۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

آیا احمدی نژاد همان میمونی خواهد شد که بچه اش را قربانی کرد!



1- درحالی که دورقیب اصلی درحال آخرین مصافحۀ قبل از منازعه ورودررویی نهایی هستند. وبنظرمی رسد که هم آیت الله خامنه ای وهم محموداحمدی نژاد چنان سخت تمرین کرده اند درماه های اخیر که نیرویی نمانده باشد بر اندامشان جهت روز مسابقه؛ هواداران، شرط بندان، خبرچینان، کاسه لیسان وآتش بیاران معرکه درحال تدارک عاشورای "علی" (آیت الله خامنه ای) با "ولی" (حضرت مهدی موعود) باتمام نیرو به میدان آمده اند برای آراستن صحنه ای که نقش یزید پیروزرابازی کنند ونه حسین شهید را!


 2- وزیر نفت احمدی نژادباهشیاری خارج ازقوارۀ خودش آیت الله جنتی 81 ساله روحانی دبیرسی سالۀ شورای نگهبان قانون اساسی را سوار طیاره وهلی کوپترکرده وبرده سوراخ سنبه های منطقۀ عسلویه را نشانش داده است تا او داوری کند که:

اولین دوره ای است که یک وزیر دارای تخصص بالا، مدیر وزارت نفت است

وآیا این می تواند یک بازدید غیرسیاسی باشد بردن ابله ترین وغیرمرتبط ترین آدم فنی وصنعتی وعلمی برای بازدید ازعلمی ترین وفنی ترین وصنعتی ترین وپیچیده ترین ومهمترین ودرعین حال راکدترین پروژۀ اقتصادی کشور! فاعتبرو یا اولی الباب. [آنوقت دلقک ایرانی یک خوانندۀ هالوداردکه مرتب می پرسد چرا اسمم دلقک است]


3- حسین قدیانی که بسن وسال نتیجۀ آیت الله جنتی است وقتی دیده راه فن وصنعت و دانش تجربی ولذت اندیشیدن وکارکردن وآدم حسابی شدن بالاشه های روی هم انباشتۀ آیت الله های 80 ساله بسته شده است - مثل همۀ جوانان ایران نازنین- از وطن امروزش (روزنامۀ وطن امروز) کوچ موقت کرده به وطن اصلی و دیروزش (روزنامۀ کیهان شریعتمداری) تا جبهۀ خودش (دادش حسین بسیجی ها) را آدرس دقیق داده باشد درپشتیبانی از حضرت ماه (آیت الله خامنه ای) تا احمدی نژاد معیار دستش بیاید که نرخ او خیلی بیشتراز یک تقدیرنامۀ خشک وخالی است برای دست بسر کردنش وعَلَم کردنش دربرابراستادش حسین شریعتمداری.
ایثاردرنثارثار
.............................................................................

7- از اين همه كه گفتم معلوم آمد ولايت فقيه و پذيرش اين ولايت يعني «ولايت پذيري» نقطه قوت ماست. ولايت پذيري يعني ولايت فقيه پذيري. ولايت فقيه را نپذيري، حرف مفت است كه از ولايت امام زمان دم بزني. دقيقاً حرف مفت است................
............مدت هاست كه براي ما هر روز 9 دي است و چه جالب كه دي ماه 89 هم با «چهارشنبه» شروع شد؛ 9دي سال هشتاد و اشك را به ياد آوريد كه «چهارشنبه» بود و به ياد آوريد؛ «چهارشنبه اتوبوسي كه ما را آورد راهپيمايي، همان اتوبوسي بود كه پدرم را برد جبهه». ما همان بسيجيان خميني هستيم و اين اتوبوس همان اتوبوس است.
 5- درحالیکه سرپرست وزارت خارجه ورییس دفتررییس جمهور با آوردن 5 وزیربه نشست تخصصی دست آوردهای همایش ایرانیان خارج ازکشور، این نشست را ازخودهمایش ایرانیان خارج ازکشورهم مهمترمی کنند تا یک دماغ سوختۀ حسابی نشان بدهند به الیاس نادران که گقته بود درهمایش عرق ورقص وورق وخانم هم جریان داشته. ومشایی وصالحی ازاین "بالاخره وزن دولت را سنگین ترکردیم ازسهم رهبر در سیاست خارجی" دست های لذت بهم می سودند؛  درسوی دیگرهم رفقای الیاس نادران بیکارنبودند وقتی تصویب می کردند که روابط سیاسی با بریتانیا قطع شود. درحالی که خوب می دانند احمدی نژاد دروضع وموقعیتی نیست که نه تنها رابطه ای را با غرب قطع کند یا حتی تضعیف کند واین مصوبه بیشتر همان زدی ضربتی ضربتی نوش کن است مثل همیشه.


6- تقدیرنامه نوشته اند برای متکی از کمیسیون سیاست خارجی مجلس. و260 نماینده بیانیه  داده اند به فریاد که ازمنوچهر متکی معزول قدردانیم و...بغض شان را نشان  داده اند. ومهمتراینکه محسنی اژه ای دادستان وقاضی ووزیر رعب انگیز وچرک جمهوری اسلامی که تاهمین یک سال پیش چنان مرعوب احمدی نژاد وعقبۀ چماقدارانش بود که جرأت نکرد اخراج خفت بار خودش از وزارت اطلاعات را لام تا کام لب بگشاید وعلت گویی کند؛ حالا جرأت می کند یارغار وکردان دوم احمدی نژاد "رحیمی"معاون اولش را درزمرۀ متهمان فساد مالی بزبان بیاورد.


7- بنظرم می رسد که چگونه پیش رفتن موضوع یارانه ها درداخل کشور وچگونه پیش رفتن مذاکرات هسته ای ایران وغرب دراستانبول ترکیه برندۀ اصلی این رقابت را رقم خواهند زد. اگرغرب حاضرنشود کمی کوتاه بیاید -حالا که بعدازسالها فهمیده همۀ بلوف های ایران توخالی بوده ونباید اینقدرخودباخته ودست پاچه عمل می کرد- وحاضرشود اولاً امتیازاتی را که احمدی نژادلازم دارد تا ازجبهۀ سنت گراهای اصولگرا جلوبیفتد بدهد وثانیاً اصرار نداشته باشد که همۀ توافق های پشت درهای بسته را علنی کند؛ احمدی نژاد خواهد توانست هم موضوع یارانه هارا را جمع کند وهم یک ضربۀ اساسی وگیج کننده به جبهۀ رقیب اصولگرا بزند. درغیراین صورت اوضاع خیلی قابل پیش بینی نیست چون احمدی نژاد اگربه تنگنای جدی بیفتد کار همان میمونی را خواهد کرد که: 
"میمونی با بچۀ خردسالش را درقفسی فلزی قرار دادند وشروع کردند کف قفس را حرارت دادن. هنگامی که کف قفس تا جایی داغ شد که مادر حس کرد بچه اش اذیت می شود اورا بغل کرد وخودش گرما را تحمل می کرد. قصه درآخربه آنجا رسید که کف قفس چنان داغ وسوزاننده شد که میمون دیگر قادربتحملش نبود. لذا بچه اش را ازبغلش پایین گذاشت روی فلز داغ و خودش راحت رفت روی تن فرزندش ایستاد!"  یا...هو


بعدازتحریر:
من مدتهاست از مخالفان این هردوبازیگر اصلی خبری ندارم. نه می دانم کجا هستندو نه می دانم چکار می کنند.آخرین کارشان همان خبر جعلی از قول هاشمی رفسنجانی بود وپل پیروزی ابراهیم نبوی. خداوند مهربان است وهمۀ بندگانش را شفا خواهد داد. دیر و زود دارد ولی سوخت وسوز نه!



هیچ نظری موجود نیست: