می شد مثل مرحوم مشکینی ویزدی وجنتی و...- نه تریبونی ونه جسارتی برای گفتن این پشیمانی از طلا گشتن ودرخواست مس شدن مجدد نمی یافتند. نمود بارز این تأسف وسر گشتگی ودر بحث های خانوادگی وخیابانی وتاکسی واتوبوس- مثل همیشه- این مضمون بسیار موجزومؤثربود:
سؤال ازمردم: جمهوری اسلامی باماچکارکرد؟ 
جواب مردم: جمهوری اسلامی "دلخوشی" را ازماگرفت.

2- جنگ عراق با ایران(حالا برعکس)، کاریزمای توده ای امام خمینی، مهاجرت نیمی از نخبه های نسل اول ودلمشغولی نیم دیگر درنجات وطن، زیربناها وانبارها و ذخیره های مادی ومدیریتی سازمان بوروکراسی وتکنوکراسی پروپیمان باقی مانده از رژیم شاه والبته آدرس های عوضی روشنفکران چپ- مثل همیشه- چاره ای باقی نگذاشت برای مردم ناراضی وبستوه آمده که به رصد اولین گشایش بعدی بنشینند و نشستند.

3- رحلت رهبر انقلاب درپایان بدون پیروزی جنگ این اولین گشایش تشخیص داده شد توسط "خردحسی" مردم- وچه درست هم- ولذا مردم مجدداً مضمون دیگری را کوک کردند باتوجه به توان وامکان تغییر: 
سؤال ازمردم: آیندۀ کشور را جگونه می بینید؟ 
جواب مردم: "اکبرشاه" می آید...
- به ترکیب جمهوری اسلامی(اکبرهاشمی) با آرزوی مردم (بازگشت به دوران شاه) دقیق باشیم دراین ترکیب موجز ورسا.

4- مردم اشتباه نکرده بودند. ولی چند نکته برخلاف تشخیص درست آنان پیش رفت. اول اینکه اکبرشاه آن بارحوزوی قادر به تعیین وتغییر مناسبات دین اسلام را نداشت. دوم اینکه اکبرشاه شهامت خروج به متحجرین ریشه کرده درحاکمیت ودررأس همه آیت الله خامنه ای را نداشت چرا که دیده بود حتی امام خمینی با آن وجهۀ مذهبی و سیاسی هم منکوب ومغلوب ومجذوب "این گروه خشن"پیشا تاریخ شده بود. سوم اینکه هرگونه شلتاق دربه کرسی نشاندن "عرف غالب جامعه" در متحدثات ومنطقة الفراغ محتمل حتمی است که الیگارشی روحانیت – محبوب ومعبود خودش- را بکلی ازسکه بیاندازد. لذا اکبرشاه امید مردم درسومین سال از حکومتش سپر انداخت وخودش را تسلیم آیت الله خامنه ای کرد که تازه ازسازماندهی بیت عریض وطویل رهبریش فارغ شده بود.

5- مردم اما چهارسال دیگر هاشمی رفسنجانی- ونه دیگر اکبرشاه محبوب- را تحمل کردند. ودرپایان سرخورده ازکارآمدی دین درحوزۀ عمومی منتظرفرصت بعدی ماندند. سید محمد خاتمی درست وبموقع وبا همان ادبیاتی آمد که هم روشنفکران منتظرش بودند وهم توده باخردحسی شان با آن ارتباط برقرار می کردند. ادبیاتی نه از جنس دین؛ که ازجنس دنیا. برای اولین بارشوری پیدا شد وشورشی برای زخم های ناسور از"فقاهتی که سخت جان بود واست وخواهد بود درهمراهی با زمانه ازازل تا ابد". واورا برگزیدند بااین تیمن مبارک مضاعف که عبا وقبا وعمامه اش نیروی پیش راننده اش باشد دررویارویی- ونه التماس اخلاقی- با روحانیت زن ستیزگیرافتاده درصحرای حجازابوسفیان! و8 سال هم بپای اشتباهات مردی ازجنس شکلات باطعم گس صرف کردند:
ای خدا کجایی! عجب گیری انداختیم خودمان را بادست خودمان! ولی ناله ونفرین فایده نداشت. آیت الله خامنه ای راضی بود ومی گفت خدا راضی است ومردم هم ازسخنرانی های خاتمی یاد گرفتند که: 
اولاً آگاه نیستند - چون اورا انتخاب کرده اند!- پس شرط اول این است که مردم آگاه شوند. ثانیاً مشکل اینست که فرهنگ مردم استبدادی است ولازم است که اول دموکرات بشوند تابتوانند به نوع اعلا وپست مدرن دموکراسی یعنی "مردم سالاری دینی" برسند. اما مردم از فهم توده ای خود برنگشتند: 
"دین نمی تواند متولی دنیای مردم باشد" 
واین باور را حفظ کردند.

6- وسال 84 لشکرمدرن خاتمی شکست خورده سردرگریبان به کنجی نشستند نا امید و البته نخبگان بیشتری از نسل دوم درتبعید ومهاجرت! واین بار حزب اللهی ها وبچه آخوندها وچه می گویم خودروحانیت شرمنده صحنه را آراستند برای کسی که نه از جنس دین بود به شکل؛ ونه دینی بودن اوبه جد بود درمحتوا: 
رویگرزاده ای ازجنس پابرهنه ها که هرعیبی داشت بکنار ولی یک "حسن" داشت: مصمم وبا اعتماد بنفس! لذا همه بگردش حلقه زدند وزمام 27 سال بلاتکلیفی وطن شان درنوسان بین انقلاب مدام وحکومت- ونه مثل این ونه مثل آن- را به احمدی نژاد سپردند. واو سوراخ دعا را پیدا کرد: 
ساده ریستی وعدالت ودست های پاک شعارت باشد. تقسیم پول نفت دربین تودۀ مریدان عملت – همین درآخرین سفرش به خوزستان گفته است: کارهای بلند مدت البته خوب است ولی مهمتر روزمرگی مردم دست بدهان ومحتاج است. خطاب به همۀ مدیرانش- والبته "تصمیم گرفتن" فارغ ازغلط ودرست بودنش وحرف مردیکی است: "دروغ".

7- القصه اینکه مریدان امام خمینی اگر هستند همان تعداد معدودی هستند که بخش کوچکی ازآرای مهندس موسوی را به صندوق ریختند درانتخابات اخیرودیگرهیچ. بقیۀ آن مردمان متجددی که به موسوی رأی دادند بعلاوۀ 80 درصد از آرای توده و نخبه به احمدی نژاد همه دین را از سیاست جدا می خواهند ازهمان سال 76 واگر15 در صد کل جمهوری اسلامی خواهان نان ونام وایمان درهردواردوگاه موسوی و احمدی نژاد را منها کنیم. قطعی است این آمار که 85 درصد مردم ایران مسلمانان سکولارهستند که دین شان را محترم دارند با روحانیونش؛ ودنیایشان را آباد می خواهند بدست سیاستمدارانش. اگر تریبونی ولغتی ندارند برای پز روشنفکری. شما می توانید هر نامی به آنان بدهید غیراز اسلام خواهی درعرصۀ دنیایشان!

8- ما اگر حرفی نمی زنیم درمقابل نوستالوژی مرید ومرادی تان با امام واخلاق و دلسوزی ورحمت- همه هم مربوط به دنیای قدیم- واگر با پیروان "میرزا ملکم خان" هم آوایی می کنیم در عدم تحریک توده های "دین= ناموس=زن ستیزی" برای پیش رفتن جنبش مردم ایران. شما هم اینقدر انصاف داشته باشید که نفرمایید: پیروان "آخوندزاده" بعد از یک قرن هنوز همان چند نفر صدرمشروطیت است.

9- دل خوش نباشید که اولاً دین بعنوان جان سخت ترین باور وایمان مرد قدیم بتواند خودش را وفق دهد با دنیای جدید. وسوگوارانه انتظار چنین گذر ناگذری را هم از روحانیان متحجری چون آیت الله ها خامنه ای ونوری همدانی وعلی جنتی و...الا ماشاءالله (روحانیت مفسر مؤثردین. ونه شماها که داخل حوزه هم راهتان نمی دهند). وثانیاً دلخوش نباشید که آیت الله خامنه ای بتواند احمدی نژاد نبی را رها کند وبرگردد به دوران بلاتکلیف زمان اصلاح طلبان. چرا که برعکس تصور شما این احمدی نژاد نیست که به آیت الله خامنه ای نیازمند باشد بلکه دقیقاً برعکس این آیت الله خامنه ای است که به احمدی نژاد محتاج است. حالا دیگر احمدی نژاد باهوش ومصمم کل تودۀ جناح راست را مصادره کرده است - نمی بینید شلتاق های درخلاء همۀ ژنرال های اصولگرایان را- حرف توده های احمدی نژاد کاملاً شفاف است برای خامنه ای: "اگر از احمدی نژاد دفاع کنی ماهم ازتو دفاع می کنیم." آدرس نزدیک می خواهید: تعویض سوخت هسته ای را ببینید که چگونه اول همه برآشفتند که رهبر فلان رهبر بهمان. وحتی سرلشکربسیجی فیروزآبادی با چه توپ پری آمد که سوخت ما ناموس ماست وخزعبلات زیاد وفقط یک تشر از احمدی نژاد کافی بود که بگوید:"من رییس جمهورم وتصمیم گرفته ام وبه غرب قول داده ام." تا همه ماست ها را کیسه کنند و رییس مجلس مخالف به محاق برود ورییس نیروی مسلح غلط نامه امضاء کند که: "تعوض سوخت می تواند انجام بگیرد واتفاقاً بنفع ماهم است.اف".

10- واین است آن "سکولاریسم مهوع"ی که ما مسلمانان سکولارآن را می گوییم و می خواهیم؛ ومعتقدیم که همۀ ملت ایران اعم ازسپاهی ونظامی وروحانی دین باور و زن ومرد و پیروجوان وشهری ودهاتی و... بغیر از"خفیه نویسان لاشخور حکومتی" نیز آنرا می خواسته اند ومی خواهند وخواهند مبارزه کرد برای بدست آوردنش. بگذار یک معنی تحت اللفظی هم بنویسم برای آن تا دعوا را نبرید درزمین سفسطه و مغلطه بنام تودۀ مردم: مردم می خواهند خدایشان را به آن ها برگردانید. از خیابان ها و از سر چهار راه ها به سربرکت سفره هایشان، از میادین ورزشی از کوه وبیابان به روح وجسم ورزشکاران وقهرمانانشان، ازنگاه هیزپشت پنجرۀ اتاق خوابهایشان به داخل اتاق عشق بازی های حلالشان، ازمیرغضب اداره هایشان به دست پرمهر بر سر ولبخند بچه هایشان، ازنقش کمیته چی دهۀ 60 وپاسبان امنیت اجتماعی دهۀ 80 به جشن هایشان و...گریه می کنم. ما می خواهیم تیم ملی فوتبال مان گل بزند و برنده شود وگلزن ما بتواند از خدایش سپاسگزاری کند بدون اینکه حتی یکنفراز هوادارانش بگوید: "آی مزدور. حتماً برای گرفتن آلاف اولوف از خامنه ایست که خدارا شکر می کند." دقیقاً مثل صلیب روی سینۀ دیوید بکام وفرانچسکو توتی. دقیقاً مثل سامبای رونالدوی برزیلی وسجدۀ جابر عربستانی و... گریه می کنم. خواهش می کنم. التماس می کنم. یا در راه بازگرداندن خدای ایران به ایرانیان یارباشید و یا حداقل پایتان را از معرکه بیرون بکشید. یا...هو

پ.ن: خوشبختانه اززیادی درد واز الکنی قلم چنان گنگ وبا مرجع ذهنی بسیار نوشتم که قابل بهره برداری سوء! نباشد برای توده هایی که همه چیز را بهتر از ما حس می کنند. امید وارم مراجع عنایت کنند.
.......................................................................................
این پست را در20 ژانویه(اول بهمن) پارسال دراینجا منتشرکرده ام.

۴ نظر:

علی حسینی خامنه ای گفت...

اتفاقا دیشب امام زمان را دیدم همین را میگفت .پس از رویت مکتوی شما با او تماس گرفتم که جریان چیست. گفتا این ایرانیان را ول بفرما با همه مراجع عالیقدر به اضافه بقیه و شیخ شجاع و شکلاتی عبا به عراق عرب مهاجرت میفرما و در جوار ما خوش باش. این ایرانیان حق نا شناسند اینهمه برایشان ورد خواندیم گوششان را کشییدیم گردنشان رازدیم قالی 1000-2000 متری یا بیشترشان را تکه تکه کردیم کتابخانه ضاله شان را به آتش خودشان سپردیم هنوز زورشان میایید نمازشان را مرتب بخوانند. به وللله که خسته شدیم این مصریها از بیخ عرب شدند و حتی در بلاد کفر روی اسفالت خیابان لابلای قفسه های سر به فلک کشیده دانشگاههای معتبر دنیاکنار توالتهای فرنگی تمسخر را به جان میخرند و نماز بر پا میدارند اما این ایرانیها زورشان میاید در خانه خودشان از پای اینترنت بر خیزند یا همان نشسته دو کلام عربی سر هم کنندو تازه پس از 1400 سال باز فیلشان به فکر هندوستان است وباز شروع کرده اند مثل خاج پرستان یک نقش اهورا به گردن بیاندازند و دکمه شان را هم باز بگذارند که همه ببینند و به ریش ما بخندند. امت عرب را بچسب که هر گوری بروند نمازشان را میبرند و حجابشان را و نفت هم که بیشتر دارند . خنگ خدا واسه چی اینجا مونده ای دررو تا به چنگشان نیافتاده ای و دین خدا را هم ولش اگر خدا کاره ای بود مارا اینهمه سال این گوشه زندانی نمیکرد. القصه ما مانده ایم که شما خود امام زمانید یا رابط اش هرکدام هستید راه فرار ما را روشن بگویید قول شرف میگذاریم که از همان راه برویم .

نگویی قول شرف را کجامیگذاری یک جایی میگذاریم دیگر.شما فارسی زبانها هم فرق گذاشتن و دادن را خوب نمیدانید .

سیدعلی حسینی خامنه ای گفت...

آقا چرا جواب ما را نمی دهید ما سه روز و سه شب و نیمه شب است که منتظریم علاوه برآن هزار و 300و خورده ای که بفهمیم بلاخره شما خود امام زمانید ؟ کی تشریف میاورید؟ اگر تشریف میآورید ما را سرنگون میکنید یا همینطوری ولمان میکنید وسط این ملت دشمن ؟ به خدا خواب نداریم اصلا گور پدر خواب ما برای این مجتبی از همه چیز میگذریم خواب بیداری ,دشمن, شما. فقط جواب مارا بدهید که راستی راستی خود امام زمانی یا نه که خیالمان از بابت شما یکی راحت شود.

Dalghak.Irani گفت...

سلام قربان
خیلی خیلی معذرت می خواهم که شما اینجا ظهورفرموده بودید ومن شرف حضور 24 ساعته نداشتم. یکی اش بخاطر این بود که شما ازدرعقب ظهورفرموده اید واین را درهیچ حدیث ومنبری از منبرهای اربعه هم ابلاغ نفرموده بودید. دوم اینکه تقصیر آن 312 نفربقیه شد بس که تخم وترکۀ یاران باوفا را متبرک ومتحول ومتفرق ومتکثر وبازهم متکسر و...الاماشاءالله انتخاب فرموده اید. فکرش را بکنید نزدیک ترین یار یعنی همین سرکارخانم دکترفرحنازترکستانی که تازه شمشیرهم ندارند ازهنگامی که فهمیده اند ظهور شما جدی است وایشان عوض اسم روز زن یاقوتی به نیاز؛ نام روززن طاغوتی به ناز را برشناسنامه دارند دچار عذاب وجدان هم شده اند ودرجلوپارکینگ سازمان ملی جوانان پارک کرده اند که نه کسی تومی رود ونه کسی بیرون بیاید. یا ان یکی محمدرضا را بگو که ازبس نوربقبرش بارانده اند چشمانش آسیب جدی دیده ومجبورشدم یک عصای سفید ویک سگ هم ازجیب خودم بخرم که حاضر بشود بیاید دررکاب. وشما غافلی که اکبر گنجی این تنها مرد جنگی چه فاصله ای گرفته بودازشما تا بروم وپیدایش کنم وراضی اش کنم که شما چشم داشتی به جایزۀ نیم ملیون دلاریش نداری، مکافاتی کشیدم. سرراه هم نبود کلی پروازعوض کردم تا ابراهیم را گیربیاورم توی بلژیک واو که شدیداً انکارمی کرد جزو 313 نفراصحاب برگزیدۀ شما باشد می گفت من سراین پیری وکوری تازه فهمیده ام چه کسی مراهول داده از آن بالا ومی خواهم جدی باشم دربازگشت به بام میهن آیت الله هاشمی رفسنجانی دامت برکاته. باید فرصت بکنید وبه حقیر اجازه بدهید که قصۀ اوبامارا بگویم که می گفت اندونزی بوده ومی تواند یکی از برگزیدگان باشد وتوضیح مرا که می گفتم باید شیعه باشد نمی پذیرفت ومی گفت همینقدرکه مسلمان است کافی است. یا کارلا برونی توی فرانسه یقه ام را گرفته بود که سیلویا برلوسکونی شهادت داده که او قبل اززن سارکوزی شدن توبه کرده وتوبه اش پذیرفته شده واینک بدون شمشیر می تواند پیروزمیدان باشد. وتنها عنصرحاضر وبدون دردسربغیرازحقیر خدمتگزار همین حسین آقای شریعتمدار کیهان خودمان بود که آن هم مجبورشدم بگذارم لای در که در بسته نشود وشما این پشت دچار کمبود اکسیژن هم بشوید بعدازاین همه کمبودی که به ما تحمیل فرموده اید. فقط اینرا هم بگویم که شما خیالتان راحت باشد حرفهایم مستنداست وچون می دانستم نمی شود درمحضر شما حرف مفت زد چندساعتی مرخصی میرباقری را ازآیت الله وحیدگرفتم تا صحنه های پرشورفیلم مستند " واینک آن 313 نفر" شمارا بدون هیچگونه تصویر وموزیک وفیلم وبازیگر وتدوین وصدایی آماده کند که خوشبختانه دراثر مساعی وتمرینات مبارک شان درصدا وسیمای قبل ازظهورشما کاربلد ودست آموز بود. فقط خواهشی که همۀ ما ازشما داریم این است که در ظهورمجدد ازدرب عقب استفاده نکنید چون رییس جمهور دردانشگاه کلمبیا قول داده اند که عقبۀ دشمن را کلاً دراختیاردارند وازآن راه گزندی به جوانان ما نمی رسد. واسلام علیکم من التبع الهدی.
توضیح:
این یک جواب خصوصی وادبی است ونسبتی با اعتقادات من ندارد. یا...هو

سید علی حسینی خامنه ای گفت...

آها خیالم راحت گرفت رفت پی کارش . از این نوشته سراسر ادبی , سیاسی , قضایی بدین شیوه شیوای پارسی پیداست که نه تنها امام زمان نیستید که از یاران او هم نیستید. پس اینجا ما با کمال اقتدار میفرماییم که امام زمان خودمانیم و یاران ما هم 313 نفر نیسند آن 313 مال قدیم ها بود یاران ما 3 نفرند و شما هیچکدام نیستیند بنا بر این ما را به خیر و شما را به سلامت دیگر . امام اگر بودید دعایی وردی آیه ای به زبان بلغوری عرب در چنته داشتید که هیج به جز چند نام بی سر و ته عین خود صاحب نامها که هریک در گوشه ای گیر افتاده اند وتوان حرکت که سرشان را بخورد توان چشمک با جفتک زدن هم ندارند.بله از اهن و تلپ ما همه فلج اطفال گرفته اندهمانطور طفل وفلج مانده اند.حیف که زبان عربی نمیدانی وگرنه همین ها را بعنوان آیه خدابهت قالب میکردم. پس برو ما هم رفتیم پی کارمان و که همانا ما خودمان امام زمانیم خراسانی هم نیستیم عربیم از بیخ.