۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

آغازرسمی فازعملیاتی درگیری درجناح اصولگرا!


Funeraloftheanarchistgalli

در یک درگیری صادق اشک تلخ رئیس و چندین تن دیگر از اعضای حزب الله بشدت مجروح شدند.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی با اعلام این خبر تاکید کرد: در جریان برگزاری راهپیمایی روز قدس مسئول حزب الله کرمانشاه آقای صادق اشک تلخ طی سخنانی علیه دادوش هاشمی استاندار کرمانشاه و ممدوحی نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان موضع گیری کرد. در این مراسم ویژه نامه‌ای نیز در این باره در میان راه پیمایان توزیع شد. متعاقب این واقعه، بعد از ظهر روز شنبه 14 شهریور حدود 50 الی 60 نفر از خارج استان وارد کرمانشاه شده و در برابر حیدریه محل اجتماع حزب الله، تجمع کرده علیه آنان شعار می دهند.سرانجام این تجمع به در گیری کشیده شد. در نتیجه این درگیری، صادق اشک تلخ و چندین تن دیگر از افراد حزب الله بشدت مجروح شدند.
.............................................................................................

 1- داشتم راجع به لزوم انتقال هرچه سریع تررهبری جنبش سبز ازآقای مهندس موسوی به مهدی کروبی مطلب می نوشتم که خبرزخمی شدن "صادق اشک تلخ" و تعدادی از حزب اللهی های کرمانشاه روی خروجی "خبرآنلاین" قرارگرفت. لذا تحلیل بسیار مهمم را رها کردم وبهتردیدم که درمورد این مهمترین تحول وحادثۀ درون جناح اصولگرا که ازمدت ها پیش پیش بینی کرده بودیم؛ اطلاع رسانی کنم. 

2- اهمیت قضیه اما بیشتر این جاست که "صادق اشک تلخ" جزو آدم گنده های جریان حزب الله تاشانه بشانۀ "حسین الله کرم" هاست وزدن اودرکرمانشاه ودرجلو مقرش آن هم چسبیده به "روزقدس" جز ازسازماندهی تیم بسیار زرنگ وباهوشی مثل مشایی بر نمی آید. البته من ازروزی که گروه "اشک تلخ" کنسرت "سراج" را در چندی پیش بهم زدند منتظر عکس العمل دولت به این یاغی گری انصارحزب الله بودم. 

3- احمدی نژاد خودش وانصارش هم مادروهم فرزند تشکل های خودسر وحزب اللهی هستند. اینان ازنسل اصلاح طلبان "سوسول ها دست نزنید النگو هایتان می شکند" نیستند. اینان همان قدربه آموزۀ قرآنی درآوردن چشم درمقابل چشم پایبند ومؤمنند که "صادق خان وپیروان"ش. بنابراین آتش را نمی توانند با آتش خاموش کنند. بعبارت رساتردوقطب هم نام همدیگررادفع می کنند.

4- خاطرتان اگرباشد یکی دوماه پیش دادگاه رسیدگی به اتهامات روزنامۀ کیهان وبعدازچندین وچندباراستمهال وعقب افتادن، تشکیل شد وحسین شریعتمداری مثل ژنرال های فاتح جنگ های مادر، برای بیش ازیک ماه هرروز با وانتی پرازنوشته ها وبریده های اراجیف خودش ودیگران نسبت به بهترین آدم های این کشور ماتم زده مثل خانم عبادی وغیره می رفت به[بی] دادگستری وبجای محاکمه یک شوی تلویزیونی جدید راه می انداخت برعلیه شاکیان. یکی ازاین شاکیان همین اسفندیارخان مشایی خودمان بود وبرادرحسین بعادت مألوف هرچه به دهانش آمد -کمی باترس- نسبت به مشایی هم گفت. ولی هنوز ازدادگاه به روزنامه نرسیده بود که عوامل مشایی خبرنگار محبوب، مزدور وسندسازحسین شریعتمداری (جناب آقای پیام فضلی نژاد) را چنان زدند که بیمارستانی شد وحتی ابتدا صحبت وتبلیغ ازترور خبرنگار کیهان شد. وشریعتمداری خوب فهمید که مسجدجای گوزیدن نیست.

5- از نگاه تحلیلی من اتفاقی که افتاده وبایدمنتظر پیامدهای مهمش باشیم اتفاق خوبی است درمنظری که من به حاکمیت درایران دارم. چون که این اتفاق باعث تثبیت هر چه بیشتر قدرت دولت مرکزی خواهد شد وقدرت بسمت سانترالیزم کارآمد تجمیع خواهد شد. وبرای اولین بار درتاریخ جمهوری اسلامی قدرت استانداران ازقدرت امامان جمعه بیشتر خواهد شد. وطبیعی است که هرچقدرجمهوری اسلامی به حکومت شبیه ترشود همانقدرکارآمدترنیز خواهدشد واین بنفع طبقات "معیشت محور" جامعه است. اما به دلیل انتقال نهایی این قدرت تجمیع شده به محموداحمدی نژادکه فردی لمپن ومستبد وجاه طلب وخودشیفتۀ بیمارگونه است؛ طبقات متوسط به بالا(رفاه محور)نفع چندانی نخواهندبرد وحتی با منضبط شدن این هرج ومرجی که تاکنون اجازۀ برخی تنفس ها را به آن ها می داد؛ ممکن است احساس خفقان بیشتری هم بکنند. ولی این تشکیل حکومت باید یک روزی اتفاق بیفتد تا اپوزیسیون هم بداند وبتواندبرعلیه حکومت تعریف شده اقدام کند.

6- همزمان با این اتفاقات خوب اگررهبری اصلاح طلبان داخل ایران نیز به مهدی کروبی منتقل شود؛ قطعاً دست آوردهای بسیارخوبی را برای چندماه دیگرمی توان شاهد بود. واقعیت این است که مهندس موسوی برسریک اتفاق وتصادف همۀاین پروسۀ یک سال ونیمۀ اخیرش(ازنامزدی ریاست جمهوری تا الان) راطی کرده و تقریباً هیچ کدام ازاین موقعیت هایی که قرارگرفته خواست وموردعلاقۀ خوداونبوده است. وهم حیف برای کشوراست وهم ظلم به شخص مهندس موسوی که هنوزهم توی آستین ایشان فوت بکنیم برای کاری که نه جاه طلبی اش رادارد ونه روحیه اش را. یا...هو
..................................................................
اطلاعیۀ برائت سپاه تهران وهمچنین نوشتۀ شریعتمداری(سه گمانه دربارۀ جنجال فرمانیه) درهمین مورد(حمله به منزل شیخ شجاع ورهبراصلاحات حداقلی ولی مؤثر) بسیارمهم است واگرفرصت شد درآینده نگاه خواهیم کرد. هرچندکه من لزوم انتقال رهبری مردم به کروبی را ازهمین دوموضع گیری هم به یقین رسیده ام.

۵ نظر:

Ali گفت...

سلام ..
سازمان اطلاعت سپاه و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و حفاظت اطلاعت نیروی انتظامی و حفاظت اطلاعات نیروهای نظامی مستقیما زیر نظر رهبری است .
وزارت اطلاعات هم جزو چند وزارت خانه ای است که وزیرش با تایید رهبری بوسیله ریئس جمهور به مجلس معرفی میشود . با نگاهی به سابقه کاری وزیر فعلی اطلاعات میبینیم که ایشان در زمانهای مختلف نماینده ولی فقیه در حج و اوقاف و رده هایی از سپاه بوده و خلاصه اینکه ایشان آدم رهبری محسوب میشود در بیست سال گذاشته تا باند احمدی نژاد .
با این احوال اگر امکان دارد بفرمایید که به نظر شما جریان مشایی پیاده نظام خودش را از کجا میاورد . این گروه بر فرض نسبت با مشایی نیاز به سازماندهی وپشتیبانی و ارتباطات دارند که هیچکدام دور از چشم سازمانهای بالا امکان ندارد انجام شود .
اینکه نهادهای رهبری هدفی را میزنند و رهبری ابراز تاسف میکند و یا حتا نماینده ایی را برای دلجویی از حادثه دیدگان میفرستند نیز مسبوق به سابقه است .
رهبری نماینده ای را برای عیادت ازحجاریان به بیمارستان سینا فرستادند . و ضاربان نه محارب شدند و نه مفسد . سر مقاله حسین شریعتمداری را در بعد از ظهر ترور را هم امیدوارم به یاد داشته باشید که سعید جان ای میگفت و حسرت از اینکه چرا تو رفتی و ما ماندیم و از این زاری نامه ها .
دیگری بر خورد ایشان با حادثه دیدگان کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ و دلجویی از آنها و اینکه گفتند این جنایت بوده وچه و چه و در نهایت یک سرباز وظیفه مختصر محکومیتی گرفت .
سال گذشته روز عاشورا بعد از ترور هدف گذاری شده خواهر زاده میر حسین در خبر ها بود که ایشان نماینده ای به منزل خانواده مقتول جهت دلجویی فرستادند . مگر اینکه این ترور و سرکوب های عاشورا را هم منسوب به مشایی بدانیم که بی جهت است .
قرار گاه خاتم سپاه هم در نهایت زیر نظر فرماندهی کل سپاه است و بدون اجازه نمیتواند پروژه ای را صرف سود مادی با وجود مخالفت فرمانده کل قوا به عنوان رشوه از باند احمدی نژاد بپذیرد . اصولا اگر کسی سر سپردگی اش صد در صد نباشد در سازمان های سپاه درجه ای بالاتر از سرهنگی نمیگیرد هر چند که سابقه داشته باشد . چنین کسی را هم به سمتی مانند فرمانده قرارگاه خاتم منسوب نمیکنند .اصلا متصور نیست که فرمانده قرار گاه خاتم دور از چشم رهبری و نهاد حفاظت اطلاعت سپاه بخواهد با گروهی که مغضوب رهبری است ساخت و پاخت کند .
با همه این حرفها میخواهم بگویم که جنگ همانطور که میر حسین گفت زرگری است حتا اگر در نهایت به حذف مشایی منجر شود .

Dalghak.Irani گفت...

سلام Ali جان.
چقدرحلال زاده اید شما داشتم می رفتم پست جدید رابنویسم که متأسفانه بیشترمربوط به مشایی است. وکامنت شما هم دوقلو ازراه رسید که یک قلش را نمایش دادم. برمی گردم تاآن جایی که عقلم قدمیدهد پاسخ می دهم. گفتم که آخر شبی ایران یک سلامی داده باشم تابعد. یا...هو

Ali گفت...

ممنون از پاسختان .
قبل از اینکه پاسخ مفصل تر را بفرمایید و من هم از شما یاد بگیرم و اگر نیاز هست پازلم را درست بچینم نکته زیر را هم میخواستم بگویم و آن اینکه :
روش برخورد با مخالفان توسط گروهی که گاهی نیروهای خود جوش مردمی خوانده میشوند و وقتی افتضاح قضیه عمومی میشود از آنها به نیروهای خودسر تعبیر میشود در شیفتگی رهبری به گروه فداییان اسلام و روش های این گروه در حذف و اسکات مخالفان فکری بر میگردد .

فکر میکنم تعبیری که سعید رضوی فقیه در مصاحبه با رادیو آلمان داشت تعبیر دقیقی است که این لباس شخصی ها ارتش شخصی رهبری است .
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5976700,00.html

Dalghak.Irani گفت...

واما سلام علی آقا.
پاسخ اشکالات درستی که مطرح کرده ای امری سهل وممتنع است. سهل است اگر من هم همان رویکردکلاسیک شما ودیگران راداشته باشم به موجودی بنام جمهوری اسلامی. وممتنع است جاییکه من رژیم ناسیستم حاکم برایران را یک وضعیت سیال انقلابی می دانم که درآن هیچ چیز دلیل هیچ چیزنمی شودومثل حکومت تعریف شده درادبیات سیاسی نیست که بتوانیم بگوییم عملکردA موجب نتیجۀ B می شود. لذا خیلی سخت است که بشود دراین تنگی جا وفرصت به توضیح نسبی حتی رسید. پس ابتدا من تیترهای موردنظرم را می گویم واگروقت وجا ولزومی بود برخی را کمی بازمی کنم.
1- بنظر من ناسیستم حاکم سی ساله به ایران یک حکومت تعریف شده نیست وبارکردن هرگونه تحلیل کلاسیک که می تواند رفتارحکومت ها را توضیح بدهد به حکومت- متسامحاً واجباراً می گویم- ایران اشتباهی بنیادی است. حکومت درایران اسلامی حداکثر یک هیئت مذهبی غول پیکراست که مناسبات داخلش را هم با همان معیارتنظیم می کند.درست است که ظاهرقضیه این است که حاج آقا پیش نماز وروحانی مسجد درحقیقت رییس وصاحب اختیار مسجدش هست ولی عملاً چنین اتوریته ای وجودخارجی ندارد چون تشکیل دهنده های هیئت هرکدام خواست ها وانتظارات ویژۀ خودشان را- ازعشق وعاشقی بادخترموردعلاقه گرفته تاآمادگی برای خودکشی( عملیات استشهادی برای امامان وسمبل های دینی) ویا استفاده ازفلان رانت با استناد به خرجی که درهیئت داده اندو...پس این فرض که یک فرمانده است وتعدادی واحدزیردست که فرمانده فرمان می دهد وامرا فرمان می برند مطلقاً غلط است. تنها فقط این نوع نگرش شما ممکن است درمورد ارتش بی خاصیت ایران درست باشد والا سپاه واطاعت کورکورانه وبدون هزینه فایده کردن! حاشاوکلا! ارتش بیچاره هم آموزه های خائن شاه مرده را بمیراث می کشد درسردوبی بو وبی خاصیت بودن مثل چاقوی ضامندار. سپاه فراترازارتش ترکیه وپاکستان سیاسی وتعیین کنندۀ صحنۀ ایران است. خیلی معصوم و مدرن نگاه می کنید به پیچیدگی دنیای رنگ وریای قدیم وکهنه. والبته اکثریت قریب به اتفاق پیش تازان فکری مردم ما همین طورمی اندیشند وسی سال است ره بدهی نبرده ایم.
2- اگردرسیاست کشورها دوست ودشمن نداریم وفقط منفعت ملی داریم؛ بطریق اولی این فرمول درمورد انسان بماهوانسان هم صادق است. وهمۀ انسان ها قبل ازدوست یا دشمن منفعت دارند وتارهای مغزشان را هم جهت با منفعت شان تنظیم می کنند. ومنفعت درایران همیشه بسوی کسی است که مأموربازوبسته کردن شیر نفت است. والبته قدرت این مأمورهم ازمقدار پول نفتی می آید که این گاو زرین می دهد. وشما غافلی احمدی نژاددر5 سال گذشته چقدردلارویورو تحصیل کرده وهمه را نیز ازشمول بازرسی خارج وبدون توضیح به کسی حقیقی یا حقوقی خرج کرده است.
ادامه دارد

Dalghak.Irani گفت...

3- خامنه ای ابتدا شیفتۀ مرام خاکی احمدی نژادشد وراه را گشود برایش واینک احمدی نژاددارد همۀ راه ها رامی بندد بروی خامنه ای واو هرتلاشی می کند بیشتر می فهمد که بدجوری قافیه راباخته است.
4- احمدی نژادآن کسی است که دم پورمحمدی آخوند قتل های زنجیره ای- تعبیرازاصلاح طلبان- را دمش راگرفت وازوزارت کشور انداختش بیرون وکردان مدرک جعلی را با تأیید آیت الله گذاشت جایش. وبرای اولین بار بعدازانقلاب وزارت کشوررا به یک غیر آخوندداد. واحمدی همانی است که محسنی اژه ای بقول شما هماهنگ بارهبری، رییس دادگاه روحانیت ، بهم پیچندۀ طومارکارگزاران وهاشمی وکرباسچی باهم- دراوج قدرت شان- و... را بخاطر کمترین تردیدی که نشان داده بود درکرنش به مشایی حتی 9 روز تحمل نکرد ومثل یک موش مرده انداختش به زباله دان قوۀ قضائیه.
4- انشاء الله فرصت بشود ومن راجع به همۀ ابهامات شما ونسل جوان کشور نوضیح بدهم ولی عجالتاً شمارا دعوت می کنم به این که ازداوری های کلاسیک وراحت وبدرد مصاحبه خوردن وحق تعلیف گرفتن- البته من مخالف نیستم برای زندگی روزنامه نگار- حذرکنید وابتدا با این سؤال شروع کنید که: "جمهوری اسلامی هیولایی که ازنوباید شناخت"
چون که شناخت های قبلی بدرمانی نینجامیده وبهمین دلیل یک احتمال بسیارقوی باید این باشد که مشکل ازدارو ها نیست بلکه مشکل از بیماری ناشناخته است که هیچ دارویی را جواب نمی دهد.
6- پول نفت، نارضایتی عمیق مردم ازحکومت آخوندها، فرصت طلبی، سیاست ورزی خوب تیم احمدی نژاد وروحیۀ تهاجمی اینان برای فتح وپیش روی بعلاوۀ عناصری بسیارکه دروسع این نوشته نیست باعث شده که همۀ ان قلت های کلاسیک ومنطقی شما پاسخ موردانتظار شما را بار نیاورد. خامنه ای چاره ای جزهمین رفتاری که کرده ندارد: ازطرفی حاکم رسمی ومسئول است وباید حداقلی از قانون مداری وپایبندی به حقوق مردم را نشان بدهد- درآنجاییکه به دیدن حجاریان می رود- وازسوی دیگرتنها ابزار قدرتش دین اسلام ایدئولوژیک است وحامل وفادارواصلی این
ایدئولوژی هم گروه های حزب الله هستند واونباید ونمی تواند به برقرارکنندگان اصلی سخت بگیرد.
8- نمی دانم شماره چند شد. درضمن این راهم درنظر بگیرید که من درباورهایم وتحلیل های مبتنی برآن فقط به "علت تامه" متمرکزم وطبیعی است که ازده ها دلیل کمترمهمی که باعث ایجادیک وضع مشخص می شوند می گذرم. چون من می خواهم گیرهای اصلی را نشان بدهم وخیلی هم راه دستم نیست که تحلیل وقایع روز بنویسم. این هارا هم به حرمت خوانندگانم که می دانم نسبت بوضع روزحساسند می نویسم . یا...هو
علی جان خسته شدم وویراستاری نمی کنم کاشکی غلط املایی وانشایی ونوشتاری کمی داشته باشد. موفق باشید