۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

یک اصلاح کوچک!


نام این تابلواست
"گفتگودرراه دمشق"
1- مواضع من دربارۀ اصلاح طلبان حکومتی بیشتر منفی است تا مثبت، وعقیده دارم که بهترین کاری که آقایان می توانند بکنند کاری نکردن است. نمی خواهم دراین جا وارد جزئیاتی بشوم که دربیشترپست های قبلی وبلاگم درج شده است؛فقط به این نکته عمده اشاره بکنم که "من هم مثل خیلی های دیگرباورکرده ام که مسکوت گذاشتن دین وپرداختن به سیاست زودتروبهتر نتیجه می داد ومی دهداززمانی که بخواهیم ابتدا دین مردم رااصلاح-وکدام اصلاح- بکنیم تاآنگاه نوبت اصلاح حکومت وقدرت برسد.


ولی از آن جائیکه من به اصلاحات کوچک چه ازنظرکیفی(خواستن، تشویق ووادار حاکمان به قبول معیارهای مدرن برای ادارۀ جامعه مثل تسامح درحجاب زنان، مثل رفتن زنان به ورزشگاه های مردانه، مثل موافقت یا حداقل عدم مخالفت با سینما و موسیقی) وچه ازجنبۀ کمی(مثل یک اقدام خوب یک وزیر درحوزۀ مسئولیت خودش یا اقدامات گروهی اثرگذاردرتغییر فرهنگ مذهبی وازاین قبیل) هم ایمان قطعی دارم. لذا:


الف- نامۀ همسران محترم 7 مرد شجاع واصلاح طلب تراصلاح طلبان! را تحسین می کنم وآنرا حتی مهمترازخودنامۀ شکایت ازسردارمشفق وسخنانش می دانم. زیرا که نامۀ همسران اولاً اولین است درنوع خودش، ثانیاً حرکت زنانه است ازاردوی زنان مذهبی وثالثاً ومهمتراینکه یک تغییر شکلی وقالبی است. ومن بارها گفته ام که ازبن دندان! معتقدم که تغییرات فرمال بسیار ضروری تراز تغییرات محتوایی برای شکستن قالب های تحجراست. وبگذار این خاطره را مجدداً بگویم به شما، روزی که خانم ها کولایی واصغرزاده با مانتو رفتند به داخل صحن مجلس درمجلس ششم؛ من برای اصلاح طلبان نوشتم که این عمل برابری می کند با همۀ اصلاحات دیگری که انجام پذیرفته است واگرهمین ریسمان رها نگردد ودنبال شود، دیرنیست که متحجران داوطلبانه از صحنۀ حرام به حجره ها بازگردند. اما صدحیف که گوش شنوایی نبود. ونیست هنوزهم آیا!- ودرحاشیه تقدیربکنم ازرفتن خانم های اصلاح طلب ادوارپیشین مجلس به بهارستان وجهت جلوگیری از تصویب بخش های زن ستیز لایحۀ حمایت از خانواده درمجلس فعلی. دست مریزاد-


ب- مورد دوم اما مربوط است بهمین وبلاگ خاکسار وبلای مبارکی که سرپست قبلی آمد. من پست قبلی را با ناراحتی ولی تیترهشیار "شما چه گهی می خورید!" نوشتم و فرستادم روی آنتن.چندساعت بعد ودرآخرین بوقت رسانی سایت "خبرآنلاین" مصاحبه ای ازآقای نجاروزیرکشورمنتشرشد راجع بهمین سیل درپاکستان ودرآنجا به اقدامات محدود انجام شده وبه اقدامات بیشتر درپیش اشاره شد. من هم بلافاصله -به احترام این اقدامات وآن وعده ها درموضوعی که موردانتقادمن بود- آمدم وتیتر عصبانی وبی ادبم را ابتدا به "شما چه گهxی می خورید!" پس گرفتم وساعتی بعد کل تیترناراحت را پاک کردم وتیتر مطلب قبلی راجع به سیل پاکستان دروبلاگم(خدایا،خدایا، پاکستان !) را گذاشتم.


2- می خواهم این را باشما هم درمیان بگذارم تا اگر درست می دانستید هم تبلیغ کنیم وهم عمل کنیم که: "اگر ایران وایرانی وخودمان رادوست داریم باید بغض هایمان را کنترل کنیم وعصبیت را کناربگذاریم ودرعمل به این شعار "زیادگفته می شود وکم عمل می شود"ِ "ببین چه می گوید وچه می کند. نبین که(چه کسی) می گوید وکه می کند" عمل کنیم. همان جملۀ معروف منسوب به معمارچین جدید دن شیائوپینگ: "گربه باید موش بگیرد؛ سیاه وسفیدش مهم نیست." احمدی نژادیا موسوی، سکولار یا مذهبی ، تندرویاکندرو و...فرقی نمی کند اگراصلاحی راباعث است. ما اصلاح کوچک او را نیازداریم. "خدا یا شیطان"ش فرقی نمی کند، واگراصلاح درراه آزادی زندگی در ایران وبرای همۀ ایرانیان باشد؛ سجده می کنیم. سبحان الله. یا...هو

۳ نظر:

کیمیا گفت...

تا به حال البته هیچ اصلاحی نتونسته با وجود اینهمه سلاح خودشو به خط پایان برسونه.

Dalghak.Irani گفت...

چرا! اصلاح ابروی خانم ها! هیچ سلاحی هم کارگرش نبوده است.
خوش آمدی کیمیا.
مسافرت خوش گذشته حتماً ومرسی که میایی ونظرهم می دهی. یا... هو

Dalghak.Irani گفت...

شما چرا سؤالت راپس گرفته ای. من شوخی ام را پس می گیرم. وجواب کامنت خطاب به جنبش سبز را درهمان پست پاکستان می دهم. یا...هو